24.06.2013

عقده شگایی درون رژیم: پیشنهاد تبریک تمام اصلاح طلبان به حسین شریعتمداری بخاطر شکست سخت اصلاح طلبان با پیروزی روحانی

آینده: در حالی کیهان درباره کنفرانس روحانی ژست رضایت می گیرد که مواضع او از جمله این که « تصمیم گیر نهایی در مساله سوریه ، ملت سوریه است، امیدواری او به تغییر فضا و رفع محدودیت از برخی چهره ها که از سران انقلاب هم بودند (همان موسوی و کروبی) و نیز بازگشایی انجمن صنفی روزنامه نگاران چندان به مذاق کیهان خوش نیامد

در حالی که با وجود همه وقایع موجود، حسین شریعتمداری پیروزی حسن روحانی را شکست سخت اصلاح طلبان و پیروزی اصولگرایی خوانده است، آینده آنلاین پیشنهاد می دهد کلیه اصلاح طلبان و اعتدالگرایان با پوشیدن لباس مشکی، این شکست سخت خود و پیروزی حسین شریعتمداری را به وی تبریک بگویند.

به گزارش آینده آنلاین، مدیر روزنامه کیهان که در 40 روز گذشته انواع مواضع متناقض را از خود متصاعد کرده، ابتدا پیش بینی کرد هاشمی تایید صلاحیت می شود، اما به دلیل اطلاع از رای کمش ثبت نام نمی کند. اندکی بعد از ثبت نام هاشمی و غلط در آمدن این پیش بینی، شریعتمداری تلاش زیادی برای رد صلاحیت هاشمی نمود و با رد صلاحیت هاشمی پیش بینی دیگرش نیز غلط از آب در آمد. اما از فعالیت باز نایستاد و در دوران انتخابات هم به هجمه به روحانی و عارف، به خاطر حمایت آن دو از هاشمی و خاتمی پرداخت.

اکنون که حسن روحانی صبح دیروز به منزل آیت الله هاشمی رفته و بعد از آن هم حجت الاسلام سید محمد خاتمی که شریعتمداری او را محور کودتای آمریکایی اسرائیلی و فتنه 88 و طرفدار حرمت شکنان عاشورا و مفسد فی الارض می داند، با او دیدار کرده، شاید بد نباشد مواضع حسین شریعتمداری و روزنامه اش قبل از انتخابات را مرور کنیم که چگونه این چهره “اصولگرا” را مورد هجمه قرار می داد.

همچنین در حالی کیهان درباره کنفرانس روحانی ژست رضایت می گیرد که مواضع او از جمله این که « تصمیم گیر نهایی در مساله سوریه ، ملت سوریه است (تشویق حضار) »، امیدواری او به تغییر فضا و رفع محدودیت از برخی چهره ها که از سران انقلاب هم بودند (آقایان موسوی و کروبی که کیهان آنها را سران فتنه می خواند) و نیز بازگشایی انجمن صنفی روزنامه نگاران چندان به مذاق کیهان خوش نیامد.

مرور مواضع کیهان درباره روحانی قبل از رییس جمهور شدن وی خالی از لطف نیست.

8 خرداد

از کدام افتخار سخن می گوئید؟! (خبر ویژه)

اظهارات حسن روحانی در برنامه تبلیغاتی تلویزیونی تعجب ناظران مطلع را برانگیخت.
وی در برنامه گفت وگوی ویژه خبری که با تک گویی، بداخلاقی و تحریف واقعیات همراه بود، از دوره امتیاز دادن های یک سویه به غرب بر سر چالش هسته ای تصویری طلایی به نمایش گذاشت و به مجری برنامه نیز با تندخویی حمله کرد.

این در حالی است که به عنوان مثال سیدمحمد خاتمی در تاریخ 28 خرداد 1383 و در جمع خبرنگاران از پیمان شکنی های 3 دولت اروپایی انتقاد کرد و گفت: ما تأیید البرادعی را داشتیم که گازدهی به دستگاه سانتریفیوژ، قطعه سازی و مسایل دیگری که مربوط به آن می شود و مونتاژ، اصلا جزو غنی سازی نیست. حال یا بهانه گیری کردند یا نظرشان عوض شد و یا مسئله غنی سازی را تعمیم دادند و ما با حسن نیت این را پذیرفتیم و عملی هم کردیم و مسیر را پیش می رفتیم که سوال کردند، به آنها اجازه دادیم حتی از تشکیلات نظامی ما بازرسی کنند.

خاتمی تصریح کرد:در مقابل، اروپایی ها تعهداتی داشتند که زمینه انتقال تکنولوژی و همکاری های گسترده را بوجود آورند و هم در زمینه منطقه ای، دو جانبه و هم با اتحادیه اروپایی همکاری کنند که با بهانه های مختلف در این مسیر حرکت نکردند. پس از بحث های فراوان بالاخره در بروکسل این بحث ها ادامه داشت و بنابراین بود که پرونده هسته ای ایران در اجلاس ژوئن عادی بشود، یعنی از یک مسئله فوق العاده بیرون برود. امروز با وجود بازرسی ها و همکاری هایی که شده، پرونده ایران از حالت فوق العاده خارج نشده است.

رویکرد تسلیم طلبانه باعث شد که علی اکبر محتشمی پور 11 تیرماه 1383 ضمن سخنرانی در حسینیه جماران اعلام کند: در جریان مباحثی که سال گذشته میان ایران و آژانس انرژی اتمی مطرح شد، ناگهان وزرای کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه به ایران آمده و قراردادی را با دبیر شورای عالی امنیت ملی (روحانی) امضاء کردند که یکی از مفاد آن تعلیق موقت غنی سازی اورانیوم بود. در حالی که این اقدام ربطی به کشورهای اروپایی نداشت و اگر ایران با آژانس انرژی اتمی مسئله ای دارد، اروپایی ها حق نداشتند از موضع قیم مابانه با ملت ایران رفتار کنند. آقای روحانی مجاز نبود در سفر به بروکسل با وزرای خارجه کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس قراردادی را امضاء کند که به موجب آن متعهد شود ایران ساخت قطعات دستگاه های سانتریفیوژ را متوقف کرده و در مقابل اروپائی ها هم قول بستن پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی اتمی را بدهند، در حالی که این کار از عهده آنها برنمی آید.

همچنین کمال خرازی وزیر وقت خارجه در تاریخ 18/2/1384 و در جریان سفر نیویورک به واحد مرکزی خبر گفت: ما براساس جدول بندی که داشتیم از آغاز پس از مذاکرات پاریس قرار بود در مدت سه ماه مسایل ارزیابی شود و تصمیم بگیریم که اگر مذاکرات نتیجه بخش است ادامه دهیم و اگر نتیجه بخش نیست و تنها وقت گذرانی است آنرا ادامه ندهیم.

خرازی در پاسخ به این سوال که آنچه در مذاکرات گذشته اتفاق افتاده امتیازدهی از جانب ایران بوده آیا باز هم مصلحت است که مذاکرات ادامه یابد، گفت ما نیز احساس می کنیم که اروپایی ها در حال وقت کشی هستند و ما اکنون به مقطعی رسیده ایم که تصمیم خواهیم گرفت.

یادآور می شود رهبرمعظم انقلاب سوم مرداد 1391 در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام اعلام کردند:« در هر برهه ای که ما در مقابل جبهه دشمن انعطاف نشان دادیم و عقب نشینی کردیم با توجیه هایی؛ مثلا گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم سوءظن دشمن را از خودمان زایل بکنیم، به این بهانه ها انعطاف نشان دادیم، دشمن مواضع گستاخانه تر علیه ما گرفت. در آن روز ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرف ها و تعبیرهای تملق آمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را محور شرارت معرفی کردند. کی؟ آن کسی که خودش مجسمه شرارت بود، رئیس جمهور قبلی آمریکا مجسمه شرارت، ایران اسلامی را محور شرارت معرفی کرد. این کی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان در اظهارات خودمان حرف های تملق آمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا را تکرار می کردیم. این جوری اند اینها. در همین قضیه هسته ای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم، عقب نشینی کردیم، البته تجربه ای بود برای ما، اما این واقعیت است. آن روزی که عقب نشینی کردیم، اینها جلو آمدند این قدر جلو آمدند که من توی همین حسینیه گفتم که اگر بنا باشد این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند من خودم وارد قضیه خواهم شد و وارد قضیه شدم. عقب نشینی ها آنها را گستاخ تر کرد، طلبکارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند که 25 سانتریفیوژ ما توی کشور داشته باشیم؛ 25 تا سانتریفیوژ! آنها گفتند نمی شود اینها قانع شدند که 5 تا داشته باشیم، باز هم گفتند نمی شود. مسئولان ما قانع شدند که 3 تا سانتریفیوژ داشته باشیم باز هم گفتند نمی شود. امروز گزارش را شنیدیم. 11 هزار سانتریفیوژ داریم. اگر قرار بود ما آن عقب نشینی ها را، آن انعطاف ها را ادامه می دادیم، امروز از پیشرفت هسته ای که هیچ خبری نبود- من می خواهم عرض کنم- این نشاط علمی هم در کشور قطعا لطمه می خورد. این نشاط علمی که این چند سال اخیر در کشور به وجود آمده، این حرکت علمی این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفت های گوناگون در بخش های مختلف این هم لطمه می خورد».

باید از آقای روحانی که با افتخار ادعا می کند ایشان مانع ارسال پرونده هسته ای کشورمان به شورای امنیت شده بودند، پرسید؛ در حالی که تمامی فعالیت های هسته ای ایران به حالت تعلیق درآمده بود، چه بهانه ای برای ارسال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل وجود داشت؟! و این چه افتخاری است که به آن اشاره می کنید؟!

11خرداد

چه تحریم کنیم و چه حمایت در اقلیت قرار گرفته ایم(خبر ویژه)

اصلاح طلبان هنوز بر سر حمایت از یکی از نامزدها یا تحریم آن به نتیجه نرسیده اند.
با فرض حضور در انتخابات نیز، طیف های مختلف اصلاح طلب بر سر حمایت از عارف یا روحانی اختلاف نظر جدی دارند و این در حالی است که روحانی و عارف نیز اصرار دارند تا پایان رقابت در صحنه انتخابات بمانند.
در همین حال ارزیابی اصلاح طلبان حتی طیف های تندروی آنها معطوف به این واقعیت است که به احتمال قوی حداقل 65 تا 70 درصد مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد و عدم حضور آنها عملا از یک سو به معنای مواجهه با حاکمیت و خروج از ادعای اصلاح طلبی و از دیگرسو به مفهوم مواجهه با اقبال و اشتیاق عمومی خواهد بود. برخی ناظران این طیف انتخابات مجلس نهم را مثال می زنند که با وجود تحریم آن از سوی مدعیان اصلاح طلبی و طیف اپوزیسیون با استقبال 65 درصدی شهروندان روبرو شد. در همین حال محمدجواد حق شناس در مصاحبه با آریا گفت: اصلاح طلبان انتظار دارند خاتمی و هاشمی در امر اجماع این طیف بر سر یک کاندیدا مداخله کنند که البته به نظر می رسد این دو انگیزه ای برای مداخله در این امر را ندارند.
عضو حزب اعتماد ملی افزود: بدنه اجتماعی اصلاح طلبان آماده شده بودند بعد از وقایعی که در سال 88 اتفاق افتاده بود در انتخابات 92 با آمدن آقای هاشمی عملا وارد مشارکت در انتخابات شوند که با عدم احراز صلاحیت ایشان اینگونه نشد.
وی تاکید کرد: اطلاعات و مشاهدات موجود نشان می دهد حداقل تا چند روز آینده یا بهتر است بگویم هفته آینده هیچگونه اجماعی میان حسن روحانی و عارف صورت نگیرد.

در همین حال محمدرضا عارف که پیش از این اعلام کرده تا پایان رقابت ها در صحنه خواهد ماند، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس و در پاسخ این پرسش که به نظرتان آقای هاشمی و خاتمی بین شما و آقای روحانی از کدامیک حمایت خواهد کرد، گفت: آقای روحانی که خود را اصلاح طلب نمی داند.

وی ادامه داد: آقای روحانی نمی تواند کاندیدای اصلاح طلبان باشد.

از سوی دیگر یدالله اسلامی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم و مدیر روزنامه توقیف شده فتح در مصاحبه با روزآنلاین گفت: اینکه آقای خاتمی چرا نیامد خود او باید پاسخگو باشد اما برخی دوستان هم خیلی موافق حضور او نبودند. در شورای مشورتی ایشان، بخش قابل توجهی از اعضا خیلی موافق حضور آقای خاتمی در انتخابات نبودند، بخشی هم موافق بودند و هر بخشی نظرات و استدلالات خود را داشت.

وی درباره اینکه آیا عارف و روحانی نامزد اصلاح طلبان محسوب می شوند، گفت: گروه های اصلاح طلب از آقای عارف و آقای روحانی برای حضور در انتخابات دعوت نکرده و هر دو نفر تصمیم شخصی گرفته و ثبت نام کرده اند. حضور آنها در انتخابات حاصل جمع بندی گروه های اصلاح طلب نبود. البته آقای روحانی هیچ وقت چنین ادعایی نکرده که در اردوگاه اصلاح طلبان است و هیچ وقت هم نخواسته است که چنین عنوانی بگیرد. آقای عارف به دلیل سابقه اش در دولت آقای خاتمی به عنوان چهره اصلاح طلب شناخته می شود اما این بدین معنی نیست که با همه گروه های اصلاح طلب یا همه دیدگاه های آنها هماهنگی داشته باشد. او بدون هماهنگی با مجموعه اصلاح طلبان در انتخابات ثبت نام کرد.

یدالله اسلامی افزود: با توجه به شرایطی که الان به وجود آمده و شوک ناشی از رد صلاحیت آقای هاشمی، اینطور نیست که بگوییم به جمع بندی می شود رسید یا دوستان می توانند دیدگاه واحدی داشته باشند. دیدگاه های فراوانی از عدم شرکت در انتخابات و عدم معرفی نامزد تا خیلی مسائل دیگر وجود دارد اما هنوز هیچ خروجی مشخصی نمی توان پیش بینی کرد. برخی دوستان معتقدند که حضور در انتخابات به تنهایی، اقدام اصلاح طلبانه نمی تواند باشد و پیش بینی هم می شود که حضور، هیچ تاثیری در نتیجه یا روند انتخابات ندارد لذا می گویند که مردم خود تصمیم می گیرند چه بکنند و در روند تصمیم گیری دخالت نکنیم. عده ای دیگر از دوستان معتقدند که از حداقل فرصت باید استفاده کرده و راهی برای تاثیرگذاری و حضور پیدا کرد. هنوز این بحث ها ادامه دارد و به جمع بندی نرسیده. وی هیجان ناشی از اظهارات حسن روحانی در تلویزیون را شادمانی زودگذر که نمی تواند تغییری را ایجاد کند، عنوان کرد.

اما سایت جرس ارگان حلقه لندن با انتقاد از سیاست «اصلاح طلبان حداقلی» نوشت: نمایش تکراری ورود اصلاح طلبان با نامزد حداقلی و شکستی دیگر یکی پس از دیگری روی پرده می رود. خاتمی یک سال پس از حصر موسوی، با رای دماوندش آمد. جای تعجب نبود.

این سایت وابسته به فتنه گران فراری و ورشکسته اضافه کرد: «چرا حکومت هزینه نپذیرفتن ما را ندهد؟ همان گونه که پیش بینی می شد، حکومت نپذیرفت و همان سان که انتظار می رفت خاتمی نیامد تا حکومت هزینه رد وی را متحمل نگردد. اما در میان بهت و حیرت همگان هاشمی آمد. آمد و از قضا ماند و حکومت هزینه رد وی را تقبل کرد. بر طبق تمام استدلالاتی که در چند ماه گذشته بیان گشته بود، اینجا نقطه پایان بود. زمان، زمان خروج اصلاح طلبان از نمایش انتخابات بود. اما خرق عادت دشوار است به یکباره همه آن استدلالات رنگ باخت. زمزمه ها بالا گرفته. اصلاح طلبان در حال حرکت از کاندیدای حداکثری و مطالبات حداکثری به کاندیدای حداقلی و مطالبات حداقلی اند. آن هم در میدانی که همه چیز آماده است برای شکستی دیگر. و امروز پیکر نیمه جان اصلاح طلبی در آستانه آخرین اشتباه خویش است». ارگان حلقه لندن در عین حال در مطلب دیگری به مشارکت بالای مردم در انتخابات با وجود تحریم آن از سوی مخالفان جمهوری اسلامی اذعان کرد و نوشت: «از رد صلاحیت شدن هاشمی رفسنجانی روزهاست که می گذرد اما فضای سرد حاکم بر اردوگاه اصلاح طلبان و همچنین اصولگرایان اعتدال گرا[؟!] همچون مطهری همچنان ادامه دارد. با این حال بررسی ها نشان می دهد که درصد قابل اتکایی از مردم 24 خردادماه در پای صندوق های رای حاضر شوند و رای خود را در صندوق ها بیاندازند، در هر صورت حضور فیزیکی در شعبه های اخذ رای خوراک تبلیغاتی لازم برای حکومت را فراهم خواهد کرد و این آن چیزی است که جمهوری اسلامی از آن به عنوان سندی برای مشروعیت خویش بهره خواهد برد».

جرس با اذعان به این که حامیان فتنه سبز در اقلیت قرار دارند، بر خلاف تحلیل قبلی نوشت: عدم حمایت چهره های سیاسی چون هاشمی و خاتمی از نامزدهای اصلاح طلب و اعتدال گرایی چون عارف و روحانی نه تنها باعث خواهد شد مردم بپذیرند که حاکمیت، اصلاح طلبان را به تمامی از صحنه خارج کرده، بلکه راه را برای یکه تازی می گشاید. بنابراین باید از کاندیداهای اصلاح طلب حمایت کرد.
====

12خرداد
جوابیه دکتر روحانی و پاسخ کیهان
به نظر شما آنها هم دروغگو و بی سواد بودند؟!(خبر ویژه)

رئیس ستاد انتخاباتی آقای دکتر حسن روحانی در واکنش به خبر ویژه کیهان 8/3/92 با عنوان «از کدام افتخار سخن می گوئید؟!» جوابیه ای فرستاده اند که فقط بخشی از آن به خبر ویژه کیهان مربوط است و بخش های دیگر، اگرچه شامل موضوعاتی است که کیهان انگیزه فراوانی برای بحث درباره آن دارد ولی در شرایط کنونی از پرداختن به آن، اجتناب می کند.

مسئول ستاد آقای روحانی در جوابیه خود آورده است؛
«تاریخچه ای که برخی آقایان از مذاکرات هسته ای ایران نقل می کنند بسیار ناقص، مخدوش و حتی گمراه کننده است. آنها زمانی که به دوران تصدی دکتر حسن روحانی می پردازند از قطعنامه های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نام می برند ولی فراموش می کنند به قطعنامه های تحریمی شورای امنیت بپردازند که از زمان حاکمیت دولت نهم و تغییر در مدیریت و رویکرد هسته ای به طور سریالی و نردبانی علیه کشور صادر گردیده است.

آقایان همراه با کارشناسان جدید خود با اتخاذ سیاست های به اصطلاح تهاجمی و با رویکردهای غیرمتعارف و نابخردانه در صحنه بین المللی مسبب وضعیتی شدند که پرونده هسته ای ایران به ناحق به شورای امنیت ارجاع شود و مردم بیگناه کشور در معرض شدیدترین تحریم های بین المللی و نیز یکجانبه قرار گیرند. این کارشناسان و دولتمردان جدید گفتند شورای امنیت بلوف است و هیچگاه برنامه هسته ای ما را به شورای امنیت ارجاع نخواهند داد، وقتی که به شورای امنیت ارجاع شد گفتند قطعنامه ای علیه ایران صادر نخواهد شد و وقتی قطعنامه ها پی درپی صادر و تحریم ها اعمال شد گفتند قطعنامه ها کاغذ پاره ای بیش نیستند. شاید این نوانقلابیون نمی دانستند که با کشاندن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت عملا به آرزوی دیرینه نومحافظه کاران آمریکایی جامه عمل پوشاندند. اصلا چرا این افراد انقلابیون نمی گویند در زمان تصدی چه کسی قطعنامه های تحریمی علیه ایران صادر شده است؟ و یا این که راه برون رفت از شورای امنیت و تحریم های مخرب آن چگونه و کجاست؟»

کیهان: آقای حسن روحانی در برنامه گفت وگوی ویژه شبکه 2 ضمن دفاع از عملکرد 22 ماهه خود به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول تیم مذاکره کننده هسته ای، این عملکرد را افتخارآمیز دانسته و از جمله گفته بود در آن دوران مانع ارسال پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه علیه ایران شده است.

و کیهان در پاسخ آورده بود «باید از آقای روحانی پرسید، در حالی که تمامی فعالیت های هسته ای ایران را به حالت تعلیق درآورده بودید، چه بهانه ای برای ارسال پرونده به شورای امنیت وجود داشت؟! و این چه افتخاری است که به آن اشاره می کنید؟!

در خبر ویژه کیهان به اعتراض آقای خاتمی رئیس جمهور وقت اشاره شده بود که از روند- مورد نظر آقای روحانی!- به شدت گلایه کرده و گفته بود «غرب با وجود بازرسی های انجام شده -حتی از مراکز نظامی ما- و همکاری گسترده ای که با آنها داشته ایم به عهد خود پایبند نبوده و برخلاف قولی که داده بودند پرونده ایران را از حالت فوق العاده خارج نکرده اند» اکنون باید از آقای روحانی پرسید آیا به نظر شما آقای خاتمی هم «بی سواد» و «دروغگو» هستند؟!

در خبر کیهان به اعتراض مشابه آقای کمال خرازی وزیر وقت امور خارجه و نظر علی اکبر محتشمی پور هم استناد شده بود که با استدلال آقای روحانی آقایان خرازی و محتشمی پور هم در صف بی سوادها و دروغگوها قرار دارند!

تعجب آور است آقای روحانی از اعتراف چندباره و صریح مقامات رسمی غرب- از جمله اعتراف جرج فریدمن مسئول شورای راهبردی استراتفور و مشهور به باشگاه کهنه کاران سیا- بی خبر هستند که چالش هسته ای را بهانه می دانند و به صراحت اعلام می کنند غرب از پیشرفت های حیرت آور ایران آنهم در حال ستیز با آمریکا نگران است و تحریم ها برای پیشگیری از این پیشرفت ها و ممانعت از الگو شدن ایران برای سایر کشورهاست.

چرا جناب روحانی اشاره نمی فرمایند که برخی از اعضای اصلی تیم مذاکره کننده تحت مدیریت ایشان امروزه به کدام کشور غربی فرار کرده اند؟! و چرا نظر معروف تونی بلر نخست وزیر وقت انگلیس را نادیده می گیرند که در مصاحبه با بی بی سی و در توضیح علت حمله به عراق گفته بود؛ «ما میوه حمله نظامی به عراق را در سعدآباد چیدیم»؟! باید خطاب به آقای روحانی گفت؛ مگر غیر از این است که به قول حضرت آقا، حاضر شده بودید فقط 5 سانتریفیوژ در اختیار داشته باشید ولی تروئیکای اروپایی- طرف مذاکره آن روزها- اجازه نمی داد! می دانید چرا؟! برای این که دوستان شما- و نه خود شما- به جای نشان دادن اقتدار، به غرب التماس می کردند. آیا التماس کردن به دشمن و آن هم بی نتیجه ماندن التماس ها افتخارآفرین بوده است؟!

آقای روحانی! در معادلات بین المللی امروز، سهم هرکس را به اندازه اقتدارش می دهند و نه چانه زنی و التماس.

و بالاخره جناب روحانی! به خاطر دارید بعد از مذاکرات بروکسل که تعلیق فعالیت های هسته ای کشورمان و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در پی داشت، برای مدیر مسئول کیهان نقل کرده بودید که «وقتی به «جک استراو» وزیر خارجه انگلیس و یکی از سه عضو تروئیکای اروپایی گفتم؛ شاید برای نشان دادن حسن نیت، پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کنیم، جک استراو خندیده و گفته بود؛ آقای دکتر! این چه امتیازی است؟ نمایندگان مجلس شما طرح دو فوریتی تهیه کرده اند که براساس آن دولت را ملزم به پذیرش پروتکل الحاقی کنند»! و شما چقدر از این بی هویتی- و به اعتقاد مدیر مسئول کیهان، وطن فروشی- آن عده از نمایندگان مجلس ششم نگران شده بودید و یا به خاطر دارید که وقتی یکی از نمایندگان مجلس ششم پشت تریبون رفت و اعلام کرد «ما 19 سال درباره فعالیت هسته ای خود به غرب دروغ گفته ایم»! و با این اقدام نشانه دیگری از وطن فروشی خود را به نمایش گذاشت، حضرتعالی تا چه اندازه عصبانی شده بودید؟!

آقای روحانی! این قماش که امروزه دور شما جمع شده اند همان قماش وطن فروش و بی هویت هستند. چرا از نتیجه کار آنها دفاع می کنید و با صراحت نمی گوئید که مدعیان اصلاحات در پدید آوردن آن شرایط تحمیلی نقش اصلی را داشته اند؟!

13 خرداد
آشفتگی اصلاح طلبان قربانی می گیرد
حذف خاموش عارف به نفع روحانی (خبر ویژه)

فشارها بر محمدرضا عارف برای انصراف به نفع حسن روحانی شدت گرفته است.
عارف می گوید تا آخر در رقابت انتخاباتی خواهد ماند اما شواهد حاکی از آن است که او احتمالاً از سوی ائتلاف هاشمی+ اصلاح طلبان حذف شود؛ در عین حال طیفی گسترده از اصلاح طلبان، عارف (معاون اول دولت اصلاحات) را بر حسن روحانی که خود را معتدل و نه اصلاح طلب معرفی می کند ترجیح می دهند. با این حال برخی تندروها، عارف را اصلاح طلب بدلی و قلابی معرفی کردند و می گویند نه عارف و نه حسن روحانی با نظر اصلاح طلبان نام نویسی نکرده اند بلکه با نوعی نافرمانی ثبت نام نموده اند.
روز گذشته محمدعلی نجفی که خود را «سخنگوی کارگروه 7 نفره ائتلاف اصلاح طلبان» معرفی می کرد به خبرنگاران گفت تا شنبه آینده نتیجه مذاکرات این کمیته 7 نفره اعلام می شود. در حال حاضر دو جریان تأثیرگذار هستند یکی اصلاح طلبان که نمادشان خاتمی است و دیگری جریان معتدل که نماد آن هاشمی است. گزینه اصلی ما هاشمی بود که شورای نگهبان گرفت و کاندیدای مشترک این دو جریان منتفی شد.

وی با بیان اینکه «مشاوران خاتمی و تعدادی از بزرگان» در تشکیل گروه 7 نفره نقش داشته اند، نظرسنجی و ساز و کارهای دیگر در انتخاب کاندیداهای واحد اصلاح طلبان نقش دارد.

همزمان «مشاوران خاتمی» در بیانیه ای خواستار ائتلاف روحانی و عارف شد اما با ادبیاتی قابل تأمل عملاً گرای روحانی را داده و تلویحاً عارف را حذف کرد. این گروه با ابراز تأسف از رد صلاحیت هاشمی می نویسد: ما در این فرصت با رایزنی با همه گروه های اجتماعی و احزاب و شخصیت های سیاسی و فعالان اصلاح طلب و اصول گرایی که به برون رفت از تنگناهای موجود می اندیشند و منافع و مصالح ملی را بر منافع فردی و مصالح گروهی ترجیح می دهند می کوشیم با معرفی نامزدی واحد، امید و انگیزه عمومی برای حضور در انتخابات را افزایش دهیم.

نشانه دیگر اظهارات علی یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی است که به مسئولان ستاد انتخاباتی حسن روحانی گفته است: شما بار دیگر به گفتمان اصلاح طلبی و اعتدال طلبی که من بهترین فرد را در این شرایط آقای روحانی می دانم رأی دهید. مطمئن باشید آقای هاشمی نظر قطعی به وی دارد و آقای خاتمی هم بارها گفته که من به شخصه به روحانی رای می دهم و هیچ شکی در لیاقت، کفایت و تدبیر وی ندارم و این کافی است برای کسانی که می خواهند از نظر بزرگان با خبر باشند و موضع گیری هایی از این قبیل که نشانه دور خوردن عارف و حامیان اصلاح طلب اوست و موجب دلخوری هایی شده، موجب شد دفتر خاتمی در بیانیه ای حمایت از حسن روحانی را تکذیب کند. سایت «فرارو» که از عارف حمایت می کند، در این باره نوشت: سیدمحمد خاتمی نفیا یا اثباتاً درباره هیچ یک از نامزدهای محترم نظری نداده است. (یونسی گفته بود که «آقای خاتمی بارها گفته است که من به شخصه به روحانی رای می دهم) دفتر خاتمی خبرهای منتسب به بعضی اعضای ستادهای نامزدهای انتخابات که از سوی بعضی سایت ها و خبرگزاری ها، منتشر شده را خلاف واقع می داند.

در همین حال عارف دیروز در حاشیه دیدار با بازاریان تهران درباره درخواست حامیان روحانی به ائتلاف با وی گفت: بنده نظری ندارم و تا آخر در صحنه خواهم ماند.

علی اکبر اولیا نماینده سابق یزد و از حامیان اصلاح طلب عارف نیز در مصاحبه با خبرگزاری آریا گفت: در نظرسنجی های اخیر وضعیت عارف بهتر از روحانی است و ما شانس آقای عارف را بهتر دیده ایم.

موافقان نامزدی حسن روحانی می گویند او ممکن است نظر برخی اصولگرایان مانند مطهری و ناطق و… را هم جلب کند اما مخالفان ضمن تأکید بر اینکه وی اصولگرا نیست می گویند روحانی مدت هاست که از جامعه روحانیت نیز فاصله گرفته و جایگاهی ندارد. از آن سو مخالفان عارف می گویند او اگر اصلاح طلب بود خودسرانه اقدام به ثبت نام نمی کرد.

نکته جالب اختلاف میان محافل اپوزیسیون است. به غیر از طیف وسیعی از اپوزیسیون که قائل به تحریم انتخابات و خیانت نکردن(!) به جنبش (فتنه) سبز هستند، موافقان حضور دو دسته شده اند. در حالی که سایت ایران امروز به قلم محمد ارس، روحانی را یک شانس بزرگ معرفی کرد و نوشت: روحانی در برنامه های تبلیغاتی قوی تر از موسوی و کروبی ظاهر شد. اگر هم ضعف ها و کاستی هایی دارد که حتماً دارد، در جریان انتخابات آتی از نو ساخته خواهد شد. یعنی همانگونه که از موسوی نخست وزیر دهه شصت، موسوی سبز دهه نود ساخته شد؛ از خاتمی مکتبی، خاتمی اصلاح گرا بیرون آمد و جوانان افراطی مکتبی به نیروی مترقی تبدیل شدند و عاقبت خانواده رفسنجانی و خود رفسنجانی هم به صف درآمدند. با چنین هنری از پس ضعف های روحانی نیز برخواهیم آمد.

در مقابل اخبار روز دیگر وبسایت وابسته به اپوزیسیون با حمایت از عارف نوشت: «در انتخابات فعلی باقیمانده جریانات اصلاح طلب اشتباه قبل را تکرار کردند. ابتدا گزینه امیدبرانگیز برای هواداران اصلاحات محمد خاتمی بود که با به میدان آمدن یا آوردن هاشمی رفسنجانی نظرها ناگهان از سوی نماد اصلاح طلبی به سمت نماد دوران سازندگی تغییر جهت داد.

همین مورد گویای این است که شاه کلید ایستادن بر سر اصول در بین این جریان گم شده یا اساساً امید به پی گیری اصلاح طلبی به ناامیدی بدل شده است.» اخبار روز افزود: اصلاح طلبان با حمایت از یک نیروی با تجربه و در عین حال تازه نفس چون دکتر عارف که دارای حساسیت کمتری نیز بود می توانستند اشتباه عدم حمایت جدی از معین در 84 را جبران کنند. عدم ورود هاشمی از ابتدا و کنار کشیدن روحانی به نفع عارف و معرفی این چهره از سوی بدنه اصلاحات به جامعه و جوانان می توانست امید را برانگیزد.

یادآور می شود براساس برخی تحلیل ها، زمزمه حذف یک نامزد و انتخاب دیگری از سوی حلقه ای که در فتنه سال 88 نقش ایفا کرد، بیش از آن که تاکتیک انتخاباتی باشد، شگردی برای هل دادن هر دو نامزد به سمت اتخاذ مواضع تند و خراب کردن پل های پشت سر خود – با وجود عضویت در مراکزی نظیر مجمع تشخیص مصلحت- به قیمت القای این مطلب است که فتنه سبز نمرده است! به همین دلیل هم بعضاً دیده می شود که هر دو نفر با دلیل و بی دلیل از هاشمی و خاتمی و موسوی تشکر و تجلیل می کنند! این طراحی برای آن است که افکار عمومی فراموش کنند تندروها ضمن شرط گذاری مدعی بودند بدون آزادی بازداشتی ها و حصر شدگان، حاضر به حضور در انتخابات نیستند و نیز فراموش کنند که این جریان مدعی تقلب در انتخابات و عدم آزادی و سلامت آن بودند.

خبر | سیاست
شماره مطلب: 991

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates