لغو کنسرتها؛ از زیان مالی تا ورشکستگی
بیبیسی: چهرههای سرشناس موسیقی ایران در نشستی به افزایش محدودیتها در کار موسیقی اعتراض کردند
کارزار صنف موزیسینها در خانه موسیقی و سخنان انتقاد آمیز و معترضانه آنها نسبت به وقایع اخیر و لغو کنسرتها و نیز سخنان نسبتا دو پهلوی هادی صادقی( معاون فرهنگی قوه قضاییه) در اوایل هفته جاری از برزخ پیش روی اهالی موسیقی خبر میدهد. از فشار تازهای که حداقل تا به امروز با چنین شدتی حس نمیشد. فشاری که میتوان آن را به قطع کردن یکی از منابع اصلی حیات اقتصادی آنها تعبیر کرد؛ جلوگیری از برگزاری کنسرتها.
برگزاری کنسرت برای برخی از هنرمندان موسیقی که از شهرت و معروفیتی در میان مردم برخوردارند به رغم هزینههای سنگینی که دارد، همچنان مهمترین محل کسب درآمد و سودآوری است، لذا قطع و متزلزل کردن این منبع، عملا بریدن شریان اقتصادی پیشه آنها به شمار میآید.
لغو پیاپی کنسرتهای موسیقی در چندماه اخیر جدای از آسیبهای معنوی، تهیهکنندگان و دستاندرکاران این گونه کنسرتها را نسبت به آینده این حرفه دچار تزلزل و تردید ساخته است و به همین دلیل است که ماندگاری این شغل بسیار لغزان و غیرثابت است و تا به امروز چندین تهیهکننده کنسرت یا ورشکست شده و یا اینکه مجبور به تغییر شغل شدهاند.
۱۵ شرکت موسیقی فعال هستند
در سوی دیگر تولید آلبومهای موسیقی به دلیل عدم رعایت قانون کپیرایت توسط مردم و نیز مخاطبان، با زیان مالی برای شرکتهای موسیقی روبرو شده است. برابر آماری که رامین صدیقی، مدیر نشر هرمس در سمینار سه دهه موسیقی در سال ۸۷ و در بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر ارائه داد”از میان ۱۲۰ ناشر و شرکت خصوصی موجود در حوزه موسیقی تنها ۱۵ مورد آنها فعال هستند.”
یک سال بعد(پاییز ۸۸) محمدرضا لطفی،آهنگساز نامی که خود در زمان حیاتش، مدیریت موسسه آوای شیدا را عهدهدار بود، در بروشور آلبوم شور خورشید نوشت: “تنها ۵ شرکت موسیقی فعالیت جدی دارند”این فعالیت قطعا با توجه به شرایطی که در چند سال اخیر دامنگیر اقتصاد ایران شده است، از گذشته نیز دشوارتر شده است، ضمن اینکه اهل موسیقی نیز تاکنون فعالیت جدی درباره دفاع از حقوق صنفی خود صرف نکردهاند، بر خلاف اهالی سینما که با پیگیریهای سفت و سخت عملا توانستند بخشهایی از مطالبات خود در حوزه کپیرایت را به سر منزل مقصود برسانند.
در یک دهه اخیر روند اقبال به موسیقی پاپ رو به گسترش و بر عکس اقبال به موسیقی سنتی روز به روز رو به کاهش نهاده است. سال ۱۳۸۵ که مرکز مطالعات موسسه همشهری،نظرسنجیای درباره میزان اقبال شهروندان به موسییقی انجام داده بود، “موسیقی پاپ با ۳۷ درصد از موسیقی سنتی با ۳۵ درصد پیش افتاده بود.” اکنون اما با توجه به روند رو به رشد موسیقی پاپ و سطح دسترسی مردم به انواع دیگر موسیقی در فضای مجازی، به نظر میرسد موسیقی سنتی اقبال کمتری را نیز شاهد باشد.
در یک دهه اخیر روند اقبال به موسیقی پاپ رو به گسترش و بر عکس اقبال به موسیقی سنتی روز به روز رو به کاهش نهاده است. سال ۱۳۸۵ که مرکز مطالعات موسسه همشهری، نظرسنجیای درباره میزان اقبال شهروندان به موسیقی انجام داده بود، “موسیقی پاپ با ۳۷ درصد از موسیقی سنتی با ۳۵ درصد پیش افتاده بود.” اکنون اما با توجه به روند رو به رشد موسیقی پاپ و سطح دسترسی مردم به انواع دیگر موسیقی در فضای مجازی، به نظر میرسد موسیقی سنتی اقبال کمتری را نیز شاهد باشد. این اقبال کم سبب شده است تا در چند سال اخیر برخی نهادهای دولتی و خصوصی بزرگ که امکان بودجه گزاری برای جشنهای سالانه یا خاص را دارند، بیشتر از هنرمندان وگروههای موسیقی پاپ برای مراسمشان دعوت کنند تا هنرمندان موسیقی سنتی.
این رویکرد به کاهش بخشی دیگر از درآمدهای اهالی موسیقی سنتی سوق پیدا کردن این درآمد به سمت رقبایشان در حوزه پاپ انجامید. در چنین شرایطی است که برگزاری کنسرت در سالنهای موسیقی اهمیتی دوچندان مییابد. اما مشکل این است که برگزاری کنسرت در سالنهای ایران پیچیدگیهای بسیاری دارد و تهیهکنندگان موسیقی معتقداند باید کفشهای آهنین داشت تا بتوان چنین مسیری را پیمود و به سلامت از آن بیرون آمد. این فرآیند در شهرستانها بسیار دشوارتر از تهران است.
مقدمات و معضلات برگزاری کنسرت
برای برگزاری هر کنسرتی، تهیه کننده اثر باید سابقهای در این کار داشته باشد. بعد از این مرحله فرد باید درخواست رسمی برگزاری کنسرت با آوردن نام دقیق گروه و جزییات اجرا( همانند نام قطعات و نوازندگان و اشعار ) را به بخش نظارت و ارزشیابی شعر و موسیقی وزارت ارشاد ارائه کند. در مرحله بعد شورای موسیقی با فعالیت یادشده موافقت کرده و برگزاری کنسرت به تایید اداره امکان نیروی انتظامی میرسد. پیش از این مرحله البته مکان برگزاری کنسرت هم باید تعیین شده باشد. در همین مرحله است که رقمهای اجاره سالن و نیز محدودیت تعداد سالنهای با جمعیت زیاد کار را برای اهالی موسیقی با دشواری روبرو میسازد.
در دوره وزارت عطالله مهاجرانی به یکباره اعلام شد که برگزاری کنسرت در سالنهای ورزشی ممنوع است. اگر چه هیچگاه مشخص نشد که چه نهادی پشت چنین دستوری است، اما همین مسئله سبب شد تا عملا و به خصوص در تهران برگزاری کنسرت در سالنهای ورزشی ممنوع شود. در شهرستانها گاهی کنسرتهایی در سالنهای ورزشی برگزار میشد.
معترضان در بوشهر خواهان برکناری مقامهای مسئول شده بودند
وجود تعداد اندک سالنهای بزرگ( عرضه کم)و تقاضای زیاد در میان موزیسینها سبب شده است تا قیمت اجاره سالنها در تهران به شکلی سرسام آور بالا برود، ضمن آنکه اکثر سالنها رقمهای پیش پرداخت دریافت میکنند تا اگر به هر دلیلی کنسرت برگزار نشد، آنها بتوانند بخشی از پول را دریافت کنند.
در سال ۸۸، محمدرضا لطفی در گزارشی که از برگزاری کنسرت در بولتن شماره هفت آوای شیدا انعکاس داد، قیمت بلیت در سالنهای مهم تهران را روی کاغذ آورد.
به نوشته آقای لطفی” قیمت سالنهای کنسرت برای یک شب اجرا به شرح زیر است: – سالن وزارت کشور ۳۰ هزار دلار(۳۰ میلیون تومان) برای یک شب(سه هزار صندلی) – سالن برج میلاد،۲۰ هزار دلار(۲۰ میلیون تومان)(۱۸۵۹ صندلی) – سالن کاخ نیاوران،۲۴هزار دلار(۲۴ میلیون تومان)(سه هزار صندلی) – سالن سعدآباد، ۲۰ هزار دلار همراه با سیستم صوتی و صندلی(۵ هزار نفر) – تالار وحدت هر شب ۱۲ هزار دلار با سرویسهای لازم.
بر این هزینهها باید دریافت مبلغی توسط اداره اماکن نیروی انتظامی را هم افزود، موردی که همه گاه با اعتراض هنرمندان روبرو بود و هیچگاه هم مشخص نشد که دریافت این رقم از سوی نیروی انتظامی بر اساس چه قانون و ملاکی است؟ دستمزد عوامل موسیقایی هر کنسرت ،به خصوص خوانندگان که بیشترین دستمزد را میگیرند،از ده میلیون تا ۳۰ میلیون برای هر اجرا، سبب میشود تا کار برای تهیه کننده این گونه کنسرتها دشوارتر از همیشه شود.
مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد(پیروز ارجمند) در گفت وگویی با روزنامه شرق از “فعالیت ۳۵ هزار نفر در شغلهای مرتبط با برگزاری کنسرت در سراسر کشور” خبر داد و گفت که “لغو کنسرتها ضریب ناامنی را در این پیشه بالا خواهد برد”. همزمان با او مجید احدزاده، تهیهکننده گروه اشتیاق نیز به این روزنامه گفت: “به دلیل لغو کنسرت یک ساعت قبل از اجرا بیش از ۸۰ میلیون تومان متضرر شده است.”
دو سال بعد که قیمت دلار به شیب بالایی رسید، وضعیت قیمتها به دلیل نبود کشش در بازار تقاضا افزایش چندانی نیافت،اما ترفندی تازه سبب شد تا هنرمندان موسیقی پاپ بتوانند بیشترین بهره را از این رویکرد به دست آورند.
اجرای دو تا سه بار کنسرت در یک شب راه حل میانهای بود که البته تنها هنرمندان موسیقی پاپ امکان برگزاری و اجرای آن را داشتند، چرا که هنرمندان موسیقی سنتی، به خصوص خواننده، انرژی بسیاری را در هر اجرا صرف میکند که در عمل رمقی برای او در اجرای دوبار یک روز را امکان پذیر نمیسازد.
ناامنی شغلی برای ۳۵ هزار ایرانی
مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد(پیروز ارجمند) در گفت وگویی با روزنامه شرق از “فعالیت ۳۵ هزار نفر در شغلهای مرتبط با برگزاری کنسرت در سراسر کشور” خبر داد و گفت که “لغو کنسرتها ضریب ناامنی را در این پیشه بالا خواهد برد”. همزمان با او مجید احدزاده، تهیهکننده گروه اشتیاق نیز به این روزنامه گفت ” به دلیل لغو کنسرت یک ساعت قبل از اجرا بیش از ۸۰ میلیون تومان متضرر شده است.”
در قوانین و آییننامههای ارشاد و در حوزه کتاب و سینما و برابر رای دیوان عدالت اداری، هر اثری که با مجوز وزارت ارشاد امکان انتشار پیدا کند و سپس لغو شود، هزینههای آن را باید وزارت ارشاد متقبل شود، اما قانون گذار در برابر لغو برنامههای موسیقی توسط نهادهایی غیر از ارشاد سکوت کرده است و مشخص نیست چه نهادی یا کسانی باید این خسارتها را جبران کنند.
اکنون باید منتظر ماند و دید که بعد از ایام نوروز فضا به سمتی حرکت خواهد کرد که روند تعطیلی کنسرتها شدت و حدت افزونتری یابد، یا آنکه قوه قضاییه و مسولان بالادستی خود دست به کار خواهند شد تا به حمایت از چیزی بپردازند که معاون قوه قضاییه از آن به عنوان موسیقی فاخر و سنتی یاد کرده است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.