26.08.2013

شیادی «روشن‌فکران دینی»

خودنویس: آیا با معرکه‌گیری و شارلاتانیسم می‌شود سی و چهار سال جنایت و فساد و غارت و شکنجه و بیداد و کشتار و سنگ‌سار و شلاق بر تن پیر و جوان ایرانی بر سر معابر عمومی را می‌شود توجیه کرد؟

این چه شیادی است که عده‌ای از هواداران شرم‌گین نظام خمینیستی به بازار مکاره سیاست ریاکارانۀ اصلاح‌طلبی حکومتی آورده‌اند.

مضحک نیست ترجیع‌بند «این سکولارها» که دائم در روضه خوانی‌ها و تعزیه گردانی‌های نظری‌شان تکرار می‌کنند؟ که چه بشود؟

آیا با معرکه‌گیری و شارلاتانیسم می‌شود سی و چهار سال جنایت و فساد و غارت و شکنجه و بیداد و کشتار و سنگ‌سار و شلاق بر تن پیر و جوان ایرانی بر سر معابر عمومی را می‌شود توجیه کرد؟

و آیا می‌شود جنگ افروزی، صدور تروریسم، فراری دادن نیروهای کارساز و توان‌مند فکری و فرهنگی جامعه ایران را نادیدنی کرد و پرده بر روش‌های ضد بشری حکومتی پوشانید که ضبط اموال مردم و جلب دختران و پسران جوان به مراکز سرکوب و ایجاد وحشت و هزاران نکبت و فلاکت دیگر به‌اضافه خرافه پروری و ویرانی بنیادهای مدرن جامعه و نابودی آموزش ملی و تخریب جامعۀ علمی و دانشگاهی، روش سی و چهار ساله‌اش بوده و این‌همه را به هدایت و سردمداری گروهی از آخوندهای شیعه با همدستی اوباش و مکلاهای به اصطلاح «روشنفکر دینی» در ایران بر مملکت ما جاری کرده که همچنان ادامه دارد؟

آیا می‌توان با بهره‌گیری از یک مارک «سکولارها»، سکولاریسم را ضدیت با دین مردم نامید و این‌گونه اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و انسان‌گرایانه مخالفان حکومت دینی ـ که با دین مردم دشمنی ندارند اما با حکومت اهل دین مخالفند ـ را لوث کرد؟ و آیا می‌شود فی المثل با گفتن این سخن یاوه که: بله آقا هیتلر و موسولینی هم سکولاربود و جنایت سکولارها کمتر از جنایت آخوند‌ها نبوده است و اینطوری قصد توجیه خمینی‌گری و تداوم بربریت حکومت ملاها در ایران را داشت؟

آخر یعنی چی که سکولارها در قرن بیستم جنایت کرده ‌اند؟ همه اینها را می‌گویید که ثابت کنید جنایت و بیداد خاص حکومت دینی نیست؟ بلکه مخالفان دخالت دین در حکومت و قدرت هم همان‌قدر جنایت‌کارند که مثلا آخوند‌ها و طالبان؟

می‌خواهید از این طریق به مردم بگویید که: می‌شود با خمینیسم و طالبانیسم و اخوان‌المسلمین کنار آمد زیرا کمتر از هیتلر و موسولینی و استالین کشته‌اند؟

هیتلر و استالین و موسولینی چه ارتباطی دارند با سکولاریسم؟

آخر هرگردی که گردو می‌شود؟

هیتلر [2] اتفاقا با مذهب میانه‌اش بسیار خوب بود و کلیسا از او حمایت می‌کرد او پیشوا یعنی امام یک ایدئولوژی توتالیتر بود، مثل امام شما که مذهب شیعه را بدل به یک ایدئولوژی توتالیتاریستی کرد و خدا و پیغمبر و ائمه را وارد معادله و معامله قدرت کرد و تیغ بی دریغ قتل و غارت و چپاول و جنگ و کشتار را به دست آنها داد.

استالین هم از لنینیسم مذهبی ساخته بود شبیه آنچه که شماها از شیعه‌گری ساختید (شیعه سرخ علوی انقلابی شما در سال ۵۷ بیش از آن که با ماجرای کربلا و داستان شیعه‌گری ارتباط داشته باشد متأثر از استالینیسم و بولشویسم و چه‌گوارا-ایسم بود) و زیر بیرق آن ملت ایران را به قتل‌گاه و به جهنم حکومت استبداد ملاها بردید.

چه ربطی دارد سکولاریسم به جنایتکاران و ایدئولوگ‌های حاکمان توتالیتاریست مدرن؟
فرانکو [3] در اسپانیا با حمایت کلیسای کاتولیک آدم می‌کشت.

پینوشه در شیلی با حمایت کلیسا [تد مدت‌ها] قتل عام می‌کرد.

یوسف استالین گرجستانی در نوجوانی تعلیمات دینی دیده بود و به هرحال لنینیسم را به یک ایدئولوژی جنایتکارانه بدل کرد.

اما آنچه که شما تحت نام سکولاریسم به این دیوانه‌های زنجیری قرن بیستمی نسبت می‌دهید و بی‌وقفه «سکولارها-سکولارها» می‌کنید که حکومت دینی‌تان را پاک و پالوده جلوه بدهید، هیچ ارتباطی با سکولاریسم ندارد.

جدا کردن امر دین از حکومت کار فیلسوفان و اندیشمندان رنسانس و عصر روشن‌گری و اصحاب دائرةالمعارف و فلاسفه بزرگ آزادی در مغرب زمین است.

سکولاریسم برای آنها مترادف با آزادی و دموکراسی و حق فرد و حقوق انسانی و شهروندی و قانون بوده است بیرون از هرگونه اعتقاد دینی و فلسفی شهروندان.

آنها می‌خواستند دست استبداد سیاه و ظلمانی کلیسا و اهل دین را از قدرت کوتاه کنند تا بشریت نفس بکشد و سدّهای سدید در برابر پیشرفت علوم و دانش و فرهنگ و در یک کلام آزادی و سعادت بشر از سر راه انسان آزاد برداشته شود. حالا شما این میراث بزرگان فلسفه و جامعه‌شناسی و هنر و ذوق و اندیشه و ادب پانصد سال تاریخ مدرنیته غربی را با پراندن یک واژه سکولاریسم (که خیلی مزورانه و عوام‌فریبانه آن را غالبا مخالفت بادین معنا می‌کنید!) به دم هیتلر و موسولینی و استالین می‌بندید تا معنای این میراث باشکوه و پر عظمت بشری را لوث کنید؟

خیلی بچه‌گانه (وبهتر است بگویم آخوندانه) است این رفتار به اصطلاح «اصلاح‌طلبان حکومت خمینیستی» در ایران.

خیر آقایان، سکولاریسم دوش به دوش آزادی و توسعه حقوق فردی و انسانی و در یک کلام حقوق بشر به وجود آمده و سنخیتی با پیشوا و فورور (امام) ایدئولوژی‌های شبه مدرن ضد بشر از نوع فاشیسم و نازیسم و استالینیسم و دیکتاتوری‌های کلاسیک نظامی غربی از نوع فرانکو و پینوشه و امثالهم ندارد. این روش آخوندی و رذیلانه است.

شما قصد تحریف فرهنگ آزادی را دارید.

شما در پی لوث کردن مفاهیم علوم انسانی هستید و زمینه این کار را سی و چهار سال انحطاط فکری و فرهنگی که به واسطه حکومت ملاها به جامعه ایران تحمیل شده برای شما فراهم آورده و به اندازه کافی گوشهای آماده فریب برایتان تولید شده است.

از این رو سکولاریسم را با «فورور»ها و پیشوایان جنایتکار ایدئولوژی‌های شبه مدرن درکنار هم می‌گذارید، قصد دارید خمینی‌گری را توجیه کنید و البته توجیه پذیر نیست.

طالبان و بنیادگرایان و … که با این گونه سفسطه‌گری‌ها مغلطه‌ها و عوام فریبی‌هایی که مستقیما از فرهنگ روضه‌خوان‌ها و مداح‌های شیعی تأثیر پذیرفته توجیه نمی‌شوند و دامن آزادی‌خواهان جهان و ملیون‌ها روشنفکر و نویسنده و هنرمند و کارگر و کارمند آزادی‌خواه تاریخ سیصد چهارسد ساله جهان (و تاریخ صد و پنجاه ساله خودمان ) با این گونه قیاس‌های مع الفارق و تخلیط‌ها و قشقرق‌بازی‌های مفهومی و شبه تئوریک آلوده نمی‌شود.

سکولاریسم خواهر توأمان آزادی و دموکراسی و حقوق بشر است.

دست ازین دکان رزق و شیدتان بردارید.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates