هفتهخوانی: هفته کش آمدن دلواپسی رسایی
خودنویس: چه فرقی بین دیپلمات سابق نظام در برزیل که آن حماسه را آفرید با جناب رسایی وجود دارد که آن بتواند عمری در برزیل باشد و حماسه بیافریند اما این نتواند دو روز برود از نزدیک تفاوتهای فرهنگی را لمس کند و برگردد!
هواشناس زولبیا یا زولبیای هواشناس!
باز معلوم نیست این جوانان غیور چه فسق و فجوری کردند و نصحیت علمای اسلام را به هیچ جای مبارک خود حساب نکردند که خدا هم قاطی کرد و زد پس کلهمان و این توفان بیصاحب مانده را ول داد وسط تهران و زد زرت همه چیز را قمصور کرد!
در این بین عملکرد سازمان هواشناسی و این هواشناسان مکُش مرگ منِ صدا و سیما که فقط یاد گرفتهاند که به سبک تلویزیونهای خارجی موقع ارائه گزارش هواشناسی نیششان را باز کنند و زولبیا بازی در بیاورند از همه جالبتر بود.
خانم کارشناس هواشناسی ۵ دقیقه قبل از شروع توفان هولناک تهران، اعلام کرد: با توجه به بررسیهای انجام شده در ساعتهای آینده برای استانهای قم و تهران و… بارش باران و باد ملایم را پیشبینی میکنیم!
یعنی باد ملایم تون که ۵ نفر را افقی کرد و ۶۰ نفر هم شل و پل شدند ببین باد تند چی کار میخواست بکند؟!
حالا جالبتر این که بعد از این باد ملایم که همراه با مصیبت عظما تشریف آورد و رفت، اداره هواشناسی سریع وارد عمل شد و پیشبینی کرد که فردا بعدازظهر مجدد توفان سهمگینی خواهد آمد و شهروندان تهران همه آماده باش و با کلاه کاسکت بخوابند!
آقا… خانم… یعنی فردای آن روز زد و یک هوایی شد که بیا و ببین…. آفتاب… نسیم بهاری… تمیز… یعنی همین طوری دلت میخواست بروی بالا پشت بام و زیر این آفتاب دل انگیز آهنگ هپی بخوانی و تکانی بدهی!
بهشت با اردنگی!
هفتهای که گذشت بحث و گفتگوی اصلی میان مسوولان ارشد مملکت نه مساله هستهای و اقتصادی و معضلات زیست محیطی و از این دست مباحث پیش پا افتاده و سطحی که درباره موضوع مهم طریقه فرستادن ملت به بهشت بود!
دکتر فریدون به عنوان رییس دولت معتقد است که خوب نیست با شلاق ملت را به بهشت بفرستیم و پیشنهاد حذف یا تعدیل شلاق را داده از آن طرف مسوولان دیگری مثل حاجی علمالهدی در پاسخ به رییسجمهور گفته: «شلاق که سهل است با همه قدرت جلوی کسانی که مانع بهشت رفتن مردم میشوند خواهیم ایستاد.»
در واقع این نظریه که حاجی علمالهدی فرموده و البته محسنی اژهای و دیگران هم دنبالش را گرفتهاند و در همین مایهها مشغول تلاوت هستند، نشاندهنده این است که جمهوری اسلامی گیر سه پیچ داده که ما را ببرد بهشت و فرقی هم ندارد با چک و لگد سوار گشت ارشاد کند و بندازتمان بهشت یا با جرثقیل بکشدمان بالا و از همانجا سر راه دست به دست بدهد ما را ببرن بندازند داخل بهشت!
خلاصه اینها این چیزها حالیشان نیست، ما یا باید خودمان با زبان خوش مثل آدم برویم داخل بهشت یا اینها حتی اگر روی دکتر حسن را زمین نیندازند و شلاق را بیخیال شوند اما شده با دوتا اردنگی ما را میفرستند داخل!
از ۹۰ تا ۹۰
من نمیدانم چرا ملت گیر دادهاند به این حمید رسایی که چرا میخواهد برود برزیل و فوتبال تماشا کند؟
بالاخره ایشان عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس است که یک جورهایی با برنامه ۹۰ فرقی ندارد!
تازه چند بار هم سر همین تبانی و رشوه و کارت به کارت کردن داورها و باشگاهها٬ مجری برنامه ۹۰ به کمیسیون اصل ۹۰ فراخوانده شد!
یا مثلا چه فرقی بین دیپلمات سابق جمهوری اسلامی در برزیل که آن حماسه را آفرید با جناب رسایی وجود دارد که آن بتواند عمری در برزیل باشد و حماسه بیافریند اما این نتواند دو روز برود از نزدیک تفاوتهای فرهنگی را لمس کند و برگردد!
ضمناً اگر مردم و بازیکنها و کادر فنی و فدراسیون کمی هیجان حضور در جام جهانی را دارند این بابا اصلا کارش از هیجان گذشته و برای خودش یک پا دلواپس است!
یعنی اصل جنس «دلواپسیم» خود این اخوی است!
دلواپسی هم هستهای و بستهای و اقتصاد و ورزش نمیشناسد، باید یک بار دلواپسی بگیری ببینی دامنهاش تا کجاها کش خواهد آمد و چه طوری پدر صاحب بچه را در میآورد!
مرجع بیلبوردی!
جعفر سبحانی مرجع تقلید گفته: «در هشت سال گذشته نفت میداديم به جای آن جنس بنجل و بیکيفيت چين به کشور ما میآمد.»
این جعفر سبحانی که معرف حضور است؟
همین مرجع تقلیدی که جدیدالورود است و این مدت بیلبوردهای تبلیغاتیاش پا به پای شکلات چاکلز و شکمبند تنتاک در تمامی شهرها خودنمایی میکند.
جالب این که جعفر سبحانی در شرایطی علیه احمدینژاد صحبت میکند که بعد از ۸ سال جا تر است و بچه نیست!
وگرنه همین جعفر خان بخت برگشته، در تمام هشت سالی که بچه بود و جا را تر میکرد یک بند قربان صدقه بچه میرفت!
حالا خندهدارتر این که جعفر خان در بخش دیگری از تلاوتش گفته: «ما اصلا نفت و گاز به چین و هند ندهيم، چه میشود؟ به آنها بگوييم، ما را به خير تو اميد نيست، شر مرسان.»
یکی نیست بگوید اگر ما نفت و گاز ندهیم نمیتوانیم دسته بیل وارد کنیم اما خداوکیلی ما اصلا این حوزه علمیه را جمع کنیم به جایش شهربازی بزنیم، چه میشود؟ نه؛ خدایی چه میشود؟
رهبر با حوصله!
محمدحسن رحيميان٬ توليت مسجد جمکران گفته که منظمله در وقایع سال ۸۸ واقعا حوصله زيادی به خرج دادند. البته شرايط سنی ايشان با شرايط سنی امام فرق میکرد. اگر امام بود حوصله اين را نداشت که چهار ساعت وقت بگذارد که نمايندگان اين کانديدا بيايند و بعد از آن بگويد هر چه میخواهد دل تنگتان بگوييد.
واقعا راست گفته این رییس توالت ببخشید تولیت جمکران.
شما ببین ایشان با چه حوصلهای این برنامهریزیهای طاقتفرسا برای جابهجایی دقیق آراء به تفکیک استانها را انجام دادند بعد سر صبر نشستند دو روز مانده به انتخابات ۸۸ حکم بازداشت دهها نفر از فعالان سیاسی را امضا کردند و قشنگ دستچین کردند و بعد گرفتند.
سرکوب تظاهرات میلیونی مردم خیلی کار وقتگیری است و ایشان با حوصله مثال زدنی سرکوب را هدایت کردند.
هزاران جوانی که بازداشت شدند مگر الکی بود؟ کشتن ۱۰۰ نفر از معترضان و کفن و دفن و تهدید خانوادههای اینها مگر کار هر کسی است؟
مگر من و شما میتوانیم آن دادگاههای اعترافگیری را به این سادگی برگزار کنیم!
بعد هم سر و کله زدن با مموتی واقعا هم حوصله میخواست هم اعصاب که منظمله هر دو را داشت و امام راحل علاوه بر حوصله اصلا اعصاب معصاب هم نداشت و زرت میزد اعدام میکرد میرفت! وقت نمیگذاشت اصلا!
پیام برای این مطلب مسدود شده.