از غلامحسین کرباسچی تا محمدعلی انصاری: روحانیونی که لباس روحانیت نمی پوشند
عصرایران: کرباسچی هنگام پیروزی انقلاب 25 ساله بود وپس از آن مدتی نماینده امام خمینی در ژاندارمری بود. با توجه به اختلافات آیت الله طاهری و آیت الله خادمی در اصفهان امام شخصا و مستقیما استاندار را منصوب کردند.
عصر ایران- با انتصاب حسام الدین آشنا به عنوان مشاور فرهنگی رییس جمهور دو نوع تصویر از ایشان منتشر شده که برخی با لباس روحانیت و بعضی بدون آن است.
بدین ترتیب «حجت الاسلام دکتر» آشنا نیز در زمره روحانیونی قرار می گیرد که به دلایل مختلف ترجیح داده اند صرفا در لباس روحانیت فعالیت نکنند. هر چند مشخص نیست به صورت کلی کنار گذاشته اند یا نه.
از این دست چهره ها در دهه های اخیر البته فراوان نیستند اما شخصیت های قابل توجهی اند و بی مناسبت نیست که همراه با آقای آشنا به دیگران نیز اشاره شود:
1- حسام الدین آشنا دکترای فرهنگ و ارتباطات دارد و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی دانشگاه امام صادق است. از مشهور ترین نوشته های او مقاله ای است با عنوان « پدیده پرفسور حمید مولانا» که میان این دو تنش ایجاد کرد. وی برای یکی از پژوهش های خود از این عنوان استفاده کرده است :« ما روحانیون در مواجهه ایدز چه می توانیم بکنیم»؟
حسام الدین آشنا همچنان روحانی است اما بدون لباس روحانیت به فعالیت دانشگاهی و اخیرا حضور در نهاد ریاست جمهوری می پردازد.
2-محمد علی هادی نجف آبادی؛ نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی که بعدها سفیر ایران در عربستان هم شد و در سال های اخیر نامی از او نمی شنویم نیز روحانی بود اما لباس روحانیت نمی پوشید . از آقای هادی در دوران نمایندگی سخنان او هنگام بحث بر سر لایحه ارجاع به داوری یا صلح دعاوی درباره اختلافات مالی بین ایران و آمریکا در سینه تاریخ ثبت شده و از دوران سفارت در آغاز دهه 70 تشبیه ایران و عربستان به دو بال دنیای اسلام که واکنش ها و انتقاداتی را در طیف چپ سنتی برانگیخت. نکته جالب این که محمد علی هادی در نطق مورد اشاره در مخالفت با اظهارات حسن آیت و در تایید دکتر حسن روحانی سخن گفت.
3- محمد علی انصاری؛ برادر کوچک تر حجت الاسلام مجید انصاری نیز روحانی بوده ولی دیگر لباس روحانیت نمی پوشد. مجید انصاری در خاطرات خود نوشته است:« در سال 1349 وارد حوزه علمیه قم شدم و برادر کوچکترم نیز به ما پیوست.» تصویر آشنای همه از محمدعلی انصاری همان جوانی است که در بالکن حسینیه جماران کنار امام خمینی می ایستاد و اکنون در میان سالی در موسسه نشر آثار امام فعالیت می کند و چنان خود را وقف امام و یاد امام و آثار امام کرده که دیگر وجه و زمانی برای فعالیت با لباس روحانیت برای او باقی نمانده است.
4-غلامحسین کرباسچی؛ مشهور ترین شهردار پس از انقلاب نیز روحانی بوده و به سبب مسوولیت اجرایی ( استانداری اصفهان) بدون لباس روحانیت فعالیت کرده است. فرزند آیت الله محمد صادق تهرانی در مدرسه علمیه حقانی و حوزه علمیه قم درس خوانده و دوره فقه و اصول را گذرانده و در جریان دادگاه نیز خطاب به رییس دادگاه گفت من نیز همان جایی درس خوانده ام که شما ولی من به کار اجرایی روی آوردم و حالا باید حساب پس بدهم.
کرباسچی هنگام پیروزی انقلاب 25 ساله بود وپس از آن مدتی نماینده امام خمینی در ژاندارمری بود. با توجه به اختلافات آیت الله طاهری و آیت الله خادمی در اصفهان امام شخصا و مستقیما استاندار را منصوب کردند و کرباسچی که دردانشکده علوم نیز تحصیلات دانشگاهی را پشت سر گذاشته بود ترجیح داد بدون لباس روحانیت به اصفهان برود تا صبغه اجرایی و نمایندگی دولت پررنگ تر باشد.
5- محمد مجتهد شبستری؛ این روحانی نیز دیگر لباس روحانیت نمی پوشد. اما مانند چهره های پیش گفته نه برای این که کار اجرایی انجام دهد بلکه علت آن را « جلب توجه نکردن در مجامع عمومی» ذکر کرد و اول بار در مراسم دوازدهمین سالگرد درگذشت مهندس بازرگان در حسینیه ارشاد با لباس عادی ظاهر شد و توجه همه را به خود جلب کرد. او که طی 9 سال اقامت مستمر و مدیریت مرکز اسلامی هامبورگ نیز لباس روحانیت به تن داشت از آن پس در این هیات جدید دیده می شود و البته همچنان پی گیر مقوله « هرمنوتیک» است.
6- در مواردی نیز روحانیونی با حکم دادگاه ویژه روحانیت خلع لباس شده اند. مشهورترین افراد در این فقره، حسن یوسفی اشکوری است. حکمی که در پی برگزاری کنفرانس برلین صادر شد و چون شایعه صدور حکم اعدام نیز درگرفته بود این حکم در نظرها خفیف آمد. در جریان کنفرانس برلین که در بهار سال 1379 و در شهر برلین آلمان برگزار شد و 17 چهره سیاسی، فرهنگی ، هنری و مذهبی از ایران دعوت شده بودند یک گروه کمونیستی و مخالف جمهوری اسلامی با اجیر کردن زنی در میانه مراسم، دست به حرکات ناشایست زدند. همان جمعه حجت الاسلام غلامرضا حسنی در خطبه های نماز جمعه گفت «یک آخوند هم در بین این جمع بوده که عمامه خود را بر سر آن زن می گذارد» که البته سخن درستی نبود و گزارش خلاف واقع به امام جمعه داده بودند اما به هر رو این کنفرانس برای یوسفی اشکوری گران تمام شد.
7- از مثال های دیگر محمد جواد اکبرین است که مدتی نیز به عنوان دبیر کل مجمع طلاب خط امام شناخته می شد و اکنون بدون لباس روحانیت و به عنوان روزنامه نگار و تحلیلگر با برخی شبکه های ماهواره ای گفت و گو می کند و از آن فضا فاصله گرفته است.
به هر صورت برخی روحانیون ترجیح می دهند یا ناچار می شوند این لباس را کنار بگذارند یا کمتر استفاده کنند و طبعا عناوین مذهبی همچون « آیت الله» یا « حجت الاسلام» نیز درباره افرادی که لباس روحانیت بر تن ندارند به کار نمی رود. در عین حال چنانچه درباره امور مذهبی اظهار نظر کنند از آنها با عنوان پژوهشگر دینی یاد می شود.
این گفتار کامل نخواهد بود اگر به نکته متفاوتی درباره لباس روحانیت اشاره نشود و آن تقاضای خلع لباس در اختلافات سیاسی است. تا جایی که در شهریور 1385 خانم فاطمه رجبی در ادامه اظهار نظرهای بحث انگیز خود در آن زمان خواستار خلع لباس آقای خاتمی شد! پیشنهادی که بعدتر به زبان های دیگری از جانب حمید رسایی -که خود نیز معمم است – بیان شد و جالب این که حسین شریعتمداری سرپرست کیهان در اقدامی بی سابقه و باورنکردنی و در یادداشت کاملا متفاوت با لحن آشنای او در 14 شهریور 1385 به شدت از فاطمه رجبی انتقاد کرد و در مقاله ای با عنوان «از کدام جایگاه» از او پرسید «از کدام جایگاه ابراز تاسف می کنید که آقای خاتمی هنوز دارد با لباس روحانی می گردد»؟!
پیام برای این مطلب مسدود شده.