14.05.2014

خامنه‌ای، دزدی که با چراغ می‌آید

خودنویس: نمایشگاه کتاب تهران، امسال بدون حضور خامنه‌ای پایان یافت. رئیس پیشین این نمایشگاه در گفت‌و‌گو با خودنویس، نقش رهبر جمهوری اسلامی در حوزه کتاب را به مصداق دزدی می‌داند که با چراغ آمده.

از خبرهای هرساله نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، بازدید آیت‌الله خامنه‌ای از آن‌جا و دیدار با برخی اهالی نشر و غرفه‌داران است.
هرچند به نظر می‌رسد این ناشران از پیش دست‌چین شده و رهبر جمهوری اسلامی با هماهنگی به سراغ آن‌ها می‌رود و به همین دلیل تقریبا هیچ وقت با ناشران دگراندیش دیداری ندارد، اما در همین بازدیدهای کوتاه هم آیت‌الله خامنه‌ای همیشه سعی کرده خود را فردی کتاب‌خوان و اهل مطالعه نشان بدهد.
مثلا جایی گفته بود که «رمان بینوایان یک معجزه است در عالم رمان نویسی» و هم‌چنین دن آرام شولوخوف و جان شیفته رومن رولان را ستوده بود. حتی در بازدید از غرفه ناشری که این آثار را با ترجمه به آذین (محمود اعتمادزاده) منتشر کرده بود، گفت [3]: «سلام مرا به آقای به آذین برسانید.»

در عین حال خامنه‌ای در دیدارهایش با گروه‌های مختلف از تجربیات کتاب‌خوانی‌ خود گفته است [4]: «من در دوره جوانی زیاد مطالعه می‌کردم. غیر از کتاب‌های درسی خودمان که مطالعه می‌کردم و می‌خواندم، هم کتاب‌های تاریخ می‌خواندم، هم کتاب ادبیات، هم کتاب شعر، هم کتاب قصه و رمان می‌خواندم. به کتاب قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمان‌های معروف را در دوره نوجوانی خواندم. شعر هم می‌خواندم.»

دایره تبلیغات آقای خامنه‌ای در مورد سواد و دانش ادبی‌اش از این هم فرا‌تر رفته، تا جایی که همیشه خود را شاعر هم معرفی کرده [5]: ‌ «من در دوره جوانی شعرگفتن را شروع کردم… سابقه زیادی با شعر داشتم، شعر را می‌شناختم.»

در جلسات سالیانه دیدار با شاعران حکومتی هم همیشه سعی کرده با اظهارنظر و اطلاعاتی در مورد اشعار، خود را در مقامی بالا‌تر از نظر ادبی نشان دهد.

جز خود او، مسوولان جمهوری اسلامی و برخی نزدیکان آیت‌الله خامنه‌ای هم بار‌ها کتاب‌خوان و با‌سوادبودن او را ستوده‌اند.
غلامعلی حداد عادل که هم رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است و هم نسبت خانوادگی با آیت‌الله خامنه‌ای دارد، می‌گوید [6]: «در هیچ کجای دنیا، هیچ رهبر سیاسی تا این اندازه فرزانه و اهل کتاب نبوده است.»

هرچند به گفته حداد عادل «رهبری ابتدا نیت نویسنده هرکتاب را بررسی و سپس آن را مطالعه می‌کند.»

اما با وجود تاکید آیت‌الله خامنه‌ای و نزدیکانش بر کتاب‌خوان بودن او و تسلطش بر ادبیات، کارنامه ادبی رهبر جمهوری اسلامی در این حوزه چیزی بیشتر از همین سخنان نیست.
علی اصغر رمضان‌پور، روزنامه نگار، معاون سابق وزیر ارشاد در دوره ریاست جمهوری خاتمی و رئیس چند دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب دراین باره به خودنویس می‌گوید: «آن‌چه درباره ادیب بودن آقای خامنه‌ای گفته می‌شود، اگرچه جنبه‌هایی از حقیقت در آن نهفته، مثل این‌که به شعر کلاسیک ایران آشناست یا این‌که رمان می‌خوانده، بیشتر تبلیغات است.»
وی معتقد است که آشنایی با شعر کلاسیک ایران در بین روحانیون و در مدارس علمیه تازگی ندارد، اما خواندن رمان تازگی داشته و همین امر آقای خامنه‌ای را متمایز می‌کرده است.
هرچند این روزنامه نگار تاکید می‌کند: «ما نوشته یا نقدی ادبی از او ندیده‌ایم که بتوانیم بگوییم این آشنایی تا چه حد جدی است.»

سلیقه ادبی یک رهبر

گذشته از تبلیغات رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش درباره سواد ادبی او، شاید بتوان از اظهارنظر‌هایش در مورد برخی آثار، میزان سلیقه ادبی او را سنجید.
نویسندگانی که رهبر جمهوری اسلامی آثارشان را ستوده، صرفنظر از صاحبان آثار کلاسیک خارجی، در داخل ایران عده معدودی را شامل می‌شوند که می‌توان گفت همان‌ها هم به طیف فکری مشخصی تعلق یا نزدیکی دارند.
تازه‌ترین کتاب تحسین شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی کتاب «عباس دست طلا [7]» ست.

این کتاب که در واقع مجموعه خاطرات یک تعمیرکار ماشین به نام «حاج عباس علی باقری» مشهور به «حاج عباس فابریک دست طلا» بوده از سوی بسیج اصناف گردآوری شده است که آیت الله خامنه‌ای در دیدار با عده‌ای از بسیجیان دوره جنگ درباره آن گفته: ‌ «خیلی خوب بود انصافا. هم مطلب در مورد آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملا محسوس بود و انسان می‌دید.»

از دیگر آثار تحسین شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی، رمان «نامیرا [8]» نوشته صادق کرمیار است.
نویسنده کتاب در مصاحبه‌ای گفته: «در یک جلسه‌ای آقا فرمودند هرکسی می‌خواهد فتنه اخیر را بشناسد، این کتاب را بخواند.»

رمان نامیرا سال ۱۳۸۸ منتشر شده و منظور رهبر جمهوری اسلامی از «فتنه اخیر» اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات سال ۸۸ است.

رمان «دا» که خاطرات یکی از زنان حاضر در دوران حصر آبادان است و رمان «پایی که جا ماند» هم از دیگر آثاری هستند که رهبر جمهوری اسلامی آن‌ها را تحسین کرده است.
به گفته علی اصغر رمضان‌پور «عجیب نیست یک رهبر سیاسی حتی اگر رمان خوانده باشد، برخی کارهای ضعیف را به دلایل تبلیغاتی بستاید. این تعریف و تمجید‌ها ربطی به سلیقه ادبی ندارد و این آثار، ثمره تلاش دستگاه تبلیغاتی مورد نظر آقای خامنه‌ای است.»
اما این تحسین و توصیف‌ها همواره شامل حال کسانی شده که اغلب نه تنها نویسنده حرفه‌ای نبوده و آثارشان از نظر منتقدان ادبی در خور توجه نیست، بلکه هیچ نویسنده و شاعر بزرگ معاصر ایرانی نه تنها در فهرست علی خامنه‌ای جایی ندارد، بلکه معمولا مورد غضب وی نیز واقع شده‌اند.
احمد محمود، نویسنده معاصر، خالق رمان‌هایی چون «همسایه‌ها» و «داستان یک شهر» است.
به رمان «مدار صفر درجه» او هم که به وقایع انقلاب می‌پردازد قرار بود سال ۱۳۷۶، در جشنواره بیست سال ادبیات داستانی که از سوی وزارت ارشاد برگزار شد، جایزه ویژه هیئت داوران داده شود. اما عطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد وقت می‌گوید [9]که به دلیل مخالفت آقای خامنه‌ای، این‌ جایزه به احمد محمود اعطا نشد.

مهاجرانی در نامه سرگشاده خود به رهبر جمهوری اسلامی می‌نویسد: «تن‌ها نقطه مقاومت شما رمان مدارصفر درجه احمد محمود بود که از قضا به عنوان رمان برگزیده بیست سال ادبیات داستانی انتخاب شده بود و من هیچ‌گاه نگاه بهت زده و غم آلود احمد محمود را از یاد نمی‌برم… حتما به یاد دارید فرمودید این رمان ضد جنگ است. گفتم مگر شما ضد جنگ نیستید؟»

مهدی اخوان ثالث، شاعر فقید هم از جمله این مغضوب شدگان بود. خود آقای خامنه‌ای درباره او گفته: «پس از انقلاب به اخوان تلفن کردم و گفتم بیایید توی میدان و با شعر، با زبان، از انقلاب حمایت کنید.»
اما اخوان به او می‌گوید [10]که: «ما همیشه بر سلطه بوده‌ایم نه با سلطه.»

می‌گویند کینه رهبر جمهوری اسلامی از اخوان از‌‌ همان زمان آغاز شده و به همین دلیل در یکی از خطبه‌های نماز جمعه خود، اخوان را «هیچ» می‌خواند و اخوان هم در پاسخ به او شعری با مطلع «هیچیم و چیزی کم» می‌سراید.

به گفته علی اصغر رمضان‌پور دلیل اصلی دلخوری آیت الله خامنه‌ای از روشنفکران به دلیل عدم حمایت آنان از حکومت است.
وی می‌افزاید: «اخوان ثالث هم وقتی علیه حکومت سخن گفت، مغضوب شد.»
مصطفی تاج‌زاده، زندانی سیاسی در نامه‌ای به دخترش می‌نویسد [11]: «رهبری می‌گفت روشنفکران را می‌شناسم، با اولین سیلی ساکت می‌شوند.»

آقای خامنه‌ای نه تنها خود این اظهارنظر‌ها را در مورد روشنفکران داشته، بلکه به برخی نویسندگان حکومتی هم امکان و اجازه چنین تاخت و تازی را می‌دهد.

محمدرضا سرشار از جمله این افراد است که نه تنها در کتاب‌هایش به نویسندگان مرده تاخته، مثلا در «راز شهرت صادق هدایت» که این نویسنده را عامل بی‌بی‌سی و غرب‌زده خوانده، در آثار دیگرش هم از جمله «جلوه‌هایی از ادبیات سیاسی امروز ایران» به نویسندگان معاصر‌تر از جمله سیمین دانشور، عطاالله مهاجرانی و خسرو حمزوی هم تاخته است.
این برخورد‌ها و اظهارنظر‌ها در کنار اتفاقاتی چون ماجرای اتوبوس ارمنستان [12] که جمهوری اسلامی سعی در کشتن جمعی از اهل قلم و روشنفکران در سال ۱۳۷۵ داشت، موضع و نگاه آقای خامنه‌ای را نه تنها به مقوله روشنفکری بلکه به ادبیات هم بیشتر روشن می‌کند.

از سویی دیگر عملکرد او نسبت به حوزه کتاب و ادبیات هم این موضوع را تایید می‌کند.

علی اصغر رمضان‌پور در این باره می‌گوید: «آقای خامنه‌ای اثرات ویران‌گری بر فرهنگ ایران به طور عمومی و بر ادبیات به طور خاص داشته است. او با تکیه بر آشنایی نسبی با ادبیات و توجه به اثرات عمیق آن، آگاهانه جریان سانسور ضد ادبیات در ایران را هدایت کرد، به مصداق دزدی که با چراغ می‌آید و گزیده‌تر می‌برد کالا.»

تلاش خامنه‌ای برای سانسور بیشتر

امسال اما رهبر جمهوری اسلامی موضع گیری‌اش نسبت به کتاب را نه با حضور در نمایشگاه بین‌المللی کتاب و اظهارنظر در مورد برخی آثار بلکه با عدم حضور در این نمایشگاه به بهانه «مشغله کاری [13]» عنوان کرده است.

با اینکه حضور آقای خامنه‌ای در نمایشگاه کتاب یک سنت شده اما به عقیده رمضان‌پور «وی در زمان‌هایی که خیلی از اوضاع کتاب دلخور باشد به نمایشگاه کتاب نمی‌آید.»

همچنان که در سال‌های ریاست رمضان‌پور بر نمایشگاه و به گفته خود وی چون آقای خامنه‌ای از اوضاع نمایشگاه و نحوه مجوزدادن به کتاب‌ها راضی نبود در آن‌جا حضور نیافت.
در واقع به نظر می‌رسد رهبر جمهوری اسلامی، حتی اندک تلاش و ایجاد روزنه در اوضاع نشر را هم برنمی‌تابد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates