18.02.2013

نصایح رهبری و ‘راهبرد رابین‌هودی’ احمدی‌نژاد

بی‌بی‌سی: رهبر ایران در سال‌ها و ماه‌های اخیر بارها ناچار شده در دعوای میان سران سه قوه مداخله کند

بحران تنازع بقا در لایه اول مدیریت سیاسی ایران که در هفته‌های گذشته به اوج خود رسیده است، با سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در جمع گروهی از مردم تبریز و واکنش محمود احمدی‌نژاد به آن وارد مرحله‌ تازه‌ای شد.

آقای احمدی‌نژاد بعد از گذشت ۲۴ ساعت از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای، در پیامی خطاب به او بر ادامه کار دولت تا “آخرین لحظات” تاکید کرد و گفت به “عنوان خادمان ملت” در این مسیر “کوچک‌ترین قدمی بر خلاف مصالح کشور بر نخواهیم داشت”.

این در حالی است که علی و صادق لاریجانی؛ روسای دو قوه مقننه و قضاییه، بلافاصله بعد از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در دو بیانیه جداگانه، اعلام کرده بودند که مجلس و دستگاه قضایی، “اندرزهای مشفقانه” رهبر ایران را مبنای عمل خود قرار خواهند داد.

همچنین ۲۶۵ نفر از نمایندگان مجلس با انتشار بیانیه‌ای از “آنچه که در مجلس شورای اسلامی در حوزه استیضاح گذشت” عذرخواهی کرده و “اطاعت از فرمایشات رهبر عالیقدر” را واجب شرعی و قانونی دانسته بودند.

با وجود همه این‌ها، آقای احمدی‌نژاد به جای عذرخواهی و عقب‌نشینی و اعلام اطاعت از رهبر ایران، بر ادامه راه بر اساس برداشتی که خود از “مصالح کشور” دارد، پافشاری کرده است.

قبل از انتشار نامه رئیس‌جمهوری به رهبر ایران، رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی از جمله صدا و سیما که مستقیما تحت نظر آیت‌الله خامنه‌ای اداره می‌شود، صریحا خواهان عذرخواهی رئیس‌جمهوری شده‌ بودند.
‘خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق’

آیت‌الله خامنه‌ای که همیشه سعی می‌کرد در اختلاف مقام‌های جمهوری اسلامی، میانه دعوا را بگیرد، در ماجرای افشاگری اخیر اقدام محمود احمدی‌نژاد را به صراحت “خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق” توصیف کرد تا نشان دهد نظر او این بار به نظر برادران لاریجانی نزدیک‌تر است.

پیش‌تر علی لاریجانی رئیس قوه مقننه، افشاگری رئیس‌جمهوری را “خلاف اخلاق” دانسته بود و برادرش صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، آن را “خلاف تمام موازین شرعی و قانونی و جرم” اعلام کرده بود.

رهبر ایران، البته مجلس را هم از سرزنش خود بی‌نصیب نگذاشت و استیضاح وزیر تعاون و سخنان مطرح شده در این جلسه را “بی‌فایده” توصیف کرد و افزود “دفاع رئیس محترم مجلس” هم قدری زیاد‌ه‌روی بود و لزومی نداشت. با این حال ماهیت سخنان رهبر ایران در مورد آقای احمدی‌نژاد، تردیدی باقی نمی‌گذارد که خلاف‌کار اصلی از دید او چه کسی است.
تجاهل‌العارف

آقای احمدی‌نژاد در جلسه استیضاح وزیر تعاون، فیلمی را از گفتگوهای فاضل لاریجانی، برادر روسای دو قوه قضاییه و مقننه با سعید مرتضوی، رئیس سازمان تامین اجتماعی پخش کرد. به استناد این فیلم، فاضل لاریجانی از سعید مرتضوی می‌خواست او را با یکی از سرمایه‌گذاران کلان کشور آشنا کند تا در قبال دریافت دو ملک به ارزش تقریبی یک و نیم میلیارد تومان و دریافت ماهیانه ۱۵هزار دلار، مشکلات او را در مجلس و قوه قضاییه حل کند. فاضل لاریجانی در این فیلم، از سرمایه‌داران دیگری نام برد که با پرداخت مبالغی و با استفاده از نفوذ او در مجلس و قوه قضاییه، ‌مشکلاتشان -از جمله مشکل بدهی معوقه‌شان به سیستم بانکی کشور- را حل کرده‌اند

رهبر ایران در سخنرانی خود با ارائه روایتی ناقص از ماهیت اتهامات مطرح شده توسط رئیس‌جمهوری، افشاگری او علیه قوای دیگر را عملا ناوارد دانست.

آقای احمدی‌نژاد در جلسه استیضاح وزیر تعاون، فیلمی را از گفتگوهای فاضل لاریجانی، برادر روسای دو قوه قضاییه و مقننه با سعید مرتضوی، رئیس سازمان تامین اجتماعی پخش کرد. به استناد این فیلم، فاضل لاریجانی از سعید مرتضوی می‌خواست او را با یکی از سرمایه‌گذاران کلان کشور آشنا کند تا در قبال دریافت دو ملک به ارزش تقریبی یک و نیم میلیارد تومان و دریافت ماهیانه ۱۵هزار دلار، مشکلات او را در مجلس و قوه قضاییه حل کند. فاضل لاریجانی در این فیلم، از سرمایه‌داران دیگری نام برد که با پرداخت مبالغی و با استفاده از نفوذ او در مجلس و قوه قضاییه، ‌مشکلاتشان -از جمله مشکل بدهی معوقه‌شان به سیستم بانکی کشور- را حل کرده‌اند.

محمود احمدی‌نژاد با پخش این فیلم، به طور مشخص فاضل لاریجانی را به انجام کاری متهم کرد که در عرف عام به آن “کارچاق‌کنی” گفته می‌شود و برادرانش علی لاریجانی و صادق لاریجانی را تلویحا همدستان او در این کار غیرقانونی معرفی کرد.

به بیان دیگر، رئیس‌جمهوری تلاش کرد که با ارائه این فیلم در مجلس، وجود فساد در بالا‌ترین سطوح قانون‌گذاری و قضایی کشور را برملا کند؛ اتهام بسیار سنگینی که طرح آن به این شکل و در این سطح، کاملا بی‌سابقه بود.

توصیف این ماجرا از زبان آیت‌الله خامنه‌ای اما به گونه دیگری بود. رهبر ایران در سخنرانی خود، با تجاهل یا بی‌اعتنایی نسبت به ماهیت افشاگری محمود احمدی‌نژاد علیه برادران لاریجانی، بدون نام بردن از فاضل لاریجانی یا اشاره به نسبت او با روسای دو قوه گفت “اگر یک فردى متهم به فساد است، نمی‌شود به خاطر او دیگران را متهم کرد. حتّى اگر ثابت هم می‌شد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است. دادگاهى نرفته، محاکمه‌اى نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوه‌ قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است”.

تاکید آیت‌الله خامنه‌ای بر رعایت اصول قانونی در حالی صورت می‌گیرد که خود او و رئیس قوه قضاییه، بدون دادگاه و محاکمه، محمود احمدی‌نژاد را متهم به رفتار «خلاف قانون» کرده‌اند. صادق لاریجانی پا را از این هم فرا‌تر گذاشته و بدون محاکمه، رئیس‌جمهوری را «مجرم» اعلام کرده است.

رهبر ایران، البته اتهام دیگری را هم به فهرست طولانی اتهامات رئیس‌جمهوری اضافه کرد: “تضییع حقوق اساسی مردم”.
عهدشکنی رئیس‌جمهوری؟

محمود احمدی‌نژاد در جلسه استیضاح وزیر تعاون گفته بود “من رئیس‌ جمهور این کشور هستم و دارم از حقوق اساسی ملت دفاع می‌کنم”.

آیت‌الله خامنه‌ای با ایراد اتهام “تضییع حقوق اساسی مردم” به آقای احمدی‌نژاد، عملا این مدعای او را کذب دانست و با گفتن اینکه “این کار‌ها متناسب با تعهد‌ها نیست؛ با سوگندهائى که خورده شده، مناسب نیست”، رئیس‌جمهوری را تلویحا به شکستن سوگند و عهد خود متهم کرد؛ اتهامی که در صورت اثبات، کفایت رئیس‌جمهوری را برای ادامه کارش زیر سوال می‌برد.

آیت‌الله خامنه‌ای با این وجود تصریح کرد که فعلا قصد دارد به “نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه” بسنده کند و از حامیانش خواست اقدامی نکنند. از مجموعه اظهارات و رفتارهای آیت‌الله خامنه‌ای در ماه‌های گذشته چنین برمی‌آید که او ترجیح می‌دهد چند ماه آخر ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد بدون تنش به پایان برسد تا در انتخابات آینده، برای همیشه از صحنه سیاسی کشور حذف شود؛ خواسته‌ای که آشکارا با عزم آقای احمدی‌نژاد برای حضور جدی یکی از نزدیکانش در انتخابات منافات دارد.
راهبرد ‘رابین‌هودی’ احمدی‌نژاد

اقدامات محمود احمدی‌نژاد در ماه‌های گذشته حاکی از تصمیم قاطع او برای جلوگیری از حذف بی‌دردسرش از عرصه سیاسی است. علی لاریجانی حدود پنج ماه پیش در جلسه علنی مجلس، آقای احمدی‌نژاد را به استفاده از شیوه‌های رابین‌هودی متهم کرده بود. شاید بتوان از این تشبیه، برای توصیف راهبرد آقای احمدی‌نژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کرد.

آقای احمدی‌نژاد از برنامه آیت‌الله خامنه‌ای و نزدیکانش برای حذف بی‌سروصدای خود آگاه است. او در عین حال می‌داند که توان رویارویی مستقیم با رهبر ایران را ندارد. بنابراین به جای وارد شدن در نبرد کلاسیک و رودررو، ترجیح می‌دهد از شیوه پارتیزانی و غیرمستقیم برای پیشبرد اهداف خود، سود ببرد. استفاده از این شیوه غافل‌گیرانه به او امکان می‌دهد که زمان و مکان حمله را خود انتخاب کند و حریف را در موضع تدافعی و واکنشی قرار دهد.

او با استفاده از همین شیوه توانست ضربه‌ای کاری به حیثیت برادران لاریجانی وارد کند. ضربه محمود احمدی‌نژاد به صادق لاریجانی که از منصوبین رهبر ایران است، در واقع ضربه‌ای به رهبر ایران هم محسوب می‌شد بدون آنکه هزینه‌های رویارویی مستقیم با رهبری را به او تحمیل کند.

این بازی دوگانه، محمود احمدی‌نژاد را از یک مزیت نسبی دیگر هم بهره‌مند می‌کند. او می‌داند که مقابله با رهبر ایران، می‌تواند به افزایش محبوبیت او در بخش‌هایی از جامعه ایران کمک کند و برای نامزد احتمالی مورد حمایت او در انتخابات پیش رو، به اصطلاح “رای‌آور” باشد. بنابراین، با شیوه رویارویی غیرمستقیم، بدون پرداخت هزینه واقعی، سود واقعی تقابل با رهبری را از آن خود می‌کند.
بازی سه سر باخت

بعید است که آیت‌الله خامنه‌ای و نزدیکان او از این شیوه بی‌اطلاع باشند، پس چرا شاهد اقدام مشخصی از طرف او نیستیم؟ پاسخ این پرسش را شاید بتوان در متغیرهای تازه‌ای جستجو کرد که وقایع انتخابات ۱۳۸۸، بر معادله موازنه قدرت آیت‌الله خامنه‌ای تحمیل کرده است.

آیت‌الله خامنه‌ای در دو انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸، با استفاده از محمود احمدی‌نژاد توانست یک جناح سیاسی مهم و چند شخصیت موثر را از صحنه سیاسی ایران حذف کند. کنار رفتن این وزنه‌های سیاسی، موازنه قدرت آیت‌الله خامنه‌ای را دچار تغییر و معادله‌ای تازه را با متغیرهای کاملا جدید، جایگزین آن کرد. با ورود افراد و مهره‌های جدید به بازی بزرگان، رقابت بین آن‌ها برای نزدیک‌تر شدن به منبع اصلی قدرت و تثبیت خود، تنازع بقا در لایه‌های بالای مدیریت کشور را به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش داد و آیت‌الله خامنه‌ای برای پایان دادن به این منازعات، چاره‌ای جز ورود در این دعوا‌ها نداشت.

روند صعودی ورود آیت‌الله خامنه‌ای برای پایان بخشیدن به منازعات سیاسی، به تدریج خود او را به یکی از طرفین دعوا تبدیل کرد؛ روندی که در انتخابات گذشته به اوج خود رسید. در بحران پس از انتخابات ۱۳۸۸، رهبر ایران با دفاع تمام قد از آقای احمدی‌نژاد، عملا وزن سیاسی خود را در ترازوی رئیس‌جمهوری نهاد که این‌ روز‌ها در مقابل او ایستاده است.

رهبر ایران، اگر به حضور نامزد مورد تایید آقای احمدی‌نژاد در انتخابات تن دهد، باید خطر پیروزی احتمالی او را هم به جان بخرد؛ احتمالی که در صورت تحقق، در مدت چهار ساله به هیچ وجه به نفع آیت‌الله خامنه‌ای نخواهد بود.

اگر به سمت حذف احمدی‌نژاد در ماه‌های پیش از انتخابات حرکت کند، باید هزینه سیاسی عظیم آن در شرایط شکننده اقتصادی فعلی را هم پذیرا شود. و نهایتا اگر برخورد نهایی را تا انتخابات به تعویق بیاندازد، علاوه تحمل هزینه‌های سیاسی و اقتصادی برکناری رئیس‌جمهوری، باید هزینه یک بحران انتخاباتی دیگر را هم پرداخت کند که مشروعیت سیاسی حکومت را با چالشی جدی روبرو خواهد ساخت.

شاید آقای احمدی‌نژاد با علم به این مشکلات است که کماکان به نبرد پارتیزانی خود در فضای سیاسی ادامه می‌دهد و رهبر ایران هم چاره‌ای جز تحمل او ندارد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates