24.08.2013

هفته «لایک» شدن جواد آقا

خودنویس: جواد آقا ظریف وزیر خوش تیپ و مامانی امور خارجه گفت: «حق نداریم سیاست خارجی را برای گرفتن تکبیر و کف صرف کنیم.» جواد جان! با وقا… دمت گرم… اما سیاست خارجی را برای «لایک» گرفتن چی؟

وزیر زبل ارشاد!

این حاج آقا جنتی (واسه چی می‌خندی؟ علی شونو میگم ای بابا) این اول کاری خیلی جلب از کار در آمدها… نالوطی همچین اعلام کرد: «ممیزی قبل از انتشار را بر می‌داریم» که انگار یکی از اعضای کلفت گاو را شکسته!

قبلا نویسنده بی نوا می‌نشست و زور می‌زد یک رمان یا شعری را با ضرب و زور خود سانسوری می‌نوشت و ناشر هم وجب به وجب آن را از ترس سانسور در می‌آورد و دست آخر اداره ممیزی ارشاد هم نوشته طرف را مثل جگر زلیخا می‌برید و خلاصه با دنگ و فنگ مجوز صادر می‌شد اما این تازه اول بدبختی بود!

کتابی که دارای مجوز بود همین که به بازار عرضه می‌شد فقط کافی بود در بخشی از شعر یا رمان نوشته شده بود: « آه چشمانت چون خورشید تابناک…» سریع بر و بچ مسجد انصارالحسین چماق‌ها را ور می‌کشیدند و حیدر حیدر حیدرگویان شیشه‌های کتاب فروشی‌ها را پیاده می‌کردند و ناشر و نویسنده و شاگرد مغازه را می‌گرفتند و چپقشان را چاق می‌کردند!

حالا فکر کن ممیزی را بردارند و دیگر هیچی! سگ صاحابش را نمی‌شناسد و ناشر می‌ماند که این شعر را بچاپد یا نچاپد و چه خاکی بر گِل کند تا هم دچار ممیزی بعد از انتشار (جمع آوری کتاب‌ها و خمیر کردن آنها از سوی ارشاد) هم دچار چاق شدن چپق اش از سوی برادران خودجوش هوندا سوار!

پس حاج علی آقا لطف کن ممیزی را بگذار سرجایش و الکی برای ما چهارتایی نیا… فهمیدی…؟

در حریم سلطان قابوس!

ای خدا قربونت برم…آخر و عاقبت مان ببین به کجا کشید؟ ظاهراً روزی افتاده دست قوزی! حالا سلطان قابوس برای ما باید میانجی حل اختلاف با آمریکا شود!

طرف خودش سی سال پیش خشتک را کشیده بود روی سرش و کوچه به کوچه از دست شورشیان عمان فرار می‌کرد و از شاه ایران تقاضای کمک داشت حالا برای ما شده میانجی و می‌خواهد ما را با آمریکا آشتی بدهد!

کل کشورش هم اندازه همین دماوند ما که سید محمد خاتمی زیاد می‌رود نیست!

خلاصه که السطان قابوس بن فلان قرار است اولین مهمان خارجی حاج حسن آقا روحانی باشد و سالی که نکوست از ریخت و قیافه مهمانش پیداست!

البته اگر حالا راه دستش باشد و آشتی کنان راه بیاندازد ما که بخیل نیستیم خیلی هم حال می‌کنیم اوباما بیاید سید علی را ببینید و شاید وقت شد یک مشهدی هم بردیمش! مگر پوتین آمد اینحا چهره مسیح را در ریخت و قیافه آقا دید ما حرفی زدیم؟ این یکی که تازه اسمش باراک حسین است! اصلا ما همان موقع هم که خاتمی از ترس دست دادن با کلینتون در سازمان ملل رفت چپید داخل مستراح ما انتقاد کردیم که مستراح خیلی مکان مناسبی برای توسعه دیپلماسی خارجی کشور نیست حالا برای سیاست داخلی تا حدودی جواب داده!

مژده به ساندویچی‌های مشهد!

از مشهد خبر می‌رسد آکه به دنبال شایعه حضور احمدی نژاد در شهرداری این شهر جمعی از کسبه محترم سوسی کالباس و خیارشور فروشی‌های مشهد سر از پا نمی‌شناسند.

حالا ماجرا چی هست؟ خب اگر یادتان باشد یکی از دستاوردهای دوران شهرداری احمدی نژاد در تهران همین دور برگردانهایی بود که با بشکه‌های خالی خیارشور احداث می‌شد!

الان شما برو مشهد ببین چه خبره است؟ همه ساندویچی‌های مشهد مشغول شستن بشکه‌های خیارشور هستند تا به قیمت بالا به شهرداری مشهد بفروشند!

یک خبر دیگر هم این که یک عده فرصت طلب منتظرند تا ببینند معجزه هزاره سوم در کدام منطقه مشهد ساکن می‌شود و بروند درست کنار منزل احمدی نژاد میوه فروشی بزنند تا اگر احیانا احمدی نژاد اشاره کرد که «گوجه فرنگی را در محل ما زیر قیمت می‌دهند» این‌ها نانشان در روغن باشد!

این تازه وضعیت ساندویچی‌ها و میوه فروش‌ها است شما ببین الان جن گیرها و رمال‌ها و کف بین‌های جلوی حرم الان در چه مناطق بدنشان عروسی است!

وزیر امور لایک!

یک جمله هم درباره این جواد آقا ظریف وزیر خوش تیپ و مامانی امور خارجه که در اظهاراتی کوبنده و انقلابی و خیلی قاطعانه گفت: «حق نداریم سیاست خارجی را برای گرفتن تکبیر و کف صرف کنیم.» عرض کنم که جواد جان! با وقا… سخنت حقه رفیق دمت گرم… اما سیاست خارجی را برای «لایک» گرفتن چی؟ باید صرف کنیم یا نه؟آخه مومن! بکش از این فیس بوک بیرون برو یک کاری صورت بده! هر روز یک ستتوس با عکس “مکُش مرگ من” از خودت به شیوه “بکوب لایکو” پُست می‌کنی تا ملت همیشه در صفحه غش و ضعف کنند بعد می‌گویی کف و تکبیر فلان و بهمان!؟

بابا دو تا لایک گرفتن ارزش این کارها را ندارد! گوگولی… پاشو برو به کارت برس!

ببخشید فکر کنم از یک جمله بیشتر شد!

مصداق چو به تنگ آید مسئول به جفنگ آید!

ای خدا چه کارت نکند سید علی که همین طوری یک چیزی ول می‌دهی بدون این که مصادیقش را بگویی بعد این مسئولین می‌افتند به مصداق سازی! شاعر هم که فرموده “مصداق چو به تنگ آید مسئول به جفنگ آید!”

نمونه اش همین جنگ نرم جنگ نرم است که راه انداختی و الان از لایک زدن زیر عکس گلشیفته فراهانی مصداق جنگ نرم محسوب می‌شود تا عکس شنل قرمزی روی پاک کن و مدادتراش!

عشرت خانم شایق٬ مدیر مقابله با تهدیدات «نرم» مرکز بسیج سازمان صدا و سیما گفته که «لوازم‌التحریر منقوش به تصاویر شخصیت‌های قهرمانان دنیای استکبار و غرب» از مصادیق «جنگ نرم» است.

تازه ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و «ایجاد بی‌علاقگی در زنان برای استفاده از پوشش چادر» از دیگر مصادیق «جنگ نرم» است که از خشتک «استکبار جهانی» بیرون آمده است!

آن طرف هاشم آقا حسینی‌ بوشهری٬ مدیر حوزه‌های علمیه با انتقاد از گسترش «فرهنگ غربی» در ساخت و ساز مسکن گفته که «آشپزخانه اپن، خلاف معماری اسلامی است. چون متاسفانه این موضوع موجب شده تا حریم زن و خانه از بین رفته و خدشه دار شود که باید یک ایست محکم به این موضوع گفت.»

یعنی امروز فرداست که بریزند خونه‌های مردم و آشپزخانه‌های اپن را برای جلوگیزی از تهدیدات نرم! بین زن و شهرها تیغه بکشند!

فقط امیدواریم تهدیدات نرم از آشپزخانه فراتر نرود و کار به بازرسی مستراح‌های ملت نکشد که آن وقت جنگ سخت اتمی بین ملت و دولت در می‌گیرد و عواقب بدی بر جای خواهد گذاشت!

طباطبایی‌نژاد٬ امام جمعه شیرین عقل اصفهان هم گفته از آنجا که نمی‌ توان معادن را «دخترانه» و «پسرانه» کرد٬ زن‌ها نباید رشته‌ «معدن» را انتخاب کنند. یعنی مغز این آخوندها را فقط! سگ مصب دنبال تفکیک جنسیتی تا داخل معدن هم رفته اند!

و دست آخر این سایت الف برای احمد توکلی هم تقریبا تمام مشکلات اقتصادی و دزدی و بخور بخورها و تورم و اینها را حل کرده حالا گیر داده به جوراب ساپورت!

حالا این جوراب ساپورت زنان چه مشکلی درست کرده هم جالب است.

عارضم خدمت شما که ظاهرا سایت احمد توکلی اعلام کرده که «جوراب «ساپورت» در ایران٬ «سلامت اخلاقی پیرمرد‌ها» را به خطر انداخته و از این بابت به شدت حتی بیشتر از مشکل تورم ابراز نگرانی کرده است به شدت!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates