علیزاده طباطبایی: وکیل خاندان پدرخوانده، هنوز نام مهدی هاشمی در سایت مشترک بانک جهانی و کنوانسیون مبارزه با فساد مالی سازمان ملل، باقی است.
خودنویس: رابرت دووال در فیلم پدرخوانده، نقش وکیل خانواده مافیایی کورلئونه را بازی میکرد، اما به نظر میرسد، محمود علیزاده طباطبایی در عالم واقعی، «کانسیلیری» رفسنجانیها است.
محمود علیزاده طباطبایی در سالهای اخیر، شباهت زیادی با «کانسیلیری» یا دستیار حقوقی خانواده دون کورلئونه داشته است. وکیلی که به نحوی وابسته است و از طرف خانواده حرف میزند. ادعاهایی مطرح میکند که در جهت حفظ منافع خانواده پدرخوانده است.
علیزاده طباطبایی میتواند به عنوان وکیل از موکلش حمایت کند، اما پا را فراتر میبرد و مدعی میشود که هیچ فسادی در ماجرای استاتاویل واقع نشده است. او گناه توجه مجلس ششم به پرونده را به گردن یک وکیل «بهایی» میاندازد و میگوید: «مستند آقایان در خصوص استات اویل در مجلس ششم، گزارش یک وکیل بهایی انگلیسی بود که مجلس بررسی کرد و مشخص شد مهدی دخالتی نداشته است اما افرادی اصرار داشتند این موضوع دوباره جزو اتهامات باشد.»
علیزاده طباطبایی، پا را فراتر میبرد و میگوید: «در نهایت نیز همه مدیران استات اویل تبرئه شدند و از کسانی که متهم شان کرده بودند خسارت گرفتند.» این در حالی است که اگر حکم دادگاه به نفع مدیران استات اویل ختم شده بود، آمریکاییها از این شرکت به خاطر پرداخت رشوه به یک مقام ایرانی وزارت نفت، جریمهای سنگین نمیگرفتند.
هنوز مورد مربوط به نقش موکل اقای علیزاده طباطبایی، یا پسر پدرخوانده خاندان رفسنجانی، که میتوان به نحوی او را «مهدی کورلئونه» هم خواند، در سایتهای رسمی سر جای خود مانده و خبری از اثبات بیگناهی و فقدان فساد بر جای نمانده است.
رجوع به سایت بانک جهانی، بخش مربوط به کنوانسیون مبارزه با فساد مالی سازمان ملل، نشان میدهد که در سال ۲۰۰۶، استاتاویل بر پرداخت رشوه در ماه ژوئن ۲۰۰۲ و ژانویه ۲۰۰۳ به یک مقام نفتی ایرانی، صحه گذاشته است. بر اساس مدارک مورد تایید، شرکت هورتون که دریافت کننده رشوهها بوده، در عمل توسط مهدی هاشمی هدایت میشده است.
علاوه بر پرداختهای انجام شده دویست هزار دلاری و پنج میلیون دلاری، قرار بوده است که ۱۰ پرداخت یک میلیون دلاری نیز در طی ده سال صورت بگیرد. انتقال وجه از استات اویل به شرکت هورتون که توسط مباشر مهدی هاشمی، یعنی عباس یزدانپناه یزدی اداره میشد، در سپتامبر ۲۰۰۳ خاتمه یافت. مقامهای استات اویل به خاطر نقض قوانین تجاری نروژ، محکوم به پرداخت جریمه شند. در سال ۲۰۰۳ نیز، عباس یزدانپناه یزدی از سوی مقامهای انگلیسی برای تقدیم اطلاعات مرتبط با این پرونده تحت فشار گذاشته شد.
علیزاده طباطبایی اما خلاف این مساله را ادعا میکند: «کاملا تکذیب میکنم. نه تنها محکوم نشدند بلکه نهایتا بورس آمریکا، شرکت استات اویل را از بورس حذف کرد و گفت که تلاش کرده اعمال نفوذ کند و از ایران قرارداد بگیرد. پرونده رفت دادگاه و دادگاه آمریکا استات اویل را تبرئه کرد و استات اویل از بورس آمریکا خسارت گرفت.» این وکیل خاندان هاشمی، سندی ارائه نکرده است. او حتی به سادهترین منابع مربوطه توجهی نمیکند. اعتبار ادعای علیزاده طباطبایی مبنی بر حذف استات اویل از «بورس» را میتوان با یک جستجوی ساده بررسی کرد. نشانگان استات اویل در بورس نیویورک را میتوانید در خبرهای مربوط به این شرکت بیابید(NYSE:STO).
اگر ادعای علیزاده طباطبایی واقعیت داشت، آمریکا بایستی ۲۱ میلیون دلار جریمهای را که از استات اویل گرفته بود، پس میداد. اما رسانههای معتبر مالی جهان نیز خبر محکومیت استات اویل را دارند، نه برائتش را.
علیزاده طباطبایی و دامادش، که او نیز وکیل دیگر پرونده مهدی هاشمی است، در سایتشان دلایل بلامحل بودن اتهامات مربوط به استات اویل را مطرح کردهاند. عیزاده طباطبایی، منع تعقیب عباس یزدانپناه در پرونده استا اویل در سال ۲۰۰۵ را، تبرئه میخواند. این در حالی است که در اخبار رسمی و مستندات یک سال بعد، یعنی ۲۰۰۶، از عباس یزدی به عنوان فرد رابط برای دریافت رشوه نام برده شده است. در سال ۲۰۰۷ نیز، نام عباس یزدانپناه یزدی در پرونده توتال فرانسه نیز ذکر شد.
علیزاده طباطبایی و دامادش، برای اثبات برائت موکل خود، اکثرا از لینکهای ایرانی استفاده کردهاند و از ارائه لینکهای معتبر مربوط به بانک جهانی و یا رسانههای معتبر بینالمللی و اروپایی و یا آمریکایی، خودداری کردهاند.
علیزاده طباطبایی: «شاهد نقد» در مقابل «سردار نقدی»
محمود علیزاده طباطبایی نخستین بار وقتی به نفع فائزه هاشمی در دادگاه مطبوعات شهادت داد که سردار نقدی را هنگام هدایت نیروهای لباس شخصی علیه عبدالله نوری و عطاالله مهاجرانی در خیابانی در غرن دانشگاه تهران، به هنگام برگزاری نماز جمعه دیده است، از سوی بخشی از نیروهای اصلاحطلب با خوشآمدگویی ویژهای پذیرفته شد. او جزو همافران نیروی هوایی بود که در بهمن ۱۳۵۷ در حمایت از آیتالله خمینی رژه رفتند. او زمانی نیز نماینده رئیس جمهوری در ستاد مبارزه با مواد مخدر بود.
یک منبع مطلع به خودنویس میگوید که علیزاده طباطبایی به واسطه سابقه امنیتی مورد اعتماد سید محمد خاتمی برای حضور در ستاد بوده است.
علیزاده طباطبایی، بعد از شهادتش به نفع فائزه هاشمی که آن زمان بدون بررسی از سوی بسیاری از اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گرفت، اما گروهی نسبت به این شهادت تردیدهایی داشتند، کاندیدای شورای شهر شد و کارگزاران، حامیاش شدند. او در دوره اول شوای شهر، در جناح نزدیک به عطریانفر قرارداشت، که خود، از مدیران امنیتی نظام بوده است.
رسانههای یک طرف: مصرف کنندگان جعلیات آقای وکیل
اگر یکایک ادعاهای علیزاده طباطبایی در باره موارد اقتصادی مرتبط با موکلش بررسی شود، میتوان بررسی کرد که ایشان در دفاع از موکل سخن گفته یا تلاشش، انحراف افکار عمومی از واقعیتها و مستندات بوده است؟ رسانههای نزدیک به جناح هاشمی رفسنجانی، از بررسی این ادعاها خودداری میکنند. همچنین، بسیاری از رسانههای خارج از کشور نیز این ادعاها را نادیده میگیرند، چرا که کار حرفهای و بررسی ادعاها میتواند منتهی به بی اعتبار شدن وکیل «پدرخوانده» شود.
علیزاده طباطبایی، طبیعتا به عنوان وکیل تلاش کرده بسیاری از اتهامات را از موکل خود دور کند. در مواردی نیز خودش را به نادانستن زده است، از جمله وقتی مدعی شد که نمیداند چرا مهدی هاشمی با پاسپورتش به ایران نرفته است. کسانی که گذرنامههای مهدی هاشمی در خارج از کشور را دیدهاند، به خوبی به تعدد رفت و آمد او به فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی، و ویزاهایی که گرفته است آگاهند، آنها حتی میدانند که مهدی هاشمی، علت گرفتن گذرنامهای جدید، ماهها پیش از بازگشت به ایران را، «پر شدن» گذرنامه قبلی از مهر ورود اعلام کرده بود. یک فرد نزدیک به اتحادیه اروپا در سال ۱۳۹۱، به خودنویس از وجود گذرنامههای متعدد یک مقام سابق ایرانی ساکن اروپا خبر داد که بررسیهای خودنویس نشان داد این فرد، کسی جز مهدی هاشمی نبوده است.
آقای علیزاده طباطبایی پس از بازگشت موکلش به ایران در باره فقدان گذرنامه گفت: «آقای هاشمی، گذرنامهشان را برای گرفتن ویزای کانادا به سفارت کانادا [در انگلستان] داده بود… ایشان گذرنامه داشتهاند، حالا به چه دلیلی ایشان گذرنامهشان را ارائه ندادهاند، نمیدانم.» این در حالی است که اگر مهدی هاشمی، گذرنامهاش را در انگلستان به سفارت کانادا داده بود، با چه مدرک مسافرتیای از لندن به دوبی پرواز کرده بود؟ قاعدتا این پرواز نمیتوانسته بدون گذرنامه انجام بگیرد، چرا که برگه عبور ایشان در دوبی صادر شده بود. خودنویس همان زمان موارد مرتبط با گذرنامههای مهدی هاشمی را در گزارشی منتشر کرده بود.
بیاعتبار شدن این وکیل که پروندههای تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله غنچه قوامی را نیز در دست دارد، طبیعتا به نفع موکلان دیگر نخواهد بود.
با این همه، به نظر میرسد اعتبار کاری علیزاده طباطبایی، وابسته به بقای خاندان هاشمی است. تا زمانی که این خانواده پابرجاست، دفاع از پروندههای مرتبط با اعضای خانواده بر عهده «کانسیلیری» است. او کماکان موکل خود را یکی از مقامهای مهم نظام میداند. شاید منظورش نظام مافیای نفتی جمهوری اسلامی باشد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.