شاهنامه: نامه رستم فرخزاد به برادرش
یکی نامه سوی برادر به درد نبشت و سخنها همه ياد کرد نخست آفرين کرد بر کردگار کزو ديد نيک و بد روزگار دگر گفت کز گردش آسمان پژوهنده مردم شود بد گمان گنه کار تر در زمانه منم از ايرا گرفتار آهرمنم که اين خانه از پادشاهی تهيست نه هنگام فيروزی و فرهيست […]