10.07.2014

دریاچه ارومیه، بودجه ۵ میلیارد دلاری و فضله موش مورد نظر دکتر کلانتری

خودنویس: وقتی دکتر عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه از بودجه‌ای ۵ میلیارد دلاری برای احیای این دریاچه سخن می‌گوید، اولش خوشحال می‌شوم، اما بعدش به شدت می‌ترسم و نگران می‌شود. وقتی دکتر کلانتری کمک «جایکا» را با فضله موش مقایسه می‌کند و می‌گوید «یک میلیون دلار ژاپن مانند فضله موشی می‌‌ماند که در یک دیگ برنج افتاده است»* بیشتر نگران می‌شوم؛ چون می‌دانم جمهوری اسلامی ده‌ها میلیارد دلار خرج نابودی دریاچه ارومیه کرده و هیچ‌کس حساب و کتابی پس نداده است، اما ژاپنی‌ها بابت هر دلار اعطایی، منتظر بررسی و نتیجه‌اند و پاسخ می‌طلبند؛ چیزی که دکتر عیسی کلانتری و بسیاری از وزرای کشور با آن بیگانه‌اند… جمهوری اسلامی در طول دو دهه ۷۰ و ۸۰، میلیاردها دلار خرج کرد تا سطح آب دریاچه ارومیه پایین بیاید. بسیاری از مالکان نگران بالا آمدن سطح آب دریاچه بودند و نمی‌خواستند آب شور از ارزش زمین‌های‌شان بکاهد. طرح‌هایی داده شد تا سطح آب پایین بیاید…در همان دولت سازندگی.

به ازای ساخت هر سد، صدها شغل واقعی و کاذب ایجاد می‌شود، اما سود ماجرا به جیب تعدادی انگشت‌شمار می‌رسد. باید بررسی کرد که ساخت سدهایی به روی رودخانه‌هایی که آب‌شان به دریاچه ارومیه می‌ریخت، چقدر هزینه واقعی در برداشته و چه میزان از بودجه اختصاص یافته عملا هرز رفته و صرف دزدی شده است؟

آقای دکتر کلانتری می‌توانند به بررسی اثرات جاده میان‌گذر شهید كلانتری(جاده‌ای به نام برادر‌شان) بر اكوسیستم دریاچه ارومیه بپردازند و ببینند کشیدن جاده و عملا تقسیم دریاچه چه اثراتی گذاشته است؟

آقای دکتر کلانتری می‌توانند بررسی کنند که سیاست‌های دوران سازندگی چه آسیبی بر محیط زیست این مملکت وارد آورده است. بررسی کنند که اگر این همه سد ساخته نمی‌شد، چگونه عده‌ای می‌توانستند با بیشتر شدن زمین‌های اطراف دریاچه پول‌دارتر شوند؟

آقای دکتر کلانتری می‌توانند بررسی کنند که اگر این همه سد بی‌خود ساخته نمی‌شد، وضعیت زیست‌محیطی دریاچه این‌چنین روزگاری را تجربه نمی‌کرد. به عبارت دیگر، هیات وزیران «با عرضه» دوران سازندگی چگونه با تایید ساخت این همه سد، چنین بلایی را بر سر آبزیان و جانداران اطراف دریاچه آورده است؟

دریاچه ارومیه با پول پرآب نمی‌شود. وقتی شعور نیست، پول خرج نان درآوردن عده‌ای معدود می‌شود و چه بسا، فلان تاجر اهل مرند، پول بیشتری برای خرید «زین اسب» پیدا می‌کند.

دریاچه‌ها و سفره‌های بی‌آب زیرزمینی را پول پر نمی‌کند؛ خواست و نیت برای رفع تشنگی آیندگان و شعور و بهره‌وری از راه‌های منطقی استفاده از سطوح آبگیر باران پر می‌کند. خواست عمومی برای نجات کشور از شر نابود کنندگانش دوای درد است. موریانه‌ها را باید فراری داد و ریشه‌شان را خشکاند، وگرنه مملکتی که در آن «آب‌دزدک» قدر می‌بیند و وزیر بی‌مسوولیت و غیر پاسخ‌گو بر صدر می‌نشیند، تنها نیاز به فاتحه‌خوان دارد.

تا شهروندان ایرانی مسوولیت نپذیرند و به داد محیط زیست و منابع طبیعی نرسند، آش همین است و کاسه همین…با این تفاوت که در بسیاری از نقاط، آبی نمانده که بتوان آشی با آن پخت.

وقتی دکتر کلانتری یک میلیون دلار «جایکا» را فضله می‌خواند، یادش می‌رود که ژاپنی‌ها با همین «فضله»ها قدرت یافته‌اند و میلیاردهای ما، ما را به روزگار فعلی انداخته است…

ــــ

* سخنان اخیر دکتر کلانتری در باره احیای دریاچه ارومیه.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates