25.09.2023

سالگرد اعتراضات ایران؛ عضو سابق نیروی انتظامی که از حکومت جدا شد

بی‌بی‌سی: امید مرادی، عضو سابق نیروی یگان ویژه ضربت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، چهار سال پیش راهش را از حکومت جدا کرد. او سال گذشته به معترضان مخالف حکومت پیوست. او می‌گوید: «در میان نیروهای انتظامی بسیاری از وضعیت کنونی و نقش خود به تنگ آمده‌اند. اگر فرصتی پیش آید آنان هم راهشان را از حکومت جدا خواهند شد.»

ماه گذشته، و در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد تهران، در نزدیکی فرانکفورت آلمان با امید مرادی، ۲۷ ساله، متولد تهران و از خانواده‌ای نظامی دیدار کردم، مردی قد بلند با بدنی ورزیده.

امید مرادی هنگامی که ۲۱ سال داشت به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی می‌پیوندد. در پادگان بهشتی اصفهان آموزش می‌بیند. پس از طی آموزش‌های مقدماتی در پادگان بهشتی اصفهان برای آموزش ویژه و بیشتر انتخاب می‌شود. به‌گفته او«توانایی جسمی بالا باعث شد من برای یگان ویژه ضربت آموزش بیشتری ببینم.»

او درباره دوران آموزشی خود می‌گوید که آنها علاوه بر تمرین‌های نظامی، آموزش‌های «مذهبی» و عقیدتی نیز داشتند. او می‌گوید که در این آموزش‌ها از آنها خواسته شده بود تا «بی‌رحم باشند» و در زمان نیاز به گفته وی «خال زن» باشند و «به جاهای دقیق شلیک کنیم».

در چند سال گذشته ایران شاهد اعتراضات کوچک و بزرگ در مناطق مختلف ایران بوده است. نیروی انتظامی در کنار بسیج و سپاه از اهرم‌های اصلی سرکوب معترضان بوده‌اند.

پس از تکمیل آموزش ثانویه، امید مردای به یگان ویژه ضربت ناحیه یک تهران منتقل می‌شود. یکی از اولین ماموریت‌های او متفرق کردن بازنشسته‌های معترض به گرانی و عدم افزایش حقوقشان در تهران بود.

آقای مرادی در این باره می‌گوید: «ما یک گروه متشکل از۲۰ موتور سوار بودیم. بر هر موتور دو مامور مسلح بودند» و در ادامه می‌گوید: «وظیفه ما متفرق کردن آنها با استفاده از هر وسیله‌ای بود، از جمله گاز اشک‌آور و باتوم.»

اما امید می‌گوید او چندین بار از دستور فرماندهانش برای سرکوب مردم «سرپیچی کرد» و این باعث شد او بارها «توبیخ شود.» نهایتا چهار سال پیش امید این نیرو را ترک می‌کند.

او می‌گوید: « در میان نیروهای انتظامی بسیاری از وضعیت کنونی و نقش خود به تنگ آمده‌اند. از لحاظ وجدانی در عذابند. اگر فرصتی برای آنان هم پیش آید، راهشان را از حکومت جدا خواهند شد.»

سازمان‌های حقوق بشر ایران از کشته شدن بیش از ۵۵۱ معترض در سال گذشته خبرمی‌دهند.‌ همین گزارش‌ها حاکیست که ۶۸ زن و ۴۹ کودک در میان کشته‌شدگان بوده‌اند.

در سال‌های گذشته کمتردیده شده دستگاه قضایی حکومت ماموران یا بسیجیان و سپاهیان را به اتهام کشتن معترضان محاکمه کند. این عضو سابق نیروی یگان ویژه می‌گوید: «وقتی فرمانده ناجا به فرماندهان می‌گوید در هر شرایطی من پشت شما هستم، یعنی بروید از خشونت علیه مخالفان استفاده کنید، اگر هم کسی کشته و زخمی شود نگران عواقب آن نباشید.»

امید می‌گوید نیروهای رده پایین نیروی انتظامی همچون مردم عادی با گرانی و تورم دسته و پنجه نرم می‌کنند: «فرزندان بسیاری از آنها هم مخالف حکومت هستند. مخالف حجاب اجباری هستند. حقوق آنها هم برای یک زندگی شرافتمندانه کافی نیست».

آقای مرادی اضافه می‌کند «فساد» در میان نیروی انتظامی از بالا به پایین وجود دارد: «ما نیروی پلیس داشتیم مثل من که برای مخارج روزمره دست پا می‌زد. اما همزمان بودند نیروهای پلیس که با همان درجه و در همان مکان، دارای ماشین گران قیمت و صاحب خانه در بالا شهر تهران بودند».

امید در ادامه می‌پرسد: «آنها چگونه توانایی خرید این گونه ملک و ماشین‌ها را دارند؟ بارها پیش آمده که ماموران یکی یا دو بار دزد یا مواد فروشی را می‌گرفتند. او را آزاد می‌کردند به شرطی که او به آنها ۲۰ تا ۵۰٪ کمیسیون دهد. او هم در آن منطقه تهران به خلاف ادامه می‌داد.»

بارها مقامات جمهوری اسلامی ازجمله آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر این کشور، بر مبارزه با فساد اقتصادی و مالی تاکید کرده‌اند؛ فسادی که بسیاری از منتقدان آن را «سیستماتیک» خوانده‌اند هر چند که آقای خامنه‌ای پیشتر گفته بود این فسادها «موردی» است نه «سیستماتیک». با این حال در سال‌های اخیر قوه قضائیه از بازداشت برخی مقامات و تشکیل پرونده مالی برای آنها خبر داده است. علیرضا زاکانی شهردار کنونی چند سال پیش در یک برنامه زنده تلویزیونی در اظهار نظری بی‌سابقه گفت: «فساد اقتصادی ندیدم، الّا این‌که پشت سرش یک قدرتی وجود داشته باشد».

امید مرادی همچنین شاهد تنش بین برخی از نیروهای انتظامی با نیروهای بسیج و سپاه در جریان سرکوب معترضان بوده است. او می‌گوید اکثر افسران و درجه‌داران پلیس، به غیر از یگان ویژه، از خشونت و زور غیرقانونی علیه مردم ناراحتند: «ماموران رده پایین بارها با نیروهای سرکوبگر به خاطر شلیک به معترضان درگیر می‌شدند. اما همیشه فرماندهان بلندپایه نیروی انتظامی از ماموران خشن حمایت می‌کردند».

سال گذشته امید مردای به معترضان علیه حکومت می‌پیوندد. او هنگامی که در خیابان ولیعصر تهران تلاش می‌کند دختری را از دست ماموران برهاند خود دستگیر می‌شود. او را به شدت کتک می‌زنند. او می‎‌گوید تلخ‌ترین شکنجه، شنیدن صدای ضجه‌های مادرش بوده است: «مامورها به مادرم زنگ زده بودند که من را به زودی اعدام می‌کنند. بعد صدای ضبط شده مادرم را برای من پخش می‌کردند. با شنیدن صدای گریه‌های مادرم حس کردم تمام دنیا رو سرم خراب شده است».

امید می گوید پدرش سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی است. خانواده او مجبور شده بودند پول هنگفتی به همکاران سابق پدرش برای آزادی او «رشوه بدهند.»

او سپس از ایران خارج می‌شود و اکنون در خواست پناهندگی داده است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates