رضا پهلوی در سپآس؟ اشتباهی بزرگ
ترجمه متن از انگلیسی: دیرباز سنگر ارزش های آمریکایی بوده و از امنیت ملی و دفاع از اصول دموکراتیک دفاع می کند. این آرمان ها هویت آن را مشخص می کنند. با این حال، CPAC با دعوت از رضا پهلوی، پسر دیکتاتور مخلوع و منفور ایران، برای سخنرانی در گردهمایی آتی خود، با اصولی که از آن حمایت می کند، در تضاد است.
برای دههها، CPAC در مخالفت با حکومت موروثی، نخبهگرایی خارجی و قدرت متمرکز قاطعانه عمل کرده است – همه آرمانهایی که توسط دیکتاتوری سلطنتی پهلوی در ایران تجسم یافتهاند. بنیانگذاران ایالات متحده، با رد استبداد شاه جورج سوم، جمهوری را پایه گذاری کردند که بر پایه حکومت داری خودمختار و آزادی فردی بنا شده بود. همانطور که توماس پین به قول معروف نوشت: «یک مرد صادق برای جامعه و در نزد خدا از همه تاجدارانی که تا به حال زندگی کردهاند ارزش بیشتری دارد.» بنابراین، گیج کننده است که CPAC چهره ای را که ادعای برجستگی خود را فقط مدیون نام خانوادگی خود است – نامی که با رژیمی که مردم ایران قاطعانه در سال 1979 سرنگون کردند و سلطنت را به عنوان یک سیستم حاکم برای همیشه دفن کردند، گره خورده است، بالا ببرد.
امنیت ملی همیشه یک اولویت غیرقابل مذاکره برای CPAC بوده است، با این حال این امنیت به مردی با پیوندهای اعتراف شده با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، یک سازمان تروریستی خارجی که توسط ایالات متحده تعیین شده است، اعتبار می بخشد. پهلوی به تماس با افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، همان نیرویی که مسئول کشتار نیروهای آمریکایی در عراق است، اذعان کرده است. حمایت مالی از حزب الله، حوثی ها و حماس؛ و رهبری برنامه تسلیحات هسته ای تهران. علاوه بر این، به گفته آژانس های امنیت ملی و اطلاعات ایالات متحده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور فعال برای ترور رئیس جمهور ترامپ و چندین مقام عالی رتبه سابق برنامه ریزی کرده است. چگونه CPAC که پیوسته بر موضع قاطع خود در قبال ایران و گروههای تروریستی آن فشار آورده است، اکنون میتواند ارائه یک پلتفرم به کسی که با خطرناکترین بازوی نظامی ایران درگیر است را توجیه کند؟ اگر CPAC بخواهد اعتبار خود را در امنیت ملی حفظ کند، نمی توان با چهره هایی که با دشمنان آمریکا برادری می کنند، مدارا کرد.
تصمیم CPAC برای نقش پهلوی نیز واقعیت های موجود را نادیده می گیرد. از سپتامبر 2022، شعارهایی در رد هر دو حکومت دینی و دیکتاتوری شاه مخلوع، از جمله در دانشگاه ها و شهرهای سراسر ایران شنیده می شود. واشنگتن پست در 21 اکتبر 2022 گزارش داد، “یک تکرار جدید – مرگ بر شاه، مرگ بر رهبر مذهبی” که نشان دهنده انکار مداوم حکومت استبدادی، خواه یک پادشاه یا یک روحانی است. نیویورک تایمز در 22 سپتامبر 2022 گزارش داد: «در شمال شهر رشت، معترضان خیابانی را تصرف کردند و شعار می دادند مرگ بر دیکتاتور! و مرگ بر ستمگر، چه شاه و چه ولی فقیه!
این حقیقت غیرقابل انکار را منعکس می کند: ایرانیان خاندان پهلوی را راه حلی برای رنج خود نمی دانند. نادیده گرفتن این امر و معرفی پهلوی به عنوان صدای اپوزیسیون ایران، تحریف واقعیت است. CPAC که به گوش دادن به خواست مردم افتخار می کند، باید به آنچه خود مردم ایران می گویند توجه داشته باشد.
آخوندهای تهران می دانند که یک جنبش اپوزیسیون واقعاً دموکراتیک می تواند تسلط آنها بر قدرت را تهدید کند. به همین دلیل است که آنها عمداً شخصیتهای ضعیف و بیاثر تبعیدی مانند پهلوی را تحمل میکنند – به او اجازه میدهند که به اندازه کافی دیده شود تا از تهدیدات واقعی علیه حکومتشان منحرف شود.
حتی خود رژیم ایران نیز اعتراف کرده است که سلطنت طلبان در خدمت بقای آن هستند. بر اساس مقاله ای در 1 فوریه 2025 در روزنامه وطن امروز ، یک روزنامه دولتی ایران، «یک جنبش ضعیف و بی ریشه مانند سلطنت طلبی می تواند در واقع به بقای جمهوری اسلامی کمک کند. این خدماتی است که خانواده سلطنتی ارائه می دهد.» رژیم میداند که تا زمانی که اپوزیسیون تقسیم شده است، همچنان کنترل خود را حفظ میکند.
نقش پهلوی در سیاست ایران نه به عنوان یک تهدید واقعی، بلکه به عنوان یک عامل حواس پرتی است که توسط روحانیون حاکم به دقت مدیریت می شود. فعالیتهای سلطنتطلبانه علیرغم بیتاثیر بودن، در واقع میتواند فرصتی برای جمهوری اسلامی باشد. وطن امروز افزود: رقیب ضعیف همیشه برای دولت ها نعمت است. با تقویت پهلوی، CPAC به جای همسویی با نیروهای دموکراتیک واقعی که برای ایران آزاد می جنگند، ناخواسته شخصیتی بی دندان و مورد تایید رژیم را تقویت می کند.
فراتر از نگرانی های امنیت ملی، دعوت CPAC با تعهد عمیق آن به دولت محدود و رد نخبه گرایی سیاسی نیز در تضاد است. پادشاهی ها بیان نهایی دولت بزرگ هستند – قدرتی که در یک خانواده غیر منتخب تثبیت شده است، مصون از کنترل ها و تعادل ها، و به جای شایستگی، بر اساس حق مادری حکومت می کند. رضا پهلوی علیرغم تلاشهایش برای تغییر نام تجاری، همچنان این مدل منسوخ و ضد دمکراتیک را تجسم میدهد. جنبش محافظه کار هرگز سیاست های سلسله ای را چه در واشنگتن و چه در خارج از کشور تحمل نکرده است. CPAC نباید در کار مشروعیت بخشیدن به استحقاق خاندان باشد، به ویژه زمانی که تاریخ قبلاً آن را ناشایست ارزیابی کرده باشد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.