11.08.2014

قمار اسبی «آقازادگان» و «امیرزاده‌ها» با پول نفت

خودنویس: این‌جاست که «آقازادگان» جمهوری اسلامی به کمک «امیرزادگان» خلیج فارس می‌آیند تا با برپاکردن بستری امن برای رد و بدل شدن مبالغ کلان، «تفریحات سالم» و «شرعی» برآمده از پول‌های نفت را به کام خویش شیرین‌تر کنند.

بخش تحلیل خودنویس: در روزهای گذشته یک سفر هوایی، رکورد ویژه‌ای را در تاریخ حمل‌ونقل هوایی جهان بر جای گذاشت. این پرواز از فرانکفورت به مقصد تهران انجام شد و مسافران آن ۶۵ راس اسب گران‌قیمت مسابقه‌ای بودند. این اسب‌ها برای چه به ایران آمدند؟ از آن‌ها چه استفاده‌ای می‌شود و هزینه هنگفت این معامله و حمل‌ونقل بزرگ را چه کسی پرداخت کرده است؟ چگونه در شرایط تحریم‌های سنگین که مردم عادی برای انتقال مبالغ اندکی پول به مشکل می‌خورند و مقامات جمهوری اسلامی مدعی‌اند که نمی‌توانند ارز مورد نیاز برای خرید داروهای اساسی از خارج را تامین یا منتقل کنند، صدها هزار یورو ارز برای خرید اسب پرداخت می‌شود؟

خودنویس پس از انتشار بخش نخست این یادداشت‌ها وعده داده بود که مساله را پی‌گیری کند. بخش دوم موضوع مربوط به مافیای اسب و شرط‌بندی‌های کلان «آقازاده‌ها» در مسابقات اسب‌دوانی را در این گزارش بخوانید.

«آفتاب، پشت دماغه بویینگ ۷۷۷-اف ما در فرودگاهی که معمولا بدان پرواز نمی‌کنیم، می‌درخشد. اما این بار یک ماموریت مخصوص داشتیم. آیا می‌توانید حدس بزنید که ۷۷۷مان در محوطه کدام فرودگاه ایستاده است؟»

جملات بالا بخشی از پست فیس‌بوکی بخش کارگوی هواپیمایی لوفت‌هانزا هستند که روز پنج‌شنبه هفتم آگست منتشر شد. شناختن فرودگاه با توجه به تعدد مارک نام‌آشنای هما، برای ایرانیان آسان است.

این همان هواپیمایی است که ساعت ده شب روز دوشنبه ۲۸ جولای به صورت اختصاصی و با شماره پرواز LH8350 از فرانکفورت به ایران آمد و میهمانانش ۶۵ اسب گران‌قیمت و اصیل اروپایی بودند.

تا زمانی که گزارش رسیدن این ۲۲ کانتینر ویژه حامل اسب‌های مسابقه‌ای با پرواز اختصاصی در خودنویس و چند سایت خارج از کشور منتشر شود، هیچ‌کدام از خبرگزاری‌های داخل ایران بدان نپرداخته بودند. این در حالی بود که طرف آلمانی گزارش‌های پرواز را به دلیل رکوردی که در تاریخ پروازهای هوایی برای انتقال اسب‌ها شکست، به صورت گسترده پوشش داد. فرانکفورتر نوشت که این محموله بسیار گران‌بهاست.

تنها پس از انتشار گسترده خبر بود که شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی با نقل بخشی از خبر در روز دوازدهم مرداد ، تلاش کرد تا افکار عمومی را این‌گونه به سمتی دیگر منحرف کند: «سایت‌های مخالف جمهوری اسلامی و کاربران روشنفکر شبکه‌های اجتماعی با دیدن خبر واردات اسب‌های گران‌قیمت به ایران در روز عیدفطر، بلافاصله به شایعه‌پراکنی پرداخته و ادعا کرده‌اند که این اسب‌ها را نیروی انتظامی وارد کرده تا با آن‌ها یک دسته سوارکار در پلیس ضدشورش ایجاد کند! اما با توجه به بیش از حد احمقانه بودن این توهم، افراد زیادی آن را جدی نگرفته‌اند».

شبکه خبر همچنین هدف از واردات این اسب‌ها را چنین تحریف می‌کند: «بر اساس گزارش رسانه‌های آلمانی، این اسب‌ها به منظور جفت‌گیری به ایران منتقل شده‌اند».

نکته جالب توجه این‌جاست که اتفاقا ایجاد دسته‌ سوارکار برای سرکوب شورش‌ها دروغ نیست و بنا بر گفته سردار حسن کرمی فرمانده یگان‌های ویژه پاسداران ناجا «در حال حاضر واحدهای اسواران یا اسب‌سواران که واحد ویژه‌ای در برخورد با اغتشاشات و واحد چترباز که دارای پیشرفته‌ترین و ورزیده‌ترین چتربازان در سطح نیروهای مسلح است، در یگان ویژه فعال است»؛ اما بی‌شک این اسب‌های گران‌قیمت برای چنین ماموریتی به ایران نیامده‌اند چرا که معاون اجتماعی یگان ویژه ناجا می‌گوید که این نیرو در زمینه تکثیر و پرورش اسب مورد نیاز برای ماموریت سرکوب، خودکفاست و نیازی به واردات ندارد.

برعکس، تلاش برای القای این موضوع به خواننده که تنها دلیل «منتقل شدن» اسب‌ها به ایران، «جفت‌گیری» بوده است، لبخند را بر لب مخاطب آگاه می‌نشاند.

در زمانی که تحریم‌ها، آن‌چنان کمر اقتصاد ایران را شکسته که حتی دولت جمهوری اسلامی وادار شد تا برای رفع آن‌ها بر سر میز مذاکره بنشیند و بخشی از پول‌های بلوکه‌شده را به صورت قطره‌چکانی آزاد کند، در شرایطی که برای تخصیص ارز به دارو های مورد نیاز بیماران ایرانی امساک می‌شود، سیمای جمهوری اسلامی می‌گوید که اسب‌ها برای «جفت‌گیری» به ایران منتقل شدند؛ گویی امکان جفت‌گیری آن‌ها در آب و هوای اروپا وجود نداشته است!

این اسب‌های گران‌قیمت اما ظاهرا حکایت دیگری دارند. پیش از آمدن این محموله اشرافی به داخل ایران، بر اساس آمار گمرک ایران تنها در فصل بهار سال جاری، حدود یک میلیون و دویست هزار دلار ارز برای واردات اسب مسابقه‌ای و مولد نژاد از آلمان، امارات متحده عربی، بلغارستان و ترکیه از کشور خارج شده است.

آن‌سوی‌تر مسعود خلیلی رییس فدراسیون سوارکاری می‌گوید که «واردات اسب به کشور هیچ ربطی به فدراسیون سوارکاری ندارد و حدود دو سال و نیم است که کلیه مسوولیت‌ها در این خصوص بر عهده وزارت جهاد کشاورزی است». وی اضافه می‌کند که «طبق آیین نامه‌ای، وزارت جهاد اجازه واردات اسب را به بخش خصوصی داده است».

خلیلی با ذکر این‌که ورود ۶۵ راس اسب به کشور اتفاق تازه‌ای نیست ، می‌افزاید: «از اول سال حدود ۲۰۰ راس بدون هیچ سر و صدایی به کشور وارد شده است».

نماینده بجنورد در مجلس شورای اسلامی با ذکر این‌که «این افراد اگر غیرت دینی و ملی را حداقل در ظاهر حفظ می‌کردند، چنین اقدامی را انجام نمی‌دادند»، گفته است : «در شرایطی که ارز و دلار را با خون دل به دست می‌آوریم و دیپلمات‌های‌مان می‌گویند امتیاز بدهیم تا دلار وارد کشور شود، عده‌ای به راحتی ارز زیادی را خرج کالاهای لوکس خود می‌کنند که این اقدام دور از مروت و جوانمردی در حق مردم است».

قاسم جعفری البته به این اشاره نمی‌کند که مورد خطابش به «این افراد»، چه کسانی هستند. ظاهر امر نشان می‌دهد که آن‌چه چپ و راست، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب بر روی آن توافق دارند، در درجه اول محرمانه ماندن هویت «این افراد» و در درجه دوم، مورد مصرف این همه اسب گران‌قیمت در بازار ایران است. آیا ورزش یا مسابقات اسب‌سواری به تنهایی آن‌قدر سود مالی دارند که میلیادرها تومان تنها خرج واردات اسب شود؟

جعفری خوب می‌داند که بازار اسب، به تجارت پرسودی بدل شده و می‌گوید: «در استان خراسان شمالی در تلاش هستیم که فعالان صنعت اسب را تشویق کنیم و به آن‌ها بقبولانیم که با فعالیت بیشتر نه تنها بازارهای داخلی را با اسب‌های اصیل ایرانی در اختیار می‌گیرند، حتی [می‌توانند] صادرات هم داشته باشند و ارز وارد کشور کنند».

محسن مشکات مشاور رییس سازمان دامپزشکی می‌گوید بهای این اسب‌ها ممکن است تا بیش از پانصد میلیون تومان برسد ! وی این امر را عادی دانسته و می‌گوید: «سال‌های سال است که در کشور ما صنعت پرورش و نگهداری اسب رایج شده، باشگاه‌های بسیاری دایر شدند و خیلی از مردم دوست دارند اسب داشته باشند و سوارکاری کنند بنابراین آن را خریداری و در مکان‌های مناسب نگه‌داری می‌کنند یا کسانی هستند که به‌منظور مسابقات اسب را وارد می‌کنند». وی تصریح می‌کند: «کسانی که علاقه‌مندند و امکانات این کار را دارند، اقدام به واردات می‌کنند مانند واردات انواع خودرو».

مشکات نیز به خوبی می‌داند که «خیلی از مردم» اگر هم دوست داشته باشند سوارکاری کنند، نمی‌توانند به این راحتی اسب نیم‌میلیارد تومانی بخرند، آن‌را در «مکان‌های مناسب» نگه‌داری کنند و اصولا از پس هزینه‌های هنگفت نگه‌داری اسب (اعم از مکان مناسب، تغذیه، مربی، دامپزشک متخصص، وسیله حمل و نقل و امثالهم) بر آیند.

اصولا «خیلی از مردم» نمی‌توانند «به‌منظور مسابقات» اسب را با پرواز اختصاصی لوفت‌هانزا که امکانات اتاق داخلی بویینگ ۷۷۷ اش ویژه حمل ۲۲ کانتینر مخصوص تغییر کرده است و رکوردی را در تاریخ صنعت هوانوردی به جا گذاشته، وارد کنند.

در بخش نخست این گزارش گفتیم که شرط‌بندی بر روی اسب‌های مسابقه در داخل ایران و با مجوز نهادهای مربوطه، از سال‌ها قبل انجام می‌شود.

سال ۱۳۸۸ و در بحبوحه اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آن سال، سایت تابناک از شرط‌بندی‌ آن‌لاین بر سر اسب‌های مسابقه خبر داد و نوشت که شرکت‌هایی با مجوز فدراسیون اسب‌سواری، سایت‌های شرط‌بندی راه انداخته و بلیت‌هایی نیز در این ارتباط می‌فروشند.

محمود خراسانی ریاست وقت کمیته مسابقات فدراسیون سوارکاری در همان هنگام گفته بود : «آيت‌الله العظمی شاهرودی كه از علما هستند بارها به محل مسابقات اسب دوانی آمدند و از برگه‌های پيش‌بينی مسابقات سواركاری حمايت كردند. ايشان حتی هميشه احاديثی را عنوان می‌كنند كه در آن بحث شرط‌بندی در سواركاری مطرح شده».

وی ادامه داد: «شرط بندی دو سواركار با هم در اسلام مشكلی ندارد و كاملا حلال است. البته در شرع آمده كه وكيل سواركار هم می‌تواند به جای سواركار شرط‌بندی كند. براي همين هم ما از سواركاران وكالت‌نامه گرفتيم تا مردم به عنوان وكيل‌شان روي اسب‌ها شرط ببندند. الان هم افرادی كه با كارت‌های هيجان روی اسب‌ها شرط می‌بندند، وكيل سواركاران به حساب می‌آيند».

پی‌گیری‌های تیم تحقیق خودنویس، ما را به شبکه‌ای ویژه از سرمایه‌گذاران، دلالان، ترتیب‌دهندگان شرط‌بندی‌های کلان اسب‌دوانی در ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس –به‌ویژه امارات متحده عربی- رساند.

نکته جالب توجه این‌جاست که قماربازی در امارات متحده عربی هم غیر قانونی است و جام جهانی اسب‌دوانی دوبی هم که به پشتوانه اسپانسرهایی چون هواپیمایی امارات هرساله جوایز چند میلیون دلاری برای برندگان در نظر می‌گیرد، حس هیجان را در شیخ‌زادگان اماراتی به حدی بالا نمی‌برد که خودشان شرط‌های میلیون دلاری ببندند.

این‌جاست که «آقازادگان» جمهوری اسلامی به کمک «امیرزادگان» می‌آیند تا با برپاکردن بستری امن برای رد و بدل شدن مبالغ کلان، «تفریحات سالم» و «شرعی» برآمده از پول‌های نفت را به کام خویش شیرین‌تر کنند.

شرکت‌های صوری فروشنده کالاهای آرایشی که در دوبی ثبت شده و در قشم و کیش و تهران شعبه دارند، وظیفه سفیدکردن پول‌های سیاه نفتی را به نحو احسن انجام داده و پورسانت‌‌بگیرها، هزینه هنگفت واردات اسب از نقاط مختلف دنیا، ترتیب‌دادن مسابقات، تضمین شرط‌بندی‌ها و امور مربوطه را انجام می‌دهند تا کماکان ادعا شود که «خیلی از مردم دوست دارند اسب داشته باشند و سوارکاری کنند». مردمی که عموم آن‌ها در جهنم اقتصادی ناشی از سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی، برای گذراندن زندگی روزمره خود در مضیقه هستند.

در آستانه مسابقات جام جهانی اسب‌دوانی دوبی که کمتر از سه ماه به آغاز آن مانده، خودنویس باز هم به پی‌گیری‌های خود ادامه خواهد داد.

دوستان خودنویس در صورتی که به هر نحو خبری موثق یا اطلاعاتی مفید در این زمینه –از جمله برگزاری مسابقات موسوم به پیش‌بینی تا شرط‌بندی‌های کوچک و بزرگ و ترتیب‌دهندگان آن‌ها- دارند، می‌توانند با آدرس ای‌میل editor@khodnevis.org تماس گرفته و به افشای حقایق کمک کنند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates