26.03.2014

امیر محبیان٬ تحلیلگر سیاسی محافظه‌کار: روحانی پروژه نظام برای تعامل با جهان است


دیگربان: امیر محبیان٬ تحلیلگر سیاسی محافظه‌کار می‌گوید «پروژه سیستم» انجام حرکتی «حساب شده» در حوزه تعامل بین‌الملل بود که تنها حسن روحانی با «سوابق و نگاه امنیتی خاص تبحر لازم را در این مورد داشت» و حضور سعید جلیلی در انتخابات ۹۲ «رای به روحانی را برای مردم معنادار کرد.»

آقای محبیان این اظهارات را در گفتگو با ویژه‌نامه نوروزی «مثلث» بیان کرده است.

وی گفته «سیستم قصد داشت حرکتی حساب شده در حوزه تعامل بین‌المللی انجام دهد که نه احمدی‌نژاد می‌توانست این نقش را بازی کند و نه مصلحت بود کار بدست اصلاح طلبان بیفتد.»

سردبیر خبرگزاری آریا افزوده «طبعا روحانی با سوابق خود و نگاه امنیتی خاص تبحر لازم را در این مورد داشت.»

مهم‌ترین گزاره‌های این گفتگو:
● هدف ائتلاف سه نفره (ولایتی، قالیباف و حداد عادل) از اعلام زودهنگام {کاندیداتوری در انتخابات}، پیشدستی و ایجاد فضای روانی برای جلوگیری از کاندیداتوری سایر افراد مطرح بود.

● چون این اعلام کاندیداتوری از کانال اصلی تصمیم گیری اصولگرایان صورت نگرفته بود طبعا انتظار می‌رفت که نتواند به نتیجه لازم برسد.

● عملا این گروه سه نفره پوشش دهنده همه سلایق نبود، برای همین هم پایداری‌ها و جبهه پیروان مکانیزم معرفی کاندیدای خود را بکار انداختند.

● خود گروه سه نفره هم همگن نبود، ولایتی به هیچوجه هم خط آن دو نفر دیگر نبود، معلوم نبود کدامیک قصد دارد دیگری را در بازی بعدی خود اسیر کند، ولایتی آن دو نفر را یا همفکران ایثارگران، ولایتی را؟

● شوک ورود جلیلی اصولگرایان را به لرزه درآورد و اصلاح طلبان را شاد کرد.

● واقعیت آن بود که هیچ کاندیدایی از افراد مطرح شده به جز جلیلی نمی‌توانست زمینه دوقطبی شدنی را بوجود آورد که جامعه را بسوی اصلاح طلبان براند.

● احمدی‌نژاد و مشایی آنقدر سیاست می‌فهمیدند که بدانند سیستم اجازه کاندیداتوری و پیروزی مشایی را نمی‌دهد، هدف آن‌ها این بود که کنار کشیدن مشایی را موضوع یک معامله کنند و خشم نظام را علیه اعمال تیم احمدی‌نژاد با رد صلاحیت او تخلیه کنند.

● هاشمی کوشید به عنوان بالانسر عمل کند و زمینه را برای تغییر موازنه در کلیت جامعه و نیز درون اصلاحات به نفع روحانی آماده کند و موفق شد. حرکت هاشمی شاید درون یک حرکت کلان قابل تاویل است.

● احمدی‌نژاد این نکته را در نظر نگرفته بود که رفتار او اعتماد لازم را نیافریده بود که نظام پروژه عظیم حل مشکل بین المللی را به او بسپارد.

● جلیلی برای مردم احمدی‌نژاد دوم شد که البته توان و جنبه‌های مثبت او را ندارد، بازاریابی سیاسی جلیلی حداکثر ظرفیتش آنهم با رانت و کمک بیش از آن نبود.

● ورود و خروج کاندیدا نشان دهنده آشفتگی کامل در جریانات بود، همگی فقط می‌خواستند پیروز شوند و هیچ مصلحت بالاتری مثلا منافع جریان متبوع خود را رعایت نمی‌کردند، فرد گرایی حاکم بود، فقط هاشمی به گمانم تشخیص داد چه کند.

● آنکه رای به روحانی را برای مردم معنادار کرده بود، حضور جلیلی بود و بس…. بخش مهمی از مردم بیشتر از آنکه به روحانی رای دهند رای آن‌ها رای نه به جلیلی بود.

● ولایتی کاتالیزوری بود که با نقد جلیلی در مذاکرات هسته‌ای تدبیر را در شعار روحانی معنادار کرد و البته بعدا اجر خود را گرفت.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates