15.06.2014

داعش، سپاه قدس، عراق… و دیگر هیچ

خودنویس: سوال اساسی این است، داعش بعد از سه سال جنگ در سوریه چه دستاوردی داشته که اینک روانه‌ی عراق شده است؟

آن‌چه این روزها در عراق می‌گذرد، مجموعه رخدادها و تحولاتی است که بسان قطعات یک پازل با در کنار هم قرار گرفتن، شکل و شمایلی از عراق، نیروهای موسوم به داعش و دیگر کشورهای دارای منافع در این منطقه جغرافیایی را رقم زده است.

وقتی از عراق سخن به میان می‌آید، باید در نظر گرفت که این کشور از دو بخش سیاسی شامل حریم کردستان و بخش جنوبی یعنی عراق تشکیل شده است.

خودمختاری حریم کردستان در قالب عراق فدرال را باید مرهون مبارزات خستگی ناپذیر و هزینه‌های سنگینی دانست که کردها در قالب نیروهای پیش‌مرگه و با رهبری مسعود بارزانی و جلال طالبانی پرداخت کردند.

از طرف دیگر سکانداری نوری‌المالکی به عنوان نخست وزیر و رییس دولت عراق با عنایت به حوادثی که در گذشته روی داده موضوع قابل بحثی است، از جمله این بحث‌ها مخالفت وی با اختیارات دولت حریم کردستان و تلاش برای محدود کردن دایره قدرت کردها، آن هم به منظور جلوگیری از اعلام خودمختاری دیگر استان‌های عراق است.

همین موضوع باعث بروز زاویه میان دولت مرکزی و دولت اقلیم کردستان شده، تا جایی که چندی پیش بیم بروز یک درگیری مسلحانه میان آن دو می‌رفت.

گذشته از همه این‌ها این سوال مطرح است که نیروهای داعش، یا همان دولت اسلامی عراق و شامات با چه پشتوانه و حمایتی این چنین صاعقه‌وار از سوریه خود را به عراق رساندند و جنگی این چنینی را در کشور آشوب زده عراق آغاز کردند.

برای پاسخ به این سوال لازم است به گذشته باز گردیم، زمانی که دولت شیعی نوری المالکی با اسم سرکوب کردن نیروهای القاعده، اخوان المسلمین و سلفی‌ها و داعشی‌ها به کمک دوازده تیپ زرهی ارتش عراق به سرکوب سنی‌ها پرداخت و مطابق خبرها بیش از چهار هزار نفر در این رهگذر جان خود را از دست دادند.

روی دیگر سکه این است که دولت عراق با تسلط کامل بر رسانه‌های این کشور خوراک خبری خود را به صورت کاملا کانالیزه و در راستای مبارزه با تروریست‌های یاد شده در اختیار مردم قرار داده است. بسیاری نیز با تصور این‌که نوری المالکی و دولت متبوعش در حال مبارزه با تروریست هستند، از کشته شدن چهار هزار انسان غافل مانده‌اند و عربستان، قطر و آمریکا را مسوول چنین حوادثی می‌دانند.

در دو سال گذشته شهروندان سنی مذهب در استان‌های الانبار، دیالی، صلاح الدین، نینوی و دیگر مناطق عراق خشمگین از سیاست‌های تبعیض آمیز مالکی در قبال تشکیل مناطق خودمختار، نظیر اقلیم کردستان دست به سلسله فعالیت های مدنی زدند، تظاهرات و تحصن و صدور اعلامیه شاخص‌ترین این فعالیت‌ها بود.

از نظر نوری المالکی آتش اعتراضات مردمی از تنور اقلیم خودمختار کردستان برمی‌خاست و به همین دلیل اقلیم کردستان تحت فشارهای بی‌سابقه‌ای قرار گرفت تا با سلب اختیارات این دولت و در پیش گرفتن سیاست موازنه منفی سودای اقلیم خودمختار از اهل سنت دور شود.

شورای انقلابیون موصل، نطفه اولیه اعتراضاتی است که سنی‌های خواستار خودمختاری که اینک خود را انقلابی می‌دانستند آن را تشکیل دادند. آن هم پی‌آمد اتحاد ارتش عراق با نیروهای موسوم به پیشمرگه اقلیم کردستان. که به منظور سرکوب انقلابیون شکل گرفته بود، هر چند که پیش‌مرگه‌ها و دولت اقلیم انگیزه‌ای برای این سرکوب نداشتند و تنها ائتلافی صوری بود که شکل گرفته بود.

با این وجود خشمگینان سنی مذهب که نام انقلابی بر خود نهاده بودند نیز وارد فاز اعتراض مسلحانه شدند. در این میان نوری المالکی که از بدنامی و جنایات داعشی‌ها در سوریه مطلع بود و با تمسک به همین بدنامی حرکات نظامی عشایر و انقلابیون سنی در مقابل دولت مرکزی را منتسب به داعش اعلام کرد و رسانه‌های تحت کنترل نیز به انعکاس آن پرداختند.

اما این ماجرا روی دیگری هم داشت، انتخابات در عراق و فسادهای پی‌آمد آن باعث عصبانی‌تر شدن انقلابیون شد و این گروه با ناامیدی از اصلاحات وعده داده شده تصمیم به شدت بخشیدن مبارزات خود گرفت.

مفتی ارشد سنی‌ها و مجمع فقهی علمای بزرگ در راستای حمایت از انقلابیون عراق به دولت نوری المالکی هشدار دادند که با دادن عنوان داعشی به قیام کنندگان و تروریست خواندن خود را مجاز به بمباران مردم موصل و دیگر شهرهای تحت تصرف انقلابیون ندانند.

شورای نظامی کل انقلابیون عراق نیز که خود را در مقام هماهنگ کننده میان شورای انقلابیون می بیند و با بیانه‌ها و اطلاعیه‌های عمومی آن‌چه که انقلاب می‌نامند را هماهنگ می‌کند نیز در همین رابطه اطلاعیه‌های متعددی صادر کرده است و به دولت مرکزی عراق در این زمینه هشدار داده است.

در همین حال به نظر می رسد ظهور صاعقه وار نیروهای اصلی داعش با پیش زمینه‌ی قبلی باشد. از یک سو جامعه عراق به عنوان جامعه‌ای معترض به دولت مرکزی دارای آمادگی بالقوه‌ای برای ظهور این نیرو بود و از سوی دیگر نفوذی‌های حزب بعث یا همان بقایای حکومت صدام حسین در ارتش با هماهنگی کامل با داعش و ترک مواضع و باقی گذاشتن ادوات و تجهیزات دست در دست هم دادند تا بانیان دولت اسلامی عراق و شام چنین سریع به اشغال عراق دست یابند. در این میان حمایت دولت‌های خارجی از جمله عربستان نیز حائز اهمیت است.

جمهوری اسلامی و داعش

در طی سه سال گذشته که داعش در سوریه با دولت بشار اسد جنگی تمام عیار را تجربه کرده، رسانه های جمهوری اسلامی همواره چهره ای کریه، غیر انسانی و وحشیانه از تروریست‌های وابسته به گروه داعش را به نمایش گذاشته‌اند و همین مساله را دلیل حقانیت بشار اسد و مشروعیت وی بر شمرده‌اند.

در این شرایط است که حضور این نیرو در عراق نیز برای جمهوری اسلامی حق مداخله نظامی در عراق را ایجاد می کند، کما این‌که طی روزهای گذشته خبر حضور سردار قاسم سلیمانی و تعدادی از نیروهای سپاه قدس در عراق از رسانه‌های گوناگون منتشر شده است. سپاه پاسداران چه در بوسنی و هرزگوین و چه در سوریه و عراق همواره پیش‌قدم بوده و بدون در نظر گرفتن سیاست‌های خارجی دولت وارد عمل شده است. برخی معتقدند منافع جمهوری اسلامی در ناآرامی منطقه تحقق می‌یابد.

انتخاب زمانی که اوج بحران میان شیعه و سنی در عراق به شمار می آید برای اعدام چهار زندانی سنی مذهب در زندان‌های ایران، نتیجه‌ای جز این به دست نمی‌دهد که تصمیم گیرندگان در جمهوری اسلامی تلاش دارند تا با برانگیختن احساسات میان شیعه و سنی در منطقه از آب گل آلود ماهی خود را بگیرند.

حمایت سازمان مجاهدین خلق که در سال‌های گذشته مورد غضب نوری المالکی قرار گرفته از نیروهای داعش نیز نکته‌ی دیگری است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates