چو دزدی با «کلید» آید، گزیدهتر برد کالا
خودنویس: بخش عمدهای از مخاطبان رسانهها، برداشتی جز این ندارند که روزنامه یا سایت یا شبکه مورد علاقهشان، باید حرفهایی بزند که آنها دوست دارند و به خاطر این علاقه به سراغشان رفتهاند. در آمریکا، مخاطبان شبکههای «Fox News» و «MSNBC» از این نعمت برخوردارند! اما بسیاری از رسانهها، برایشان چیزی مهمتر از واقعیت نیست. وقتی خبرنگار روزنامهای سر از شنود غیرقانونی در میآورد، به دنبال این است که برای حفاظت از منافع مردم، واقعیت را منتشر کند، حتی اگر خبرنگاری دیگر این سوال را طرح کند که چرا با او برخوردی نشده است. تحقیق در باره سابقه سیاسیون، یکی از مهمترین کارهای روزنامهنگاران است. اگر معلوم شود یک فرد سیاسی در باره مسالهای دروغ گفته باشد، باید ضمن دادن فضای لازم به او برای تصحیح خطایش، نقدش کرد و حتی از او خواست که معلوم کند بر اساس چه منافعی دروغ گفته و آیا این اولین و آخرینش بوده یا نه؟ اینک نوبت سوال از حسن روحانی فرا رسیده است.
حسن فریدون در سال ۱۳۵۸، مدعی داشتن مدرک دکترا بوده است. بر همان اساس، کاندیدای حزب جمهوری اسلامی از شهر سمنان، عنوان «دکتر روحانی» را نیز یدک میکشیده و ممکن است عدهای با توجه به شان دانشگاهی این معمم، به او رای داده باشند.
حسن روحانی بعدها در دورههای مختلف مجلس، مدعی داشتن مدرکی است که قاعدتا و بر اساس ادعای دانشگاه کالدونین گلاسکو تا سال ۱۹۹۹ فاقدش بوده.
وقتی ماهها پیش، بحث نامزدی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد، گروهی به بررسی ادعاهای او پرداختند. روحانی اما مدعی گرفتن مدرک دکترا از دانشگاه «گلاسکو» شده بود. بررسی تزها و مدارک نشان داد که او به دانشگاه معتبر گلاسکو نرفته است.
بعدا اعلام شد که روحانی با نام «حسن فریدون» فارغالتحصیل دانشگاه «کالدونین گلاسکو» است. عجیب آنکه خود روحانی در صفحه اینترنتیاش در مرکز تحقیقات استراتژیک، خود را داری مدرک دکترا از دانشگاه گلاسکو معرفی کرده بود، اما ناگهان بعد از پیگیریهای زیاد، شناسه او نیز تغییر کرد.
تغییرات چند صدباره بیوگرافی او در ویکیپدیا نیز باعث تعجب کارشناسان و محققین شد.
دانشگاه کالدونین که از عرضه رساله دانشگاهی موجود «حسن فریدون» خودداری کرده بود، اینک بعد از فشار زیادی که به مسوولانش آمده، حاضر شده خلاصه رساله «حسن فریدون» را منتشر کند.
وجود المانهای دزدی ادبی یا علمی در متنی کوتاه، ممکن است برای هواداران یک رهبر سیاسی بیاهمیت باشد، چه، بسیاری از علمای شیعه هم عملا رسالههایشان مصداق بارز «کپی-پیست» است و طبیعتا مقلدان نیز مشکلی با این مساله نخواهند داشت!
اما اینجا بحث دیگری در میان است. حسن روحانی کی و کجا سر درس دانشگاه حاضر بوده است؟ کی وقت لازم را برای تحقیق داشته که رسالهای بنویسد؟ آیا آنرا خودش نگاشته؟ توضیحش در باره شباهت وحشتناک متن خلاصهاش با کتابی از یک محقق دیگر چیست؟
باز هم ممکن است دوستان بگویند که مدرک دزدی و دروغین اهمیتی ندارد، اما مگر شما به کسی که بابت هر مسالهای دروغ میگوید و گیسوان میبافد و میخواهد فریبتان بدهد اعتماد میکنید؟
آیا کلید در خانهتان را به کسی میدهید که سابقه دزدی دارد؟
شاید دوستان تحت ستم و فشار ساکن ایران فکر کنند که این بحث، تخریبی است و نباید به منتخب مردم پیش از آغاز مسوولیت رسمیاش معترض بود.
اتفاقا بحث ما این است که وظیفه رسانه، مسوولیت خواستن بابت همه ادعاها و کارهای انجام شده از مدیران و سیاسیون است تا حواسشان جمعتر باشد.حواسشان باشد که تحقیق در باره آنها اولا از واجبات است و ثانیا، نباید از کارهای قدیم که پاسخگویشان نبودهاند به راحتی گذشت.
ممکن است برای دلالان سیاسی و کسانی منفعتشان در به قدرت رسیدن روحانی و یا حفظ نظام است، دروغ و جعل مدرک و سو استفاده از عدم امکان تحقیق در گذشته، بلاموضوع باشد، اما برای ما، جا انداختن فرهنگ تحقیق، و مسوولیتخواهی از واجبات است.
اگر امکان ادامه روش روحانی بدون آنکه زیر ذرهبین باشد، داده شود، خواهیم دید که این مدیر امیتی، فرق چندانی با «پوتین» نخواهد داشت.
اولا اگر به مدیر امنیتی اطمینا میکنید، از او ضمانت بخواهید، ثانیا اگر مدیر امیتی سابقه جعل و دروغ داشته باشد، هم باید متنبه شود و هم پاسخگو بابت دروغها و جرائم قدیمیاش.
حسن روحانی مطابق قانون مجازات اسلامی، با در نظر گرفتن اینکه به رای دهندگان مجالس اول تا پنجم دروغ گفته، به خوانندگان روزنامهها دروغ گفته، و هنوز معلوم نکرده که چگونه از دانشگاه کالدونین مدرک گرفته، مسوولیتی دارد که خودش به عنوان حقوقدان میداند چیست.
اگر بیگناه باشد، باعث خوشحالی است و اگر جواب دقیقی ندهد، میتوان دانست که باید تحقیق و بررسی را ادامه داد.
فراموش نکنید که جعل مدرک و چسبیدن به دروغی اینچنین در دنیای امروز، موجب سرافکندگی و سقوط است.
اگر مردمانی بالغ باشیم، میدانیم چه کاری باید انجام شود، اما اگر منتظر باشیم که همچون رعایا برایمان تصمیم بگیرند و هر دروغی و ناراستیای را مانند ۳۴ سال گذشته به خوردمان بدهند و به خاطر حساسیتهای زمانی دم بر نیاوریم و ساکت بمانیم، مالک سرنوشتی خوهیم بود که خودمان رقم زدهایم.
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تا خود نخواهند تغییر نخواهد داد!
—–
عنوان این نوشتار از دوستی محترم است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.