از خشم تا بیتفاوتی؛ مردم کشورهای عربی درباره جنگ ایران و اسرائیل چه فکر میکنند؟

بیبیسی: ده روز پس از آغاز جنگ میان اسرائیل و ایران، بسیاری منتظر هستند تا ببینند این تقابل به کجا کشیده میشود؛ بهویژه اکنون که آمریکا در حمایت از اسرائیل دست به بمباران مراکز هستهای ایران زد.
بیتردید، این نخستین جنگ اسرائیل در خاورمیانه نیست؛ ارتش این کشور پیشتر هم به گروههای نیابتی ایران در کشورهای عربی حمله کرده است. اما این نخستین بار است که ایران هدف چنین حملهای قرار گرفته است.
این واقعیت، خود به سوژه شوخی و طنز میان برخی شهروندان عرب تبدیل شده است. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی سوری، لبنانی و فلسطینی از اینکه این بار در جایگاه «تماشاچی» هستند – و نه زیر آتش سنگین – احساس آرامش کردند. در حالی که تا همین اواخر لبنان و سوریه وضعیت مشابهی داشتند، و الان مدتهاست که غزه نیز همین وضعیت را دارد.
یحیی برزق از غزه میگوید که حقیقتا «نوعی شادمانی» را تجربه میکند از اینکه «برخی از تراژدیهایی که اسرائیل برای ما آفرید حالا بر سر خودشان آمده است». اما او همچنین ابراز نگرانی میکند: «این جنگ توجهها را از وضعیت در غزه منحرف کرده است، و متأسفانه ما به رویدادی ثانویه بدل شدهایم.»
معاذ العمور، آوارهای در خانیونس نیز میگوید: «پوشش رسانهای جهانی و شبکههای خبری، همگی غزه را کنار گذاشتهاند و به اسرائیل و ایران مشغولند. و این تهدیدی بزرگ برای ما در غزه است.» او ابراز امیدواری میکند: «این جنگ علیه ایران زود به پایان برسد و با توافقی همراه شود که مسئله غزه را هم شامل شود.»
با وجود تحول اخیر، حملات نظامی اسرائیل به غزه ادامه دارد.
همسایگان اسرائیل
بهجز مصر و اردن که روابط دیپلماتیک با اسرائیل دارند، این کشور با دیگر همسایگانش رابطهای مطلوب ندارد.
در میان اهالی سوریه که با آنها گفتگو کردم، هیچکس همدل با اسرائیل نبود و برخی حتی به ایران هم روی خوش نشان ندادند. بسیاری در سوریه باور دارند رژیم بشار اسد بدون کمک ایران – آن هم همراه با حمایت روسیه، که سپاه پاسداران و نیروهای متحد را برای حمایت از ارتش دولتی اعزام کرد – نمیتوانست در مقابل شورشیان مقاومت کند؛ جنگی مهیب که بیش از نیممیلیون کشته برجای گذاشت.

لیلا جابری از سوریه گفت: «من با هیچ کدام از دو طرف همدلی ندارم. به عنوان یک سوری، دید من نسبت به حکومت ایران منفی است؛ این حکومت در کشورم ویرانی به پا کرد. اما حتماً با مردم بیگناه ایرانی همدلی دارم که بهای حکومت رادیکالی را میپردازند که طی دههها حتی حداقل زندگی شایسته و آزادیهای مدنی و سیاسی را فراهم نکرده؛ آزادیهایی که حق هر ملتی است.»
او اضافه میکند: «برای زنان ایرانی حق قائلم.» و درباره اسرائیل هم ادامه میدهد: «من با آنها همدلی ندارم. اسرائیل هم سرزمینهای عربی ما در سوریه و فلسطین را اشغال کرده و جنگی ویرانگر راه انداخته است. ولی برای همه بیگناهان در سرزمینهای اشغالی آرزوی امنیت میکنم.»
احمد نیز میگوید: «من با اسرائیل مخالفم.» او معتقد است که هیچ نقطهای از «سم اسرائیل» در امان نمانده است و در عین حال میافزاید: «از سوی دیگر، اعتقاد دارم ایران هرچه سودش است، به هر وسیله که لازم باشد بهدست میآورد.»
با اینکه دولت سوریه در قبال درگیری نظامی ایران و اسرائیل به شکل رسمی موضعگیری نکرده، گزارشهای بینالمللی حکایت از استفاده از آسمان این کشور برای عبور پهپادها و موشکهای دو طرف دارد.
«برای نخستین بار در جایگاه تماشاچی نشستهام»
از لبنان فیلمهایی از جشن عروسیها و باشگاههای شبانه منتشر شده که در پسزمینهشان موشکهایی ایرانی در حال پرواز بهسوی اسرائیل دیده میشوند. بعضی از مردم خوشحالی خود را پنهان نمیکنند. لبنان به تازگی از جنگ سخت سهماههای بیرون آمده؛ جنگی که در جریان آن اسرائیل خسارت سنگینی به حزبالله وارد کرد. اسرائیل همچنین دبیرکل حزبالله، حسن نصرالله، و چند تن دیگر از رهبران برجسته این گروه ترور کرد.
یک هفته پس از آغاز درگیریها، نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، گفت: «حزب ما در این تنش منطقهای میان اسرائیل و ایران بیطرف نیست»، و تأکید کرد: «در زمان و روش مناسب، ورود خواهیم کرد.»
دولت لبنان نیز حمله اسرائیل را محکوم کرد.
برای شربل بربری، شهروند لبنانی، مهمترین قسمت این جنگ، «کشته شدن غیرنظامیان» است. اما او همزمان باور دارد که «بهتر است هیچ یک از دو طرف قدرتمند نباشد، چون هر دوی اینها میخواهند خاورمیانه و لبنان را کنترل کنند». او میافزاید: «اگر یک طرف پیروز شود، منطقه را بهراه خود اداره خواهد کرد و ما، لبنانیها، شاهد موج جدیدی از مهاجرت به اروپا خواهیم بود.»

آلان، جوان لبنانی، معتقد است: «منطق جنگ کاملاً غیرقابلپذیر است، اما ایران باید بهای آنچه کاشته را بدهد.» او میگوید: «ایران سلاح، ایدئولوژی و تروریسم صادر کرده و کشور ما را نابود کرده. بنابراین من از سرنگونی حکومت ایران تأسف نمیخورم، چرا که اگر چنین اتفاقی بیافتد برای لبنان که سنگینترین هزینه را پرداخت کرده، رهاییآور خواهد بود.»
دانیای لبنانی نیز نسبت به اینکه چه کسی پیروز میشود، اظهار بیتفاوتی میکند: «برای نخستین بار، من که از جنگهای اسرائیل بر سرزمینمان رنج بردهام، در جایگاه تماشاچی نشستهام و جنگ را از تلویزیون نگاه میکنم – بدون احساس ترس، تنش یا اضطراب برای خانواده و وطنی که دوستش دارم.»
بلال (با نام مستعار) با این دید موافق نیست و میگوید: «سقوط ایران فقط سقوط محور مقاومت نیست، بلکه سقوط خط دفاعی اولین مدافع مستضعفان و مخالفان سیاستهای آمریکا، اسرائیل و غرب خواهد بود.»
اختلاف نظر در عراق
علی از بصره میگوید با این جنگ موافق است: «نه از سر خونخواهی، بلکه چون عادت کردیم ظلم را ببینیم و سکوت کنیم. اسرائیل فقط فلسطین را اشغال نکرد، بلکه دلیل ویرانی منطقه است.» او افزود: «ایران تنها کشوری بود که وقتی هیچکس نمیتوانست، در کنار ما ایستاد و سلاح به حشد شعبی برای مقابله با داعش فرستاد.» او ادامه داد: «من همراه حشد، مقاومت و هر کسی هستم که کرامت مردمانمان را بازگرداند.»
در مقابل، عمر از انبار گفت: «ایران میگوید از مقاومت حمایت میکند، اما ما در عراق دیدیم که بعد از تهاجم آمریکا در ۲۰۰۳، چگونه گروههایی را پشتیبانی کرد که بین ما تفرقه بیاندازد و در لباس مبارزه با تروریسم، خانههایمان را نابود کردند.»
مصطفی ناصر، خبرنگار عراقی، گفت این جنگ «قابلانتظار بود و بیش از هفت سال به تأخیر افتاد.» او افزود: «با گسترش نفرت عمومی نسبت به سیاستهای ایران در بسیاری از کشورهای عربی، بهویژه سوریه، لبنان و عراق، اسرائیل این زمان را فرصت مناسبی برای حمله به ایران دید.»
عراق حمله اسرائیل را محکوم کرد و آن را اقدامی خواند که خطر گسترش درگیری در منطقه را دارد؛ همچنین بخشی از حریم هواییاش را بست و سامانه دفاع هوایی روسی «پانتسیر» را در اطراف تأسیسات حساس مستقر کرد.

«ما نمیخواهیم درگیر جنگی شویم که هیچ ربطی به ما ندارد»
کشورهای خلیج فارس همگی حمله اخیر اسرائیل به ایران را محکوم کردند و آن را «نقض فاحش حقوق بینالملل و تجاوزی بیرحمانه که امنیت منطقه را به خطر میاندازد» خواندند.
مروه از عربستان گفت: «از این جنگ میترسم چون ممکن است به کشورهای ما سرایت کند. اینجا سرمایهگذاری و ثبات نسبی داریم، نمیخواهیم در جنگی که ربطی به ما ندارد گرفتار شویم.» او افزود: «من از جهتی با اسرائیل مخالفم – بهخاطر تجاوز مکررش به غزه – اما این تنها دشمن منطقه ما نیست. ایران هم بیخطر نیست. ما دیدیم که چگونه در عراق، سوریه، لبنان و یمن دخالت کرد و فرقهگرایی را گسترش داد.»
روابط ایران و کشورهای خلیج فارس از زمان انقلاب ۱۳۵۷ دستخوش نوسان بوده – دلایلی چون فرقهگرایی، جاهطلبی منطقهای، برنامه هستهای و مناقشات بر سر جزایر سهگانه.
انقلاب بهار عربی نیز شکافهای فرقهای را تشدید کرد: ایران از جنبشهای شیعی بحرین و یمن حمایت کرد، و عربستان و امارات از دولتهای سنی حمایت کردند. حمایت ایران از انصارالله (حوثیها) در یمن، نگرانیهایی در ریاض و ابوظبی برانگیخت که در سال ۲۰۱۵ منجر به مداخله نظامی در یمن شد.

ایران در تلاش بوده تا در کشورهای شمال آفریقا تأثیر بگذارد. گویی تهران بهدنبال یافتن پایگاهی جدید برای «اسلام سیاسی» و ایجاد گروه نیابتی جدید برای «محور مقاومت» در قاره است.
با وجود بحثبرانگیز بودن این اقدام، کسانی که ما با آنها گفتوگو کردیم میگویند موضعشان همیشه به شکل «تاریخی» علیه اسرائیل باقی خواهد ماند؛ فارغ از طرف دوم این تقابل.
بهعنوان مثال، روابط میان مراکش و ایران سابقه تاریخی پرتنشی دارد و چند بار بهدلیل اتهامات حمایت تهران از گروههایی که امنیت مراکش را تهدید میکرد، این روابط از هم گسیختهاند.
سمیر از الجزایر میگوید: «اسرائیل اشغالگر است و مسئول فجایع برای فلسطینیان ما. بنابراین منطقی است که بیشتر الجزایریها با مخالفان آن، از جمله ایران، همراه شوند.» او اضافه میکند: «من در این جنگ با ایران همدردی دارم، زیرا ایران بارها هدف حملات قرار گرفته و از لحاظ اقتصادی تحت محاصره است. این مناقشه نه فقط سیاسی، بلکه اصولی است؛ کسی که مقابل اسرائیل بایستد، در کنار عدالت ایستاده – حتی اگر در مسائل دیگر با او اختلاف داشته باشم.»
حسن از مصر کل جنگ را «ناعادلانه» میداند و میافزاید: «من با ارتشها یا دولتها همدردی نمیکنم. من با مردمی که هیچ راه فراری ندارند و صدایی برای شنیده شدن ندارند، همدردی میکنم.»
پیام برای این مطلب مسدود شده.