20.12.2013

افشاگری شاهین دادخواه در خصوص عملیات برون مرزی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران

فیس بوک کمپین صلح: سازمان اطلاعات اسرائیل(موساد)، چگونه برای معاون وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد، دام پهن کرد؟

در مبارزات و رقابتهای سیاسی همواره یک اصل پذیرفته شده است که باید نسبت به کاسه های داغ تر از آش، یعنی سوپر انقلابیون و سوپر چپ ها، مشکوک بود. این قاعده در مورد مسائل سیاسی زمان احمدی نژاد نیز به نوعی صادق است. از جمله در مورد تیمی که وی بعد از تحولات 88 در وزارت بر سر کار آورد و در واقع مار در آستین خود پرورش داد.
رضوی، تدین و خود مصلحی از کسانی بودند که در شرایط امنیتی پس از انتخابات سال 88، توانستند با تندروی، بر ضعف های خود سرپوش بگذارند. اما در همین دوران یکی از فجایع دوران حیات وزارت اطلاعات، آن هم در معاونت ضد جاسوسی که همواره از قوی ترین معاونت ها بود، رخ داد.
فاجعه ای که دست کمی از قتل های زنجیره ای نداشت، اما این بار در پوشش قانون و با احکام ساختگی تدین که آنچنان از نظر حقوقی ضعیف بود که دادگاه جرات نشان دادن احکام به متهمان را نداشت.
فاجعه اینگونه رخ داد که رضوی به خاطر خوش خدمتی در سرکوب و دستگیریهای سال 138، از معاونت داخلی به معاونت ضد جاسوسی منتقل شد. درحالیکه که سابقه کاری او در وزارت کشور، در زمینه مسائل داخلی بود.
موساد برای سرگرم کردن این تیم ضعیف، نقشه بسیار پیچیده ای طراحی کرد که از برخی اخبار منتشر شده در رسانه ها می توان بدان پی برد.
طعمه گذاشتن برای وزارت اطلاعات به قصد مشغول کردن آن به مسائل غیر مهم و جزئی و به قصد ضربه زدن به تاسیسات هسته ای و ترور دانشمندان هسته ای و دادن پوشش کافی به ماموران مخفی خود. در این چارچوب، تعداد کثیری از جوانان درمانده و بیکار ایرانی که به قصد تفریح راهی استانبول میشوند، توسط عوامل موساد شکار و به کنسولگری آن در این شهر هدایت شده، مبلغی به آنها داده میشد و از آنها وعده همکاری گرفته میشد. که بعدها اسامی و نشانه های این افراد توسط موساد به شکل پیچیده و غیر مستقیم به وزارت اطلاعات ایران داده میشود.
رضوی با افتخار تمام این افراد را دستگیر کرده و از کشفی بزرگ برای مقامات عالی رتبه سخن می گوید و درحالیکه وزارت اطلاعات درگیر این دام اطلاعاتی است، دانشمندان هسته ای، پی در پی ترور می شوند. بی آنکه عاملان آنها دستگیر شود.
تنها عامل قتل یعنی قاتل علی محمدی که خود را معرفی می کند، توسط یکی از عوامل نفوذی موساد در وزارت اطلاعات، از تور امنیتی فرار داده شده و در استانبول کشته میشود.
و نصیب رضوی چیزی جز مجید جمالی فشی که هیچگاه نفر اصلی نبوده و تا روز آخر در سلول انفرادی نگه داشته می شود تا با کسی سخن نگفته و قضیه را افشا نکند. او در آخرین روز قبل از اعدام داد میزد: “فریبم دادند، قرار نبود اعدام شوم.”
رضوی که پی برد در دامی سخت گرفتار شده است، برای انتقام گرفتن از موساد، نقشه ای طراحی کرد که حاصل آن قطع پاهای جوانی به نام سعید مدنی در تایلند، زندانی شدن محمد خزایی در این کشور و نیز زندانی شدن بهرام فیضی در باکو به اتهام تلاش برای منفجر کردن سفارت اسرائیل بود.
رضوی، زن و فرزند سعید مدنی را که جز همان افرادی بود که موساد لو داده بود، گروگان گرفت تا او عملیات تایلند را انجام دهد. و این جوان نگون بخت برای رهایی زن و فرزندش، مین را زیر خود گذاشت و منفجر کرد تا شاید بمیرد، اما قسمتش این نبود.
رضوی نه تنها کاری پیش نبرد، بلکه اقدامات خرابکارنه او باعث تنش در روابط ایران با تایلند، گرجستان، آذربایجان و برخی کشورهای دیگر شد و این درحالی است که هنوز هیچیک از قاتلین دانشمندان هسته ای شناسایی نشده اند.
وقتی چند ماه پیش، وزیر اطلاعات جدید آقای علوی اعلام کرد، افرادی که به عنوان خرابکار هسته ای دستگیر شده اند، “دزد میله گرد” بوده اند، اوج هنر رضوی و مصلحی نمایان شد.
اکنون وزارت اطلاعات با دهها پرونده ساختگی مواجه شده است که رضوی و تدین با ناشی گری و چراغ سبز مصلحی ساخته اند. آنها تیم جدید را تهدید کرده اند که سراغ این پرونده ا و خطاهای گذشته نروند. و اظهارات تند مصلحی علیه ظریف معطوف به همین تهدید است.
فاجعه ای که مثلث رضوی – تدین – مصلحی در چهار سال گذشته رقم زده، دست کمی از خالی کردن خزانه دولت از سوی احمدی نژاد ندارد.
موساد از یکطرف و افراطیون داخل از طرف دیگر از حضور این مثلث بی تجربه بیشترین استفاده را کرده و بدترین ضربه ها را به وزارت اطلاعات وارد کردند. تا شاید سازمانهای اطلاعاتی موازی نظیر سازمان اطلاعات سپاه و نظیر اینها تقویت شوند، و دولت منتخب مردم نتواند از توان تخصصی وزارت اطلاعات برای مقابله با خرابکاری ها و مدیریت بحران استفاده کند.
رضوی و تدین بهتر از هر کسی می دانند برای دهها نفر با دستو چه کسی پرونده ساخته اند. آقای اسدی مالک بیمارستان پارسیان در روز وفات پدر خود، از طرف چه کسی ملقب به سردار شد و دستور داد یکی از پیمانکاران شرکت قزاق استخراج معدن طلای کردستان به اتهام جاسوسی دستگیر و به ده سال زندان محکوم شود تا زمینه برای بالا کشیدن سهام شرکت به نفع او و البته (حسین – ط) فراهم شود.
آیا رضوی باز هم می تواند ادعا کند که مستقل عمل کرده است؟
آقای مصلحی بر اساس کدام تخصص از سازمان حج و اوقاف وارد وزارت اطلاعات شد؟
چرا رضوی با آن همه ادعا در دامی گرفتار شد که موساد برایش گسترده بود؟
اگر پرونده سازی برای صدها جوان نگون بخت را کنار بگذاریم، آقای رضوی چه جوابی برای دلسوزان نظام امنیتی کشور دارد؟
نمی گویم آگاهانه بلکه از روی غفلت او در دامی گرفتار شد که پیامد آن فاجعه جبران ناپذیر برای قوی ترین سیستم اطلاعاتی کشور بود.
دکتر شاهین دادخواه
مشاور پیشین حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates