22.01.2013

انتخابات آزاد» باتلاقی برای اپوزیسیون برانداز!

خودنویس: ما هر چهار سالی یک بار امیدهای‌مان را می‌ریزیم روی هم و وارد یک قمار سیاسی بزرگ می‌شویم. و بعد آخرش می‌بازیم، همه چیزمان را می‌بازیم و باز فقط یک آرزو برای‌مان می‌ماند: یک قمار دیگر، یک باخت دیگر! سناریو اینگونه پیش می‌رود که به جای تحریم(عدم شرکت) یا شرکت در انتخابات، مساله «انتخابات آزاد» و «انتخابات غیر آزاد» مطرح و به طور کلی تحریم انتخابات کنار گذاشته می‌شود…

هوا، هوای زمستان ۸۷ است. سه ماه قبل از انتخابات سال ۸۸ بود که همه صحبت از تحریم می‌کردند و می‌گفتند «احمدی‌نژاد پدرمان را درآورده»، «کی میره رای بده». اما دو ماه بعد که به دورو برم نگریستم، مشاهده کردم (به غیر از اعضاء خانه) از خاله، دایی، دوستان و همکلاسی‌ها، همه سبز و بعضی‌ها قرمز(طرفدار آقای کروبی) شده‌اند.

چند روز مانده به انتخابات مقاله ای نوشتم و ابراز ناراحتی‌ام از رای دادن اطرافیانم نمودم. همچنین تقلب و ریاست جمهوری احمدی‌نژاد را پیش‌بینی کردم. نمی‌دانم چند ماه آینده، آن خاطرات تکرار خواهد شد یا این بار شاهد تحریم همگانی و گسترده خواهیم بود.

ما هر چهار سالی یک بار امیدهای‌مان را می‌ریزیم روی هم و وارد یک قمار سیاسی بزرگ می‌شویم. و بعد آخرش می‌بازیم، همه چیزمان را می‌بازیم و باز فقط یک آرزو برای‌مان می‌ماند: یک قمار دیگر، یک باخت دیگر!

سال ۸۴ اکثریت طبقه متوسط از اصلاحات نا امید شدند و به تشویق اپوزیسیون – اینکه اگر شخص تندرویی به سرکار بیاید کار رژیم تمام است – تحریم کردند. اما احمدی‌نژاد آمد و رژیم هم سقوط نکرد، اپوزیسیون هم طرحی برای براندازی ارائه نداد. سال ۸۸ به دلیل اینکه وعده فروپاشی حکومت چند ماه بعد از تحریم انتخابات از سوی اپوزیسیون عملی نشده بود، اکثریت قشر متوسط و جوان، که دوره قبل تحریم کرده بودند برای بهبود نسبی اوضاع، بین بد و بدتر، بد را انتخاب نمودند. اما با تقلب بزرگ و بعد هم عقب‌نشینی سران جنبش و یاس و نا امیدی رو به رو شدند.

این انتخابات پیش رو رنگ دیگری دارد و بسیار سرنوشت‌ساز است. ما هم تحریم و هم مشارکت را تجربه نموده‌ایم و نتیجه‌ای که باید را نگرفته‌ایم. آیا راه سومی وجود دارد که تا به حال تجربه نکرده‌ایم؟ این راه چه می‌تواند باشد؟در ادامه مقاله به آن اشاره خواهم کرد.

ایجاد انگیزه در مردم برای مشارکت در انتخابات به هر قیمتی

رژیم نشان داده است که برای ایجاد انگیزه در مردم برای شرکت در انتخابات از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند و ثابت کرده، در این کار تبهر خاصی دارد. اما حکومتی که تلقب فاحش و بزرگ کرده است و مشروعیتی نزد مردم ندارد چگونه می‌خواهد در مردم انگیزه ایجاد کند؟

آیا احمدی نژاد درگیری بین دولت و مجلس را بالا خواهد برد و استعفا می‌دهد، (خود را دشمن خامنه‌ای نشان می‌دهد) و دوباره کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود(طبق قانون اساسی)؟ آیا احمدی نژاد که وعده داده ۳۵۰ هزار نفر را در استانداری استخدام خواهد کرد، اگر رحیم مشایی را رد صلاحیت کنند آنها را به خیابان خواهد آورد و این افراد را آرای سه میلیونی خود می‌بیند؟ آیا کاندیدی که تا به حال اسمش را نشده‌ایم و شش تیغه کرده و شیک با شعارهای مردم پسند و بهبود وضع اقتصادی و مذاکره با آمریکا به صحنه می‌آید و به ظاهر خود را مخالف خامنه‌ای نشان می‌دهد؟ آیا موسوی و کروبی و عده زیادی از زندانیان به ویژه اصلاح‌طلب آزاد خواهند شد؟

این‌که چگونه مردم را قانع کنند سناریوهای متفاوتی خواهد بود و رژیم روی انها حساب باز کرده، و شما در انتظار تلوزیون جدید و صداهای جدیدی در خارج از کشور باشید. ولی در کنار این مساله و در همین راستا برای مشارکت مردم بازی دیگری نیز در حال انجام است.

باتلاق «انتخابات آزاد»

این بار حکومت بازی را به داخل ایران برده است و از الان جو را ملتهب جلوه می‌دهد،که فتنه ۹۲ با رمز: «انتخابات آزاد» در راه است تا اینگونه ایجاد انگیزه کند.رفسنجانی می‌گوید انتخابات آزاد باید برگزار کرد و خامنه ای تو دهنی به رفسنجانی می‌زند که انتخابات آزاد یعنی چه؟ مگر همه انتخابات جمهوری اسلامی آزاد نبوده است؟

جالب است که به موازات داخل، در خارج کشور نیز اصلاح‌طلبان و اپوزیسیون کاذب، همین بحث انتخابات آزاد را پیش می‌کشند و سناریو این‌گونه پیش می‌رود که به جای تحریم(عدم شرکت) یا شرکت در انتخابات، مسئله «انتخابات آزاد» و «انتخابات غیر آزاد» مطرح می‌شود و به طور کلی تحریم انتخابات کنار گذاشته می‌شود. وقتی شما از یک حکومتی خواستار انتخابات آزاد هستید، به این معنی است که حکومت قادر است این انتخابات آزاد را برگزار نماید. اما آیا جمهوری اسلامی چنین حکومتی است؟ قطعا خیر. اما پروژه انتخابات آزاد باتلاقی است برای اپوزیسیون برانداز که طرح رفتن جمهوری اسلامی و تحریم، به حاشیه رود و رژیم به دنیا بگوید: ببینید در ایران دمکراسی است و نیروهای مخالف نیز از ما درخواست انتخابات دارند و با ما وارد مذاکره شده‌اند و از سوی دیگر مردم را به صحنه بیاوردند و برای خود مشروعیت کسب کنند.

راه سوم به غیر از تحریم و مشارکت چیست؟

برای ملتی که زیر سرکوب است، تنها زمانی که فضا کمی باز می‌شود و امکان فعالیت وجود دارد، فضای قبل انتخابات است.

اشاره کردم تحریم و شرکت در انتخابات را تجربه کردیم و باید راه متفاوتی را این بار برگزینم تا نتیجه بهتری حاصل کنیم. این راه چه می‌تواند باشد؟

این راه تحریم فعال است! به این معنی که ما تحریم می‌کنیم و در روز انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ در خانه می‌مانیم(اعتصاب خانگی) اما در کنارش کارهای دیگری از جمله: تهیه عکس و فیلم از حوزه‌های خلوت رای‌گیری، خلوت جلوه دادن خیابان‌ها با تعطیل کردن مغازه‌ها، پرسش از کاندیدها درباره کاندیدای جناح مقابل(به طور مثال از جناح احمدی‌نژاد راجع به خامنه‌ای) که شکاف در حکومت را بیشتر نماییم، در دانشگاه‌ها اگر بشود بالا بردن پلاکارد «خمینی: پدران ما به چه دلیل برای ما تعیین سرنوشت کردند؟ ما هم خواهان تعیین سرنوشت هستیم» و سازمان‌دهی در خود و پس گرفتن خیابان‌ها به مانند سال ۸۸، انجام می‌دهیم.

ممکن است حکومت از ترس ایجاد تجمعات گشترده، ساعت ۹ شب را تعطیلی فعالیت ستادهای تبلیغاتی اعلام کند اما ما با حضور گسترده خود در خیابان‌ها و ایجاد ترافیک این را به ساعت ۱۱ شب موکول می‌نماییم.

نکته اساسی اینست که ما با یک «نه» به انتخابات نمایشی، ضربه بزرگی به جمهوری اسلامی می‌توانیم وارد کنیم. ولی مهم استفاده از فضای باز قبل از انتخابات که تمام دنیا تمرکزش را روی ایران می‌گذارد است و این پیام را به جهان برسانیم که این انتخابات را قبول نداریم و خواهان رفتن این حکومت هستم و خیابان‌ها را قبل از انتخابت پس بگیریم.

——

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates