دانشکده نوبنیاد مداحی و فساد مداحان
رادیوزمانه: اکبر فلاحزاده – تاکنون عربدهکشی و چاقوکشی برای مداحی کافی بود. سواد و تخصصی هم لازم نبود. اما حالا که تعداد عربدهکشان زیاد و رقابت سختتر شده، شرایط تازهای برای مداح شدن قائل شدهاند.
به گزارش ایرنا «علی اکبر مداحی»، رییس سازمان بسیج مداحان کشور گفت: تا دو سال آینده، دانشکده «هنر و ادبیات آیینی (مداحی)» در دانشگاه بسیج راهاندازی میشود. به گفته او «سرفصلها و طرح درسهای این رشته توسط دکتر «سنگری» و کمیته تحقیق و پژوهش سازمان بسیج مداحان کشور تهیه شده و تحقیق برای تهیه متون درسی آن در حال انجام است.
در این رشته تحصیلی علاوه بر دروس تخصصی مداحی به درسهایی همچون اخلاق، اعتقادات، سیره پیامبر اسلام و ائمه اطهار نیز توجه شده است. وی با بیان اینکه پذیرش در این رشته از طریق آزمون ورودی صورت میگیرد، شرط ورود به این رشته را «مداح» بودن ذکر کرد.
مداحی گفت: از حدود ۱۰۰ هزار مداح کشور تاکنون ۲۰ هزار مداح زن و مرد را در سازمان بسیج مداحان کشور ساماندهی کردهایم که از این تعداد حدود هشت هزار نفر در دورههای آموزشی این سازمان شرکت کردهاند.
عبدالرضا هلالی، مداح:
«حاج منصور به من گفت: این چه ریشیست؟ برو به اندازه عقلت ریش بگذار!»
رئیس سازمان بسیج مداحان کشور گفت: آموزش و سازماندهی مداحان، تهیه و تدوین نظام تربیتی و آموزشی مداحان، اجرای تدابیر رهبر معظم انقلاب در خصوص مداحی، هیئتداری و شعر مذهبی، استعدادیابی و کادرسازی از بین مداحان نوجوان و جوان، تولید محصولات فاخر فرهنگی و ایجاد مدرسه مداحی برای دوره متوسطه تحصیلی از جمله برنامههای این سازمان است.
مداحی با بیان اینکه «دستگاه حضرت سیدالشهدا» متعلق به همه مردم است، خاطرنشان کرد: مداحان یکی از اثرگذارترین اقشار جامعه بر روی تودههای مردم با گرایشهای مختلف هستند.
قبل از ایجاد «دانشکده» برای مداحان دورههای آموزشی میگذاشتند که هم شامل مردان و هم شامل زنان میشد: همین دو ماه پیش یک دوره آموزشی زنان مداح به پایان رسید: به گفته «مدیر واحد خواهران سازمان بسیج مداحان کشور» این دوره آموزشی در دو سطح مقدماتی و متوسطه با برگزاری ۲۰۰ ساعت آموزش برای هر سطح در ۲۷ فصل برگزار شد که «دوره پُرخیر و برکتی» بود و طبق برنامه زمانبندی شده انجام شد و «توانستیم از استادان برجسته کشوری» در این زمینه بهره ببریم.
منظور او از «استادان برجسته کشوری» افرادی مانند مهدی طائب، ذوالنور و امثال آنهاست.
وی هدف از برگزاری این دورهها را افزایش سطح دانش و آگاهی مداحان کشور برشمرد و با بیان اینکه تاکنون حدود چهار هزار نفر از بانوان مداح در این دورهها شرکت کردهاند، گفت: «تلاش میکنیم تا این دورهها را به صورت جداگانه برای هر استان برگزار کنیم، چرا که با انجام اینکار میتوانیم تعداد بیشتر از ذاکران و مداحان اهل بیت را آموزش دهیم و دورههای پُربارتر و منظمتری را برگزار نماییم.»
در زمانی که بیکاری بیداد میکند، مداحان پول پارو میکنند. به همین خاطر مردم برای مداح شدن که در یک جامعه بسته امکان ارتقاء اجتماعی را فراهم میکند، از سر و کول هم بالا میروند. به خصوص اینکه تعداد امامزادههای کشور هم بعد از انقلاب رشد محیرالعقولی داشته و چند برابر شده است. تعداد مساجد و تکایا و حسینیهها نیز تقریباً به همین میزان افزایش یافته و خرافات نیز بهطرز وحشتناکی شیوع یافته است.
چگونگی ورود به جرگه مداحان
با این حال هرچند وارد شدن به جرگه مداحان دانش و فرهنگ نمیخواهد، اما فرزیهای خاصی نیاز دارد و باید دم خیلیها را دید تا بگذراند مداح شوی. از جمله این مداحان یکی هم «عبدالرضا هلالی» است که سایت مشرقنیوز در مورد چگونگی ورودش به جرگه مداحان با او گفتوگو کرده.
هلالی میگوید: «اولین بار سیزده سالم بود که پای میکروفون مداحی کردم (…) شاید کلاً در آن زمان سه – چهار تا شعر بیشتر بلد نبودم و کاملاً ناپخته بودم، اما خیلی دوست داشتم به سبک سینهزنی بخوانم.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا کلاسی هم رفته و پای درس استادی آموزش دیده، میگوید: «نه. کلاس آنطور که بخواهم بروم مداحی یاد بگیرم، نرفتم، و چون علاقمند به روضه شده بودم و به سمت هیأت گرایش پیدا کرده بودم؛ به جلسات حاج منصور میرفتم و نوارهای آقای آهنگران را گوش میدادم. بعضیها طیف حاج منصور و روضه را میپسندیدند و برخیها هم طیف کلاسیک مانند آهنگران را؛ اما من فضای بین این دو سبک را میپسندیدم.»
او البته توضیح نمیدهد که چرا به جای اینکارها نمیرفته به مدرسه که درسش را بخواند. چون این مداح از آلات موسیقی «غیر مجاز» استفاده میکرده، مداحان سابقهدار مانند «حاج منصور» و «حدادیان» تحویلش نمیگرفتهاند.
به گفته خودش «نمیگفتند حاج منصور مخالف است، من مصاحبتی با ایشان نداشتم. البته احساس میکردم که با روش من مخالف است (…) اما ایشان بروز نمیداد. من خیلی با ترس و لرز ایشان را از دور نگاه میکردم و تا چشمش به من میافتاد، فرار میکردم که یک موقع صدایم نکند، بگوید بیا اینجا.»
دستههای مافیایی
مداحان، پیادهنظام
خط مقدم جنگ نرم؟
وارد شدن به این محیط بنا به گفتههای این مداح فرق زیادی با ورود به دستههای مافیایی ندارد: ابتدا باید دم پدرخوانده یا اطرافیانش را دید و به او خدمت کرد و پیش او دولا و راست شد تا کم کم به داخل دسته راهت بدهند. این بخش از گفتوگوی مشرقنیوز با هلالی بهخوبی روابط مافیایی را در میان مداحان نشان میدهد:
– اولین دیدارتان چگونه بوده است؟ آیا آقای ارضی (حاج منصور) چیزی به شما گفت؟
هلالی: اولین بار که با حاجی سلام علیک کردم، سلام علیکمان اینطور بود که خیلی تند به من گفت این چه ریشی است که شما گذاشتهاید؟ به اندازه عقلت ریش بگذار! بعد سریع پشتش را به من کرد. من هم سریع گفتم چشم، شما چه امری میفرمایید؟ حاج آقا گفت برو ریشات را بزن. البته بهنظرم بحث اصلی حاج آقا حرف گوش کردن بود والا بحث حاجی صرف بلند یا کوتاه بودن ریش نبود، میخواست ببینید چقدر حرفش را گوش میدهم. اشاره کرد گفت شما محاسنت را کوتاه کن. خیلی نگاه نکرد و خیلی هم تند برخورد کرد، اما چون خیلی دوستش داشتم فردای آن روز محاسنم را زدم. خودش هم تعجب کرد که اینقدر سریع دستورش را اجرا کردم. این امر باعث شد که ایشان من را یک فرد تابع بداند (…) حاج منصور بیشتر با رفتارش خیلی مسائل را گوشزد میکند. مثلاً روزی که حاج منصور نگاهت نمیکرد میفهمیدیم کار اشتباهی کردیم. یا اینکه سلام میدادیم نگاهمان نمیکرد، با رفتارش میفهماند که کار اشتباهی انجام دادیم.»
بیکاری جوانان و نداشتن امکان تفریح و سرگرمی، آنها را عملاً به نوچه مداحان تبدیل میکند. مصاحبهکننده مشرقنیوط میپرسد:«(…) عدهای دور مداحها جمع میشوند و یکسری خودشان را آدم یک مداح حساب میکنند و دنبالش به این هیئت و آن هیئت میروند. من خودم دیدهام حاج منصور وقتی از مسجد بازار بیرون میآمد برمیگشت به آنها تندی میکرد و میگفت پشت سر من راه نروید (…) یک سری آدمها جمع میشوند از اول صبح پشت در منزل شما هستند تا آخر شب بعد از هیئت. میآیند میگویند مثلاً آقا رضا (هلالی) را برسونیم یا اگر آقا رضا کاری دارد انجام بدهیم، شما چه برخوردی با اینگونه مسائل داشتید؟»
هلالی میگوید: «خُب ما اوایل حیا میکردیم (…) و از آن طرف هم نمیشد که به کسی بگویم آقا طرفم نیا.»
از همین گفتهها بهخوبی مشخص است که چه محیط رقتباری در کسب و کار مداحی ایجاد شده است. جوانانی که در یک جامعه سالم گرم تحصیل و ورزش و دارای روحیه شاد و با نشاطاند، در جامعه ما غالباً یا به اعتیاد کشانده میشوند یا اینکه به شوق یافتن کار و کسب یک لقمه نان، غرورشان را زیر پا میگذارند و به هر دری میزنند و حتی نوچگی اینگونه مداحان را هم میکنند. چنان که تجربه تلخ سالیان اخیر نشان داد، بسیاری از این مداحان به همراه نوچههایشان در هیئتهای سینهزنی، از عوامل سرکوب دانشجویان و مردم در تظاهرات خیابانی هم بودهاند.
فساد مداحان
حاشا از این تباهی/ تا کی شب و سیاهی عزاداری:
هیئت بعثت در شهر یزد.
مداحی متفاوت.
این فیلم مداحی را از شبکه استانی یزد بهطور زنده پخش میکردند
که ناگهان متوجه محتوای آن شدند
و آن را قطع کردند.
آیا ساماندهی مداحان زیر پوشش دانشکده مداحی تلاشیست برای هدایت مداحان در جهتی که حکومت میپسندد؟
آیا حکومت وحشت دارد
از تکرار تجربههایی مانند مداحی هیئت بعثت در یزد؟
البته نفوذ اجتماعی و درآمد زیاد این شغل، فسادآور هم هست: فیلمی از تریاک کشیدن همین «مداح اهل بیت» به همراه دو دختر که توسط تلفن همراه گرفته شده، در اینترنت افشاء شده. همچنین فیلم مشابهای از فردی به نام «آخوند گلستانی» که در سایتهای اجتماعی به طور گستردهای پخش شده است.
به نوشته سایت بازتاب «فساد اخلاقی وحشتناک برخی مسئولان، روی دیگر سکه ریاکاری است. این سایت هر چند پرداختن موردی به فساد اخلاقی افراد را از نظر اخلاقی و شرعی «زیبنده» نمیداند، اما این پرسش را مطرح میکند که «چه شد که فساد اخلاقی تا این اندازه میان نیروهای ارزشی نفوذ کرده است؟ با افزایش پروندههای مفاسد اخلاقی حتی در میان نیروهای ارزشی و متدین، مسئولان این سؤال را از خود میپرسند که با این فضای پررنگ ارزشی در جامعه، چرا فساد میان نیروها و مدیران ارزشی نفوذ کرده است.»
به گزارش این سایت، در سالهای اخیر، به ویژه سال جاری، پروندههای مفاسد اخلاقی نیروهای متدین و ارزشی به صورت تعجبآوری افزایش یافته است. ارتباطات جنسی برخی مداحان مشهور با خانمهای متعدد، سقوط اخلاقی مدیران امنیتی و قضایی، صرف مشروبات الکلی و مواد مخدر توسط نیروهای بهظاهر حزباللهی یکی پس از دیگری رخ میدهد و زنگ هشدار درباره فروپاشی اخلاق اسلامی را به صدا درآورده است.
به نظر بازتاب سه عامل اصلی «در رخ دادن این پدیده» مؤثر بوده است:
«نخست اوج گرفتن ریاکاری، تظاهر و تملق در جامعه که به پوک شدن رفتارها و اعمال دینی از نیت و معنویت واقعی انجامیده و موجب شده است تا این طیف اخلاق و رفتار دینی را به عنوان نمایشی برای حفظ موقعیت، شأن اجتماعی و قدرت بدانند (…) و در خلوت که دیگر ریا و تملق دستاوردی ندارد، دست به آن کار دیگر بزنند، زبان به مشروبات الکلی بازکنند، مواد مخدر مصرف کنند و دامن به زنبارگی بیالایند.
دوم، فساد اقتصادی و بازشدن پول حرام به زندگی این طیف که ابتدا با توجیه تأمین حداقل معیشت آغاز میشود، موجب شده تا رزق حرام مسیر ورود به سایر گناهان و تباهیهای اخلاقی را به زندگی متدینین باز کند و این مسیر نه تنها خود آنها را به سقوط کشانده، بلکه بسیاری از خانوادههای این افراد را دچار تباهی کرده است.
سوم، برخی ظلمهای سیاسی، قضایی و امنیتی که در سالهای اخیر رخ داده، اگرچه با توجیه ایدئولوژیک و برای حفظ نظام بوده، اما آمران و مرتکبان را با عذاب وجدان همراه ساخته است، بهخصوص که اخیراً حقانیت بسیاری از سخنانی که تا دیروز بر زبان راندن آنها جرم تلقی میشد، آشکار شده است. اما وجدانی که به ندای آن توجه نشود، یا به خواب میرود یا برای خاموش کردن آن باید در زیر آوار فساد دفن گردد.»
به جز سایت بازتاب که خودی محسوب میشود، این حرفها از دهان هر کس دیگری در آید، به این زودیها از زندان رهایی پیدا نمیکند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.