08.02.2014

هفته‌خوانی: هفته انقلاب برای مرغ یخی

خودنویس: حسین طلا (خب فامیلی‌اش طلاست چرا این‌طوری نگاه می‌کنید) نماینده سوسول‌گرای مجلس گفته که «نباید جان مردم را برای گرفتن تخم‌مرغ، برنج هندی و مرغ یخی به خطر انداخت.»…

زیر گاز را کم کنید!
سلام. همین اول کاری به سبک مجری‌های تلویزیون که برای ضعیف نشدن چشم به بچه‌ها می‌گفتند: «برو عقب… عقب… عقب‌تر… آهان همین‌جا خوبه» ما هم از همه رفقای هفته‌خوانی که در حال حاضر از زیر برف بیرون آمده‌اند و صحیح و سالم هستند می‌خواهیم همین الان زحمت بکشند بروند یک جورابی پا کنند و دو تا لباس بیش‌تر بپوشند و یک ورجه وورجه‌ای بکنند و بعد بروند یک نموره زیر گاز را کم کنند.

بل‌که این‌طوری بتوانیم به هم‌وطنان عزیزمان در شهرها و روستاهای کشور که زیر خروارها برف گرفتار آمدند و به مدد بی‌کفایتی مسوولان محترم٬ نه گاز دارند و نه برق و نه آب… یک کوچولو کمک کرده باشیم… دم همه شما گرم…

خب چی کار کنیم؛ فعلا که نه چرخ سانتریفیوژ می‌چرخد و نه چرخ ماشین‌های برف‌روبی! ملت هم که باید همین طوری زیر برف به صورت معلق چند روزی طاقت بیاورند تا نیروهای امداد و نجات خودشان را برسانند؛ فقط بدانند اگر طاقت نیاورند و دست‌شان را ول کنند و طوری‌شان بشود پای خودشان است!

یک سر و گردن ناقابل!

عارضم خدمت شما که آیت‌الله جوادی آملی در یک شکسته‌نفسی عظما گفته که «غرب باید بداند که ما یک سرو گردن از آن‌ها بالاتر هستیم».

ما را باش تا الان فکر می‌کردیم که جمهوری اسلامی دست‌کم چهار سر و گردن از غرب بالاتر است نگو که یک سر و گردن بوده که می‌شود کلا دو وجب!

حالا نکته این‌جاست که جوادی آملی گفته این غربی‌ها که یک سر و گردن از ما پایین‌تر هستند «ده‌ها میلیون نفر را در جنگ‌ها کشته‌اند» پس نتیجه می‌گیریم ما که یک سر و گردن از آن‌ها بالاتر هستیم جا دارد که صدها میلیون نفر را بکشیم تا به نوعی این اختلاف سر و گردن را حفظ کنیم! برای کشتن هم از همین ملت خودمان شروع می‌کنیم که کلا سی و پنج سال است که در صحنه هستند و ما پشت صحنه و به برکت آن جمهوری اسلامی صحنه‌دارترین حکومت تاریخ شده است!

علم بیوگرافی!

یعنی فقط یک عرصه است که در آن نباید درشت‌گویی و کلفت‌گویی کنی و باید مثل بچه آدم اگر چیزی داری رو کنی و با منطق و استدلال صحبت کنی و آن هم عرصه علمی است که به حول و قوه الهی قرار است در این عرصه نیز کلفت‌گویی‌های جمهوری اسلامی جهانیان را مستفیض نماید!

سلامی٬ جانشین فرمانده کل سپاه گفته که «در دانش‌های نوینی مانند بیو می‌توانیم حرف‌های درشتی در جهان بزنیم.»

البته این حاجی سلامی پر بیراه هم نمی‌گویدها…

شما نگاه کنید مثلا در زمینه بیو انفورماتیک چه پتانسیلی برای ارتش سایبری برادران قاچاقچی برای درشت‌گویی فراهم است.

یا بيو تكنولوژي که کارش بهينه‌سازي موجودات زنده و بهره‌وري بيش‌تر از آن‌ها است، الان دقیقا ۳۵ سال است که سپاه به شکل کاملا کلفتی در حال بهره‌بری بیش‌تر از میلیون‌ها موجود زنده و مرده در ایران و اقصی نقاط دنیا است.

فقط محض اطلاع برادران قاچاقچی عزیز که «بیوگرافی» جزو علم بیو محسوب نمی‌شود اما خب پتانسیل لازم برای درشت‌گویی را دارد!

برای نان انقلاب کردیم یا برای مرغ؟!

حسین طلا (خب فامیلی‌اش طلاست چرا این‌طوری نگاه می‌کنید) نماینده سوسول‌گرای مجلس گفته که «نباید جان مردم را برای گرفتن تخم‌مرغ، برنج هندی و مرغ یخی به خطر انداخت.»

راست می‌گوید دیگر، وقتی پارازیت روسی هست چرا برنج هندی؟ با همین پارازیت‌ها راحت و بدون درد و خونریزی جان ملت را می‌گیریم و خلاص! نیازی هم به صف وایسادن و گیس و گیس‌کشی نیست.

اصلا چرا پارازیت روسی؟ ملت همین که پنجره را باز کنند و دو تا نفس عمیق بکشند کل جدول مندلیف را وارد ریه کرده و جان به جان آفرین تسلیم خواهند کرد و شرشان از سر مسوولان زحمت‌کش کم خواهد شد و خلاص!

بعد هم اصلا کدام پدرآمرزیده‌ای گفته که ملت شهیدپرور ما به خاطر مرغ یخی جان‌اش به خطر افتاده است؟
این حسین طلا فکر کنم بیانات استاد تمساح یزدی را گوش ندادند ها…
استاد فرمودند که «این ملت برای ارزان شدن نان در مقابل شرق و غرب نایستادند…» حالا حسین طلا می‌گوید که ملت برای برنج هندی جان‌شان در خطر است!

آرزوی بزرگ اثر امام دیکنز!

یعنی اگر همین روزها امام راحل از مرقد معطر بیرون نیامد و با چوب٬ مسوولان جمهوری اسلامی را دنبال نکرد هر چه می‌خواهید بگویید!

آن از اکبر که فرت و فرت از خودش خاطره در می‌کند و روح امام راحل هر شب در ملکوت اعلی از دست خاطره‌های اکبر، بندری می‌زند این هم از احمد جنتی که برای کم نیاوردن در مقابل اکبر، چند وقتی است به خاطره‌گویی افتاده است و ول کن هم نیست.

حالا باز اکبرآقا را بگویی حداقل خاطرات‌اش هم بامزه است هم چهار بار پای بساط امام راحل بوده است اما این احمد جنتی٬ کلا دوبار امام راحل را از توی تلویزیون دیده برای ما از آرزوهای آن امام حمام ببخشید همام می‌گوید، آن هم چه آرزوهایی که یک سور سرباز به آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز زده است!

جنتی گفته «امام از این‌که باید با عراقیان جنگ کند ناراحت بود و آرزویش این بود که مستقیما با آمریکا روبرو شویم تا با آن‌ها جنگ کنیم.»

دقت کنید وقتی امام راحل این آرزو را در جمع مسوولان از خودش در کرده است هیچ‌کدام نتوانسته‌اند که به امام راحل خر فهم کنند که: اماما… آمریکا خیلی دوره…ااگر طیاره بفرستیم برود به جنگ آمریکا هنوز نرسیده به تِر تِر می‌افتد و ما همین امکان جنگ مستقیم فقط با در و همساده داریم! یعنی همین قدر از دست‌مان بر می‌آید شرمنده!»

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates