امید به تغییر
خودنویس: من از همان ابتدا که توسط ماموران وزارت اطلاعات با هجوم به آپارتمان محل سکونتم دستگیر شدم مورد بازجویی و کتک و ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتم … من پیوسته به مرگ و اعدام تهدید میشدم و حتی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات مرا با چشمان بسته به روی چهارپایه برده و ادعا کردند که تصمیم گرفتهایم تو را به دار بیاویزیم…همه این رنجها و ناملایمات که بر من هموار گشته تنها به این خاطر است که من از حقوق و آزادیهایی که مواد ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر انسان را از آن برخوردار ساخته و بدان تصریح کرده استفاده نموده و کوشیده بودم هممیهنانم را در اندیشهها و باورهای خود شریک سازم.
با درود فراوان، من یکی از قربانیان استبداد و سرکوبگری رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستم که به دلیل درج و انتشار نظرات و انتقادهای خود پیرامون بیعدالتیها و نقض حقوق و آزادیهای هممیهنانم در صفحه شخصی خود در اینترنت از سوی دستگاه قضایی این رژیم به چهار سال حبس محکوم گردیدهام. من تا امروز نزدیک به همه این سالها را در شرایط غیرانسانی و فاجعهبار زندانهای جمهوری اسلامی محبوس بودهام. هماکنون که این مطالب را یادداشت میکنم در اتاقی به مساحت کمتر از ۲۱ متر مربع و در میان ۴۰ تن از جانیان و قاتلان و قاچاقچیان و سارقین و متجاوزین به عنف و زورگیرها و چاقوکشها و کودکآزارها و بیماران روانپریش و معتادان به مواد مخدر و ولگردها و مجرمین و از این قماش گرفتار و اسیر هستم، و با وجود نارساییها وعوارض قلبی و ابتلا به دیابت و بیماری ورم غده پروستات و سنگ کلیه در واقع لحظه لحظه این روزها را با مرگ مبارزه میکنم.
من از همان ابتدا که توسط ماموران وزارت اطلاعات با هجوم به آپارتمان محل سکونتم دستگیر شدم مورد بازجویی و کتک و ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتم و به مدت ۸ ماه در سلول انفرادی و بدون هیچگونه تماس با بستگانم تحت فشارها و بازپرسیهای طاقتفرسا قرار داشته و از تمامی حقوق یک متهم محروم بودهام. من پیوسته به مرگ و اعدام تهدید میشدم و حتی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات مرا با چشمان بسته به روی چهارپایه برده و ادعا کردند که تصمیم گرفتهایم تو را به دار بیاویزیم.
همه این رنجها و ناملایمات که بر من هموار گشته تنها به این خاطر است که من از حقوق و آزادیهایی که مواد ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر انسان را از آن برخوردار ساخته و بدان تصریح کرده استفاده نموده و کوشیده بودم هممیهنانم را در اندیشهها و باورهای خود شریک سازم. سرگذشت من به عنوان وبلاگنویس و زندانی سیاسی تنها یک نمونه و مثال از سرنوشت دردناک هزاران قربانی تبعیض و نقض حقوق بشر تحت جمهوری اسلامی است.
بدبختانه امروز ملت ایران در دام رژیمی مذهبی و قرون وسطایی و به شدت عقبمانده گرفتار و اسیر گشته که برای ارزشها و پرنسیبهای جهانی که بشر متمدن حداقل ۴۰۰ سال در راه کسب و ایجاد و بقای آن جانفشانی کرده است کمترین احترامی قائل نیست. این رژیم، ارتشی تا دندان مسلح و خونریز و تروریستی بنام «سپاه پاسداران» انقلاب اسلامی تشکیل داده است تا خواستهها و مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم ایران را با خشونت سرکوب کند و با آزادی و دموکراسی و حقوق بشر، هم در ایران و هم در سطح جهان، مقابله کند و بجنگد.
رژیم توتالیتر حاکم بر ایران خفقان نفسگیری بر جامعه اعمال میکند، به طوری که محض نمونه حتی یک فرد مخالف و منتقد در هیچ روزنامه و رسانهای در داخل کشور حق اظهار نظر و بیان آزادانه آرا و افکار خود را ندارد. جمهوری اسلامی مجموعه قوانینی شرمآور و ضدانسانی تحت عنوان «قانون مجازات اسلامی» وضع کرده و اجرا میکند، که شامل مجازاتهایی چون قتل، قصاص، اعدام، سنگسار، دست و پا بریدن، چشم درآوردن، از کوه پرت کردن، در آتش انداختن و تازیانه زدن میشود که یکایک آن توحش مسلم است و مصداق جنایت علیه بشریت میباشد.
جمهوری اسلامی به گونهای برنامهریزیشده و هدفمند و منظم به سرکوب حقوق بنیادی مدنی میپردازد، از جمله محروم کردن مردم از ابتداییترین حقوق خود یعنی آزادی بیان، ممنوع کردن استفاده از برنامههای ماهواره و فیلترینگ وسیع اینترنت، ممنوع ساختن تجمعات و حتی جشنها و میهمانی دوستانه جوانان، تحقیر زنان با حجاب اجباری، تفکیک جنسیتی و سرکوب آزادیهای جنسی به منظور سلطه روانی بر جامعه، تبلیغات گسترده مذهبی با صرف هزینههای هنگفت و با هدف رواج خرافات و تشویق مردم به نادانی و سفاهت، و از همه جنایتبارتر قتل و قصاص و اعدام در ملا عام و ایجاد ترس و وحشت در جامعه و بیاعتنا ساختن مردم نسبت به سرنوشت خود.
موارد یاد شده تنها بخش کوچکی از اقدامات زمامداران جمهوری اسلامی جهت حفظ قدرت و سلطه هرچه فراگیرتر بر جامعه امروز ایران است. بدون شک توجه به این حقیقت راهگشاست که مقابله و مبارزه جمهوری اسلامی با دنیای مدرن و دستاوردهای درخشان آن در زمینه آزادی و دموکراسی و حقوق بشر امری ذاتی و جوهری است و در مبانی و بنیادهای اسلامی و ایدئولوژیک این نظام به صورت اصول تغییرناپذیر تبیین و تثبیت گردیده است. تجربه شکستخورده گفتگوهای انتقادی با جمهوری اسلامی از سوی برخی دولتها در گذشته و با امید تغییر رفتارهای این رژیم موید همین واقعیت است؛ همچنین نشان میدهد که تلاشهای جهانی و روشهایی که نهادهای بینالمللی به جهت ملزم ساختن دولت اسلامی به محترم شمردن حقوق بشر و رعایت حقوق اساسی ملت ایران تاکنون به کار بردهاند مفید و موثر واقع نشده، و در نتیجه رویکردها و راهکارهای متفاوتی لازم است.
روی هم رفته هرگونه تغییری در شرایط بسته و اختناقآمیز امروز جامعه ایران مستلزم دگرگونی اساسی ساختارهای سیاسی و حقوقی موجود است. به همین منظور ضروری است تا از پراکندگی کوششها و سرمایهگذاریهای مجامع بینالمللی بر روی نظام موجود ممانعت به عمل آمده و نیروهای جهانی و دولتهایی که دغدغه و دلمشغولی حقوق بشری دارند و همچنین حفظ امنیت منطقه و جهان جزو سیاستهای تعریفشده آنهاست، به صورت متمرکز و سازمانیافته در مجموعه «دوستان ایران» گرد هم آیند و ملت ایران را در راه اکتساب حقوق و آزادیهای خود و کسب حق تعیین سرنوشت یاری رسانند.
سپاسگزار شما، محمدرضا پورشجری
دارای نام مستعار سیامک مهر، نویسنده وبلاگ «گزارش به خاک ایران»
۱۸ اسفند ۱۳۹۲
۶ مارس ۲۰۱۴
کرج زندان ندامتگاه مرکزی کرج
پیام برای این مطلب مسدود شده.