26.06.2025

دم خروس اسهال طلب‌ها از زیر عبای علی افشاری بیرون زد

شاهین مدرس: وقتی فردی چون علی افشاری، بدون کوچک‌ترین صلاحیت در حوزه سیاست یا حقوق، در نقش قاضی، دادستان، مأمور اطلاعات و جلاد ظاهر می‌شود، نتیجه‌اش چیزی نیست جز بازتولید بی‌واسطه‌ی گفتمان امنیتی جمهوری اسلامی—آن‌هم به زبان اپوزیسیون! این دقیقاً همان وضعیتی‌ست که هانا آرنت به آن «ابتذال شر» می‌گوید: جایی که فرد، بدون تأمل و آگاهی، به ابزار جنایت بدل می‌شود، و آن را خدمت به ملت می‌نامد. افشاری در یادداشت مشمئزکننده‌اش از «طرد خائنان»، «پاکسازی»، و «مجازات قاطع» حرف می‌زند. اما نگفته با چه معیار و مرجعی؟ آیا در نظامی که هیچ دادگاه مستقل، هیچ نهاد شفاف و هیچ تضمین حقوقی برای متهمان وجود ندارد، می‌توان از «مستندات» و «شناسایی خائن» حرف زد؟ در کشوری که حتی حق وکیل مستقل برای فعالان سیاسی ممکن نیست، این دعوت به حذف، چیزی نیست جز چراغ سبز به سرکوب فراقانونی. و این دقیقاً همان وضعیت استثنایی‌ست که کارل اشمیت و سپس جورجو آگامبن درباره‌اش هشدار داده‌اند: لحظه‌ای که در آن قانون به حالت تعلیق درمی‌آید تا قدرت حاکم بتواند دشمن را «تعریف» کند و نابود. علی افشاری اکنون داوطلبانه نقش همان مأمور را ایفا می‌کند؛ دشمن را تعریف می‌کند، حکم را صادر می‌کند، و راه را برای سرکوب هموار می‌سازد. دانسته یا نادانسته، تبدیل به بازوی رسانه‌ای سیستم سرکوب شده است. بدتر آن‌که او با اشاره به ادعایی درباره‌ی نقش موساد در رسانه‌های فارسی‌زبان، عملاً زمینه‌سازی می‌کند برای امنیتی کردن، بستن و حتی برخورد قضایی با روزنامه‌نگاران، تحلیلگران و فعالان سیاسی‌ای که فقط چون صدای مخالف‌اند، باید حذف شوند. و البته هیچ سندی هم ارائه نمی‌کند. اگر مدرکی دارید، به یک دادگاه مستقل ارائه دهید؛ اگر ندارید، پس فقط در حال کمک به سناریوی سپاه هستید. این تراژدیِ سیاست در تبعید است: افرادی بدون سابقه نظری، بدون توان میدانی، و بدون درک خطرات حقوقی و انسانی حرف‌هایی می‌زنند که مستقیم‌ترین خدمت به دستگاه سرکوب است. هرکس که امروز به جای ایجاد اتحاد، به جای نقد هوشمند رژیم، زبان نظام را قرض بگیرد و آن را از دهان اپوزیسیون به میان آورد، از نظر سیاسی و اخلاقی شریک جنایت است. در وضعیت فعلی، آنچه مشروعیت می‌آورد، نه شعارهای خشمگینانه درباره‌ی «پاکسازی» و «مجازات»، بلکه ایستادگی روی اصول حقوقی، آزادی بیان، شفافیت قضایی و عدالت سیاسی است. این‌که ما با دشمنی روبه‌رو هستیم که قانون را نمی‌پذیرد، دلیل نمی‌شود ما هم از قانون عبور کنیم. و اما یک نکته پایانی: آقای افشاری! تشکر می‌کنیم بابت صداقت‌تان. چون با همین چند جمله نشان دادید چطور می‌توان—بدون نیاز به عضویت در سپاه—بازتولیدگر گفتمان دیکتاتوری شد. این‌که موساد رسانه دارد، یا فلان تحلیلگر «خائن» است یا نه، نه به شما مربوط است، نه به قضاوت شما مشروعیت می‌دهد. سیاست را اگر نمی‌فهمید، حداقل ابزار سرکوب نشوید.

تویتر علی افشاری: شکست مفتضحانه کودتای خارجی آمریکا و اسرائیل فرصت مناسبی برای پاکسازی ویروس خیانت از پیکره ملت ایران است. لازمه تداوم حیات ملت مستقل، طرد خائنان است. هیچ ملتی در دنیا خائنان و جاسوسان را در جمع خود نمی‌پذیرد. خائنان به ایران در جنگ دوازده روزه در چهار سطح فعالیت عملی مشخص داشتند؛ میدانی، جاسوسی، سیاسی و رسانه‌ای. کسانی که خرابکاری کردند و پیاده نظام آمریکا و‌ اسرائیل در تخریب و کشتار بودند و در عرصه سیاسی و رسانه‌ای برای مداخله نظامی خارجی، هم آشکارا هم تلویحی تبلیغ می‌کردند.البته تشخیص و طرد خائنان باید بر اساس مستندات باشد. معیار عمل است نه صرفا ابراز نظر. اما ذره‌ای تردید در مجازات سیاسی و یا حقوقی خائنان نباید کرد به جز اینکه با اعدام آنها در چارچوب کلی حذف مجازات مرگبار مخالفت کرد. عرصه سیاسی و مدنی ایران باید از خائنان و وطن‌فروشان پاک شود. سیاست در چارچوب وطن و جغرافیای سیاسی مستقل معنا دارد. این بنیاد دولت-ملت در دنیای کنونی است. باید بکوشیم سامانه‌ای که موساد در سوشال مدیای ایران راه انداخته، هر روز بی‌اعتبارتر شود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates