13.02.2014

محمود نبویان٬ نماینده مجلس: وزرای احمدی‌نژاد در جلسات غیرعلنی از فشار تحریم‌ها اشک می‌ریختند

دیگربان: محمود نبویان٬ نماینده مجلس در اظهاراتی کم‌سابقه از فشارهای شدید بر جمهوری اسلامی به علت تحریم‌های بین‌المللی پرده برداشته و گفته در اواخر دولت احمدی‌نژاد چند تن از وزرا در جلسات غیرعلنی به علت شدت تحریم‌ها «اشک می‌ریختند.»

به گزارش خبرگزاری فارس٬ آقای نبویان این اظهارات را در دوازدهمین اردوی «جهاد اکبر» دانشجویان اتحادیه انجمن‌های اسلامی «مستقل» بیان کرده است.

وی گفته است: «در اواخر دولت احمدی‌نژاد چند تن از وزیران در جلسات غیرعلنی اشک می‌ریختند و می‌گفتند نمایندگان مجلس شما که می‌دانید وضع ما چگونه است چرا در جلسات علنی این گونه حرف می‌زنید؟»

نبویان افزوده «علت تغییر قیمت مرغ در ماه رمضان سال پیش این بود که ما مرغ خریده بودیم و کشتی حامل آن به آب‌های خلیج فارس آمده بود و ۶ ماه می‌چرخید و از ما حق دموراژ که روزانه ۲۵ هزار دلار است می‌گرفت ولی در ‌‌نهایت کشتی را نتوانستیم تخلیه کنیم چون پول را نتوانستیم دست فروشنده‌اش برسانیم.»

مهم‌ترین گزاره‌های اظهارات محمود نبویان:
● در واقع توافقنامه ژنو زمینه‌اش در سفر رئیس جمهور به نیویورک بسته شد،‌‌ همان سفری که دو مورد از آن را مقام معظم رهبری روی آن دست گذاشتند و نقد کردند یکی تلفن و تماسی بود که اوباما با رئیس جمهور داشت و دیگری طولانی شدن صحبت‌ها با جان کری بود.

● در واقع ما برای سوریه هزینه نمی‌دهیم بلکه سوریه برای ما هزینه می‌دهد.

● ۱۵۰ هزار سوری را به ایران آوردیم و به آن‌ها آموزش نظامی دادیم و ۱۵۰ هزار را همانجا آموزش داده و ۵۰ هزار نیروی حزب الله را به آنجا فرستادیم و حزب الله هم اعلام کرد که ۸۰ هزار موشک آماده پرتاب شدن به اسرائیل است و این شد که آمریکا در سوریه شکست خورد.

● یکی از مستشاران آمریکایی که بخش نفت در اختیار او بود٬ زمانی که انقلاب نزدیک پیروزی رسیده بود داشت فرار می‌کرد، شاه دستور داد که به آن یک قالیچه با ارزش هدیه بدهند و او هم بسته‌ای به عنوان هدیه به شاه فرستاد، زمانی که بسته را باز کردند در آن دستمال کاغذهای توالتی است که این نامرد خودش را با آن‌ها پاک کرده است برای شاه فرستاد، یعنی این گونه بالا‌ترین مقام یک شهر را تحقیر می‌کردند.

● بدون مبالغه از تیر ماه سال ۹۱ تا اکنون آمریکا اجازه نداده است که یک کشتی خارجی به اسکله ما بیاید و یک قطره نفت بخرد.

● آقای قاسمی می‌گفت ما مجبوریم خودمان نفت ببریم، به کشتی‌های خارجی اجازه نمی‌دهند و جمهوری اسلامی هم بیشتر از یک کشتی ندارد که این باعث شد زمانی که می‌خواستیم یک محموله نفت به کره جنوبی برسانیم تا زمانی که برگردد دو ماه طول بکشد.

● ما باید روزانه ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت می‌فروختیم تا پول بودجه را بدست آوریم. قبل از تیرماه که ما آزاد‌تر می‌فروختیم تا بعد از تیر ماه که آمریکا فضا را کاملا بست حدودا یک میلیون بشکه توانستیم صادر کنیم. اکنون آمار ما ۶۵۰ تا ۷۰۰ هزار است.

● از تیر ماه سال ۹۱ آمریکا همه بانک‌های دنیا را بر روی ما تعطیل کرد در نتیجه ما نمی‌توانیم حتی یک دلار را به صورت بانکی جابه جا کنیم.

● علت تغییر قیمت مرغ در ماه رمضان سال پیش این بود که ما مرغ خریده بودیم و کشتی حامل آن به آب‌های خلیج فارس آمده بود و ۶ ماه می‌چرخید و از ما حق دموراژ که روزانه ۲۵ هزار دلار است می‌گرفت ولی در ‌‌نهایت کشتی را نتوانستیم تخلیه کنیم چون پول را نتوانستیم دست فروشنده‌اش برسانیم.

● سوریه برای ما مهم است٬ پس چرا ما به ترکیه که علیه سوریه کار می‌کرد اقدامی نکردیم؟ چون یک بانک در ترکیه برای ما کار می‌کرد که آن هم به اسم ما نبود به اسم خودشان بود اما آمریکا اکنون که با ترکیه یکدست نیست به این بانک گیر داده است که تو برای ایران کار می‌کردی.

● آقای ظریف٬ تیمی که قطعنامه ۵۹۸،‌‌ همان جام زهر را به امام خوراند چه کسانی بودند؟ رأسشان آقای هاشمی و معاونشان آقای روحانی بودند.

● آقای ظریف پشت درهای بسته مذاکره می‌کنید به‌‌ همان زبان انگلیسی بسیار درست و خوب است اما چرا بعد از مذاکرات، زمانی که همه دور و اطراف شما را گرفته‌اند، شما که نماینده ایرانید و وزیر خارجه هستید، چرا به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید؟

● آقای ظریف می‌دانید چه پیامی را به دنیا منتقل می‌کنید؟ زبان انگلیسی با کلاس است. این‌ها بحران هویت است. بچه من هنوز زبان ادبیات فارسی بلد نیست و مجبورم او را زبانکده ببرم.

● آقای ظریف گفت وقتی خبرنگاری انگلیسی سوأل می‌کند، من اگر فارسی جواب بدهم حرف من منتقل نمی‌شود. گفتم مترجم ببرید. گفت حاج اقا خیالتان را جمع کنم اصلا با ترجمه ۵۰ درصد حرف منتقل نمی‌شود. گفتم اجازه هست من نکته دیگری بگویم از‌‌ همان اول حضرت آقا، هاشمی، خاتمی رفته‌اند و مترجم برده‌اند پس اصلا مشکل ما با دنیای غرب این است که آن‌ها ۵۰ درصد حرف‌های ما را نمی‌فهمند. گفت اتفاقا حاج آقا همینطور است.

● پس ما هم ۵۰ درصد حرف اوباما را نمی‌فهمیم. در جمع ۱۰۰ درصد حرف هم را نمی‌فهمیم. اگر خبرنگاری از چین از آقای رئیس سوأل کند او که دیگر نمی‌تواند چینی پاسخ بدهد پس چگونه حرف‌ها به اقای ظریف منتقل می‌شود.

● اسم توافق نامه ژنو «طرح مشترک عمل» گذاشته‌ شده ‌است… برای اینکه این توافقنامه را به مجلس نیاورند این اسم را برای آن انتخاب کردند٬ در حالیکه سرتاپای آن تعهد است.

● آن‌ها {غرب} می‌خواهند متخصصان خودشان را بفرستند تا هواپیماهای ما را چک کنند و نقص فنی آن‌ها را برطرف کنند یا لوازم یدکی هواپیما تا خطوطی که تحریم شده را بدهند. واردات و صادرات خودرو را آزاد کنند. واردات و صادرات پتروشیمی را آزاد کنند.

● در رابطه با طول مدت مذاکرات و مقدار زمانی که نیاز است بگذرد تا اصل تحریم برداشته شود از عراقچی سوال پرسیدم که عراقچی پاسخ داد ما داد و بیداد کردیم و گفتیم بیست سال خیلی زیاد است. حداکثر پنج سال ولی آن‌ها در پاسخ گفتند: نه حداقل باید دو رقمی باشد.

● مذاکره کننده اصلی ما قبل از این آقایان می‌گفت صالحی وزیر خارجه رفته به سوئیس در یک همایش حقوق بشر. ولی هنگام برگشت به هواپیمای او بنزین ندادند. او هم آنجا به تعبیر عوامانه بنده سادگی کرده یک بلیط گرفته و برگشته، او گفت نامه زدند که از این به بعد دیگر مذاکرات را در سوئیس و یا ژنو برگزار نمی‌کنیم، اصلا برای چه آنجا باید برگزار شود.

● رئیس جمهور یا یکی از اشخاص مهم‌شان نامه زد که آقا ببخشید، عذرخواهی می‌کنیم، از این به بعد شما بیایید، وزیر امور خارجه‌تان بیاید شما را به کاخ خود می‌بریم. اما آن‌ها گفتند دیگر تمام شد. تعبیر زیبایی کرده، گفت سوئیس مگر چه دارد که تمام قدرت‌های جهان باید مذاکراتشان آنجا برگزار شود؟ چرا ما نباید این کلاس را برای یک کشور اسلامی بگذاریم؟ رفتیم به سراغ استانبول، جا را ما تعیین کردیم. بعد از استانبول، گفتیم بریم بغداد. رفتیم بغداد؛ خود نوری مالکی باورش نمی‌شد.

● زمانی ما در اوج بودیم که مکان و زمان توافق را ما تعیین می‌کردیم و آمریکا تابع بود و می‌پذیرفت. در یک مذاکره کا‌ترین اشتون گفت که دیگر فایده‌ای ندارد. این شماره تماس من. شما خیلی سرسخت هستید.

● ما هم شماره خود را دادیم و گفتیم این هم شماره تماس ما. این اشتون که ناز می‌کرد، ۲۵ روز بعد همین خانم اشتون نه که زنگ بزند سه بار نامه زد که چرا دیگر مذاکره نمی‌آیید. آقایان کلاسشان این است که کری به ما زنگ زده است. کلاس داره؟

● نزد رئیس مجلس گفتم که اگر تو بودی این توافقنامه را امضا می‌کردی؟ گفت نه٬ گفتم پس چرا حرفی نمی‌زنی؟ گفت اگر الان حرفی بزنیم می‌گویند ما داشتیم مشکلات اقتصادی را حل می‌کردیم اما مجلس نگذاشت.

● تا آنجایی که به یاد دارم در زمان احمدی‌نژاد می‌گفتند که مشکلات اقتصادی به خاطر تحریم‌ها نیست، بلکه ۸۰ درصد آن به خاطر سوء مدیریت است. الان دلیل چیست؟ الان که همه مدیر‌ها را عوض کرده‌اید، آیا هشتاد درصد مشکل به خاطر سوء مدیریت نیست؟

● خودشان گفتتند که قرار است دو جا را بگیریم. این‌ها دارند جهت دهی می‌کنند. اگر ذهن مردم را همینطور جهت دهی کنند همین اتفاق‌ها می‌افتد. شما باید مردم را بیدار کنید. مجلس آینده را قرار است بگیرند، برای مثال برای خود ما زنگ می‌زنند، مثلا سؤال از وزیر علوم را من مطرح کردم زنگ زدند و گفتند دیگر رأی نمی‌آوری‌ها. صریحا می‌گویم می‌خواهند مجلس خبرگان را بگیرند، مجلس خبرگان یعنی چه؟ یعنی مقام معظم رهبری.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates