29.10.2013

«کاپشن» پروژه‌ای از سوی جوانان ایرانی: دست به دست هم تا کودکان فقیر این زمستان از سرما نلرزند

رادیوفرانسه: فصل سرما در ایران در حال آغاز شدن است، حتی در برخی نقاط ایران «فصل سرد» آغاز شده. در این میان مثل هر سال بسیاری از کودکان بی‌سرپرست، بدسرپرست، فقیر و یا کودکان کار هستند که به علت نداشتن لباس گرم باز باید در این فصل طولانی، از سرما بلرزند.
عده ای از جوانان ایرانی دور هم جمع شده اند و تصمیم گرفته اند تا با استفاده از شبکه های اجتماعی و کمک مردم، با رساندن لباس گرم به خصوص «کاپشن» به کودکان نیازمند، در حد توان خود، گذر فصل سرما را برای این کودکان راحتتر کنند.
بنیانگذاران این طرح نام «کاپشن» را برای آن انتخاب کرده اند. این گروه از طریق سایت خود و یا فیسبوک برای این پروژه تبلیغ میکنند و از مردم میخواهند تا اگر کاپشنی دارند که کودکانشان دیگر از آنها استفاده نمیکنند، آن را به دست آنها برسانند و یا به اشکال گوناگون و در حد توان خود به آنها کمک مالی کنند تا آنها بتوانند در این زمستان، گرما را به کودکان نیازمند کاپشن برسانند.

عکسی که یکی از داوطلبین کاپشن ارسال کرده و شرایط بد این کودکان را در فصول سرد سال توضیح داده و خواستار ارسال کاپشن برای آنها شده است

آمار کامل و مشخصی از کودکان بی سرپرست، بد سرپرست، فقیر و یا کودکان کار و خیابان در ایران وجود ندارد.
اما طبق برخی آمارها حدود 1 میلیون 700 هزار کودک کار در ایران وجود دارند. طبق برخی از آمارهای غیر رسمی نیز حدود 20 هزار کودک ایرانی شب ها در خیابان ها زندگی میکنند که این تعداد در حال افزایش است.
از این روست که به نظر میرسد در کنار وجود ارگان های دولتی مانند کمیته امداد که مختصات کاری آنها غیر شفاف است، بسیاری از سازمان های مردم نهاد و یا جوانان ایرانی سعی در کمک به این قشر آسیب خورده اجتماعی دارند. بخشی از جامعه کودکان ایرانی که مستعد دریافت آسیب های جدید اجتماعی نیز هست.

شرکت کننده

امید رحمانیان
«اگر به کودکان کار کاپشن بدهیم یک ساعت هم تنشان نمیماند»
آقای امید رحمانیان از اعضای بنیانگذار پروژه «کاپشن» است او عنوان میکند اگر عکس دردناکی از کودکان درحال لرزیدن در فیسبوک منتشر شود کمک ها زیاد میشود اما اگر از این کارها نکنیم کمک ها کم میشود، او ازاین حالت ناراحت است و میگوید چرا فقط مردم وقتی کمک میکنند که حس ترحم در آنها برانگیخته میشود:

این پروژه در واقع زمستان سال گذشته به ذهن ما خطور کرد اما پارسال بسیار دیر بود، در نتیجه تصمیم گرفتیم امسال کار را آغاز کنیم.
ما اوایل شهریور سایت را راه اندازی کردیم و سپس صفحات گوگل‌پلاس، فیسبوک و توییتر پروژه را راه اندازی کردیم. در ادامه هم سعی کردیم از طریق گفتگو با دوستان، حتی با غریبه ها در تاکسی، مترو و اتوبوس مردم را با این پروژه آشنا کنیم که بد هم نبود. در این مدت کوتاهی که ما کار را آغاز کرده ایم عده نسبتا زیادی از مردم در جریان قرار گرفتند و تا حدی موفق بودیم تا کمک هایی جمع آوری کنیم، عده ای نیز حاضر شدند در شهر های مختلف به صورت داوطلبانه، با این پروژه همکاری کنند. افراد میتوانند یا به ما کمک مالی کنند، که این کمک مالی کاملا شفاف است. اسمشان پس از واریز پول در سایت ما با مقدار پول درج خواهد شد و از سوی دیگر نیز فاکتور و ریز تمامی مخارجی که شده نیز در سایت قرار میگیرد. از آنجایی که در این کار اعتماد مردم بسیار مهم است ما از موسسه «نیکوکاران نواندیش» که موسسه ای ثبت شده است خواستیم که روی کار ما نظارت کند. در واقع این موسسه بر روی تمامی روند دریافت تا پخش کاپشن ها نظارت میکند تا مشکلی در این زمینه پیش نیاید.

عکسی از کودکانی قرار است به زودی از «کاپشن» کاپشن دریافت کنند. این کودکان نیز توسط داوطلبین به کاپشن معرفی شده اند

روش دیگری که برای کمک به این پروژه وجود دارد این است که افرادی که کاپشن هایی دارند و از آنها استفاده نمیکنند به دست نماینده های ما در شهرهای مختلف مانند تهران، تبریز، شهرکرد، مشهد و شهرهای شمالی برسانند.
سخت ترین بخش کار میتوان گفت، نحوه انتخاب کودکانی است که ما لباسهای جمع آوری شده را به آنها باید برسانیم. تعداد کودکان نیازمند بسیار بسیار زیاد است و امکانات ما بسیار محدود. ما در هر شهر بر روی موسسه های خیره آن شهر تحقیق کردیم و با انتخاب خوشنامترین و کارآمدترینشان سعی کردیم از طریق آنها به کودکان نیازمند آن شهر دست پیدا کنیم. از سوی دیگر بسیاری از افراد در این زمینه نیز میتوانند به ما کمک کنند، به طور مثال معلمی از کردستان با ما تماس گرفت و با ارسال عکس، مشخصات و حتی سایزهای مورد نیاز، از ما خواست تا برایش تعدادی کاپشن ارسال کنیم. ما تاکنون فقط در سطح شهر تهران موفق به تامین 300 کاپشن شده ایم و از آنجایی که در اول کار هستیم امیدواریم که هر چه زودتر این تعداد افزایش یابد. ما بسیار مشتاقیم که اگر گروهی نیز کاری شبیه به این انجام میدهد، با هم همکاری کنیم.

عکس ارسالی یک معلم برای پروژه کاپشن، شاگردان این معلم که در غرب ایران زندگی میکنند در زمستان لباس گرم ندارند و نیازمند کمک هستند

اما مشکلات زیادی بر سر انتخاب کودکانی که باید کاپشن را به آنها داد وجود دارد. به طور مثال یکی از اولین انتخاب های منطقی برای اهدا این کاپشن ها کودکان کار در تهران بودند. کودکانی که صدها عکس از لرزیدن آنها را در خیابان در زمستان ها با یک سرچ ساده میتواند یافت، اما مشکل کمی پیچیده تر از این است. ما با کمی تحقیق و تجربه متوجه شدیم که این کودکان کاملا سازماندهی شده هستند. اگر ما به این کودکان کاپشن بدهیم، این لباس حتی یک ساعت هم تن آنها نمیماند. کسانی که آنها را مدیریت میکنند، این کاپشن ها را از آنها میگیرند تا آنها در سرمای زمستان بدون لباس در خیابان ها بلرزند و نوعی حس ترحم را در میان عابرین ایجاد کنند و به آنها پول بدهند. در نتیجه این گروه را از اولیت خود خط زدیم و طی طرحی در نظر داریم در خلال زمستان هرچقدر که توانستیم به این بچه ها غذای گرم بدهیم. چون غذا را دیگر کسی از دست آنها نمیتواند بگیرد.
ما تحقیقات خودمان را با استفاده از «ان.جی.او» و اعضای خودمان در مناطق فقیرنشین و مدارس آغاز کردیم تا امکانات محدودمان به دست کسانی برسد که واقعا بتوانند از آنها استفاده کنند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates