«شیر دال» اصل است یا تقلبی؟
خودنویس: نجفی پیش از بررسی شیردال از سوی کارشناسان، آنرا قاطعانه«اصل» خواند. در دوران احمدینژاد، بسیاری از اهالی رسانه جستجوگری را وظیفه خود میدانستند، امروز، بررسی اصالت شیردال در دولت اعتدال و امید فراموش شده است.
هنوز چند روزی از ریاست حمید بقایی در سازمان میراث فرهنگی نگذشته بود که دو برادر کلاهبردار ایتالیایی مدعی کشف ارتش کمبوجیه در مصر شدند. ذوقزدگی مدیران میراث فرهنگی به رئیس جمهور وقت نیز رسید و او ادعای بازگرداندن بازماندگان ارتش کمبوجیه را مطرح کرد.
فعالان و دوستداران میراث فرهنگی همراه با رسانهها خیلی جدی و مسوولانه موضوع را پیگیری کردند و دست آخر هم مشخص شد این ادعا پوچ و بیاساس بوده است.
این روزها اما اوضاع تفاوت چشم گیری با گذشته دارد، ابتدا وزارت امورخارجه آمریکا در صفحه توییتر خود اعلام کرده که یک جام باستانی ملقب به شیردال را به ایران ارجاع داده است. تایید خبر از جانب مقامات ایرانی ذوقزدگی مدیران میراث فرهنگی را در پی داشت اما این بار ماجرا متفاوت بود.
هر چند برخی از پژوهشگران و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی معتقد به تقلبی بودن این اثر هستند اما فریاد سکوت در اکثریت رسانهها به گوش میرسد. این روزها نه خبری از پیگیری است نه از انتقاد، زمانه حالا فرق کرده و منتقدان دیروز شیفتگان امروزند اخبار جز به تمجید و هورا کشیدن نه تنها مورد بی مهری واقع می شوند که حالا نوبت تیغ سانسور اصلاحطلبان است که بر واقعیت کشیده می شود مبادا گوشه امیدشان به اندکی ناامیدی منقش شود.
رضا مرادی غیاثآبادی که تا پیش از این منبع بسیاری از گزارشهای منتقدان و اهالی رسانه بود یکی از افرادی است که به جای ذوقزدگی، اما و اگرهایی را به این اهدا وارد میداند، حالا همان اهالی رسانه او را به بیسوادی و سو نیت محکوم میکنند. وی درباره این اثر باستانی مینویسد:
«آنچه که در تصویرهای همراه خبر دیده میشود، اثری است منسوب به گنجینه غار کلماکره در
نزدیکی شهر پلدختر در لرستان که در اروپا و آمریکا به غار غربی مشهور است.
این آثار که همگی از جنس نقره هستند، در اواخر دهه ۱۳۶۰ شمسی بطور اتفاقی توسط مردم محلی پیدا شدند و تعداد زیادی از آنها را یک قاچاقچی بینالمللی عتیقهجات از ایران خارج کرد و به موزهها و مجموعههای خصوصی در نواحی مختلف دنیا انتقال داد. همراه این آثار، تعداد قابل توجهی اشیای تقلبی نیز وجود داشته است.
چرا که در چنین مواقعی، در ایران و همه جای دنیا، بلافاصله سازندگان اشیای تقلبی دست به کار ساختن نمونههای تقلبی آنها میشوند. شی موضوع این خبر اثری از جنس نقره و به شکل حیوانی است که بدن و دستهای شیر و سر و پاها و بالهای عقاب را دارد. به این موجودات شیردال یا فونیکس میگویند.
اما درباره ارجاع آن به ایران باید گفت که اولاً آمریکا طبق مقررات و میثاقنامههای بینالمللی «موظف و متعهد» بوده که این اثر و دیگر آثار مشابه که پس از سال ۱۹۷۰ از ایران خارج شده را فوراً به ایران بازگرداند. در نتیجه نمیتوان اصطلاحات و تعابیری همچون «اعطاء/ بخش/ هدیه» را برای این عمل بهکار برد. دیگر آنکه در اینگونه اخبار و ادعاها لازم است تا به وجود طرف دوم ماجرا نیز توجه شود. یعنی چنین ارجاعی قاعدتاً میباید با قید این نکته نیز باشد که پروتکلهای اجرایی به تمامی و به دقت توسط طرفین انجام و اجرا شده، طرف ایرانی آن را تحویل گرفته، اصالت آنرا پس از انجام کارشناسی تأیید کرده و صورتجلسهها را امضا کرده است. هرگونه اظهارنظر یا خبر قطعی مبنی بر چنین ارجاعی میباید پس از طی این مراحل انجام شود. در بین آثار منسوب به غار« کلماکره» نیز همچون آثار منتسب به نواحی دیگر، اشیای قلابی فراوانی وجود دارند که حتی در ویترین موزههای جای گرفتهاند.»
در این میان، باستانشناس دیگری نیز احتمال تقلبی بودن این اثر را جدی میداند. شهرام زارع نیز از باستانشناسانی است که تا پیش از این یکی از منابع مورد تایید خبری بسیاری از رسانهها بود و حالا اخمهای بسیاری از نوع نگاه وی در هم گره خورده است. زارع درباره این اثر باستانی به رسانههای داخلی ایران میگوید: «نکته قابل تأمل آن است که در اصالت اغلب اشیای منسوب به مجموعه «کلماکره» شک و شبهه وجود دارد. چون شاید چند برابر آنچه از آثار این منطقه به یغما رفته، اشیای بدلی از روی این مجموعه ساخته شده و در بازار اشیا عتیقه به خرید و فروش رسیده است. به نظر میرسد اثر تحویل داده شده نیز یکی از همین نمونههای تقلبی باشد. ویژگیهای ساختاری اثر، ترکیب اجزا بدن این جانور، آرایهپردازیها و شکل پرچ و لحیم-کاری اجزا و اتصالات مختلف بدن حاکی از این امر است. به نظر میرسد که این یک اثر تلفیقی است که با چسباندن ترکیبی نامربوط از قطعات مختلف به این شکل پدید آمده است. البته برای قضاوت درست و دقیق میبایست از نزدیک توسط متخصصان بررسی شود.»
شیردالها در معماری عیلامی کاربرد داشتند و نمونه برجستهای از آن در شوش پیدا شده است.
روی کفل این شیردال نوشتهای است به خط میخی عیلامی از «اونتاش گال» که آن جانور را به «اینشوشیناک» خدای خدایان عیلام هدیه کرده است. این شیردال که بدست بانو گیرشمن بازسازی شده در قلعه شوش نگهداری میشود. مردم ایران باستان شیردالها را نگهبان گنجینههای خدایان میپنداشتند.
شیردال بازگشته به ایران یک جام نقرهای متعلق به قرن ۷ پیش از میلاد است که احتمالا از غاری در شمال غربی ایران به سرقت رفته است. این جام در سال ۲۰۰۳ از یک قاچاقچی عتیقه به نام هشام ابوتعم لبنانی تبار در آمریکا گرفته شده بود.
در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی یکی از مجموعه داران بسیار ثروتمند آمریکایی این اثر را به این شرط که آن را در آمریکا تحویل بگیرد به قیمت ۹۰۰،۰۰۰ دلار از ابوتعم می خرد. ابوتعم در سال ۲۰۰۴ این اثر را به آمریکا میبرد. او ارزش اثر را در اظهارنامه گمرکی ۲۴ دلار اعلام کرده بوده است که این امر سو ظن ماموران کمرگ را بر انگیخته بود. با بررسی کارشناسان، موضوع نقره بودن و عتیقه بودن این شی مطرح میشود. ابوتعم مبدا شی را سوریه اعلام کرده بود.
گفته میشود «اسکار ماسکارلا [2]» کارشناس آمریکایی بازنشسته موزه مترو پولیتن پیشتر در مقالهای قدیمی با نام «وصلههای ناجور هیات امنای موزه دلالان اشیا باستانی پژوهشگران و ماموران دولتی» تقلبی بودن این شی را گوشزد کرده بود.
اسکار ماسکارلا از باستان شناسان معروف آمریکایی است و یکی از بزرگترین حامیان نظریه وجود گسست فرهنگی مفرغ به آهن در شمال غرب محسوب میشود.
مسوولین میراث فرهنگی چه میگویند؟
محمدعلی نجفی، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری اما در گفت و گو با رسانه های داخلی ایران ، با تاکید بر این موضوع که شیردال تقلبی نیست میگوید: «این شی در سال ۲۰۰۳ در گمرک آمریکا گرفته میشود در این راستا کارشناسان آمریکایی با بررسی این شی تاریخ و پیشینه آن را مربوط به قرن هفتم پیش از میلاد عنوان کردند.»
به گفته وی با توجه به آنکه اصل بودن شیردال توسط کارشناسان آمریکایی تائید شده و در حال حاضر نیز در موزه ملی ایران توسط کارشناسان ایرانی مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته میتوان گفت این شی اصل است و خبرهایی که پیرامون تقلبی بودن آن منتشر شده را تکذیب میکنم.
قاطعیت نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی در حالی است که هنوز نظریه قطعی کارشناسان در خصوص اصل بودن این شی اعلام نشده است. هر چند با این نگاه قاطعانه احتمالا در صورت تقلبی بودن شی مذکور نیز فرمان سکوت صادر خواهد شد.
حالا گذشته است دوران احمدینژادی که بازار نقد داغ بود و اهالی رسانه و فعالان حوزههای اجتماعی و سیاسی جستجوگری را وظیفه خود میدانستند امروز دولت اعتدال و امید را نه تنها نباید نقد کرد که به هیچ عنوان هم نباید در مقابل واکنشها و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه آنها ایستادگی کرد.
ـــــــــــــ
* گویا وظیفه روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی امروز گویا تنها هورا کشیدن است و دست زدن در مقابل پاسخهای رئیس جمهورشان در کنفرانس مطبوعاتی، تشکر و تبریک هزارباره است برای نشستن بر صندلی ریاست جمهوری و مجیزگویی مدیران و وزرایی است که از فیلتر اعتدال و امید بیرون آمدهاند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.