16.12.2013

جاسوسِ ایرانی تبارِ انگلیسی و انقلاب نارنجی

خودنویس: انگلیسا بی‌گدار به آب نمی‏‌زنند. دلیل نداشته که چهار افسر اطلاعاتی را یک‌جا آن هم سراغ یک جاسوس بفرستند دم در حمام گنجعلی خان توی بازار کرمان. دیوانه که نیستند…

رئیس دادگاه انقلاب کرمان از بازداشت یک «جاسوس انگلیسی» خبر داده است.

او گفت: «این جاسوس پس از چندین ماه فعالیت اطلاعاتی پیچیده، به حول و قوه الهی در دام افتاد.»

بعضی‏‌ها فکر می‏‌کنند که اگر این جاسوس به حول و قوه الهی در دام افتاده پس آن چندین ماه فعالیت اطلاعاتی پیچیده، کشک بوده است. در حالی که این‌گونه نیست و در واقع همان فعالیت‏‌های اطلاعاتی پیچیده این جاسوس را ابتدا به سمت حول و قوه الهی سوق داده و سپس وقتی او در دام افتاده، مأموران بر سر او ریخته و او را دستگیر نموده‏‌اند. البته مأموران می‏‌توانستند این خائن را بلافاصله و ابتداء به ساکن و بی سوق دادن هم دستگیر کنند اما آن‌گاه حول و قوه الهی بی‌مصرف می‏‌ماند و باعث شادی دشمنان نظام می‏‌شد.

رئیس دادگاه انقلاب کرمان گفته است که این انگلیسی، ایرانی‌تبار است. همین موضوع نشان می‏‌دهد که چرا مأموران آگاه ما او را بلافاصله دستگیر نکرده و ابتدا به سمت حول و قوه الهی سوق داده‏‌اند. رئیس دادگاه کرمان که با خبرگزاری صاحب‌نام فارس، سخن می‏‌گفت تأکید کرد که این جاسوس در ۱۱ نوبت در داخل و خارج از کشور به صورت حضوری با افسران اطلاعاتی کشور انگلیس ارتباط برقرار کرده است. ممکن است شما بپرسید که چرا مأموران ما افسران اطلاعاتی کشور انگلیس را دستگیر نکردند. جوابش بسیار ساده و روشن است. خارج، که از حیطۀ ما خارج است. در داخل هم مأموران سرگرمِ فعالیتِ اطلاعاتی پیچیده بودند ولی افسران اطلاعاتی انگلیس به سمت حول و قوه الهی سوق نیافتند (انگلیسی‏‌ها معمولاً سوق نمی‌‏یابند) و در نتیجه در دام نیفتادند. ممکن است شما باور نکنید ولی چیزی بهتر از صداقت نیست و واقعاً همین بوده و چیز دیگری نبوده و شما شک نکنید. اگر بود، یا خود رئیس دادگاه می‏‌گفت یا خبرنگار خبرگزاری -که شلغم نبوده-، بالاخره می‏‌پرسید.

کما این‌که رئیس دادگاه گفته که این جاسوس در هر ملاقات، اطلاعات مورد نظر را تحویل می‏‌داده و یک‌سری راهکارهایی را علیه منافع جمهوری اسلامی از سرویس اطلاعاتی انگلیس اخذ می‏‌کرده است. البته این هم کاملاً طبیعی است. چون امروزه که مثل زمان‌های قدیم نیست که بشود اطلاعات را با روش‌های عدیده و پیچیده رد و بدل کرد. حالا برای حمل و نقل اطلاعات، چند راه بیشتر وجود ندارد. یا آدم باید آنها را در شیشه قرار بدهد و درش را ببندد و بدهد به دست امواج خروشان دریا و یا هم باید آنها را ببندد به پای کبوتر نامه‌رسان. یک راه سوم باقی می‏‌ماند که طرف خودش حوصله کند آنها را بار الاغ کند و راه بیفتد برود حضوری تحویل بدهد. دو راه اول خیلی خطرناکند. دریا و اقیانوس حالا پر هستند از قایق‏‌هایی که پناهندگان را می‏‌برند که وسط اقیانوس غرق‌شان بکنند. کبوترها هم امروزه آنقدر امامزاده و گندم مجانی زیاد شده که حاضر نیستند دو متر برای جاسوسی بپرند. راه سوم هم فال است و هم تماشا. از این‌طرف اطلاعات می‏‌بری از آن‌طرف یک سری راهکارهایی را دریافت می‏‌کنی. ظاهراً این جاسوس انگلیسی ایرانی تبار، خیلی پر رو بوده و برای خوش‌رقصی، همین گزینۀ آخر را انتخاب کرده است. مخصوصاً که رئیس دادگاه کرمان گفته است که این فرد با «چهار افسر اطلاعاتی» در ارتباط بوده است. که خودِ رقم چهار نشان می‏‌دهد که چرا مأموران ما افسران را دستگیر نکرده‏‌اند. انگلیسا بی‌گدار به آب نمی‏‌زنند. دلیل نداشته که چهار افسر اطلاعاتی را یک‌جا آن هم سراغ یک جاسوس بفرستند دم در حمام گنجعلی خان توی بازار کرمان. دیوانه که نیستند. وقتی تیم چهار نفره می‏‌فرستند معلوم است که می‏‌خواهند قشقرق به راه بیندازند. بهتر است دستگیرشان نکنیم و همان ایرانی تبار خودمان را دستگیر کنیم.

رئیس دادگاه انقلاب کرمان به خبرگزاری فارس گفته است که محاکمه این جاسوس در حال انجام است و متهم به جرائم خود اعتراف کرده است.

شما را نمی‏‌دانم؛ من بی‌صبرانه منتظرم و مرتب به خبرگزاری فارس سر می‏‌زنم تا متن اعترافات این جاسوس را بخوانم. احتمالاً آن شانزده نفری که در کرمان در ارتباط با سایت نارنجی دستگیر شدند، با این چهار افسر اطلاعاتی انگلیس ارتباطی دارند. هیچی که نباشد چهار چهار تا می‏‌شود شانزده تا و این خودش خیلی بو دار هست. رنگ هم که نارنجی بوده. غلط نکنم انگلیس قصد داشته انقلاب نارنجی را از کرمان راه بیندازد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates