تدبیرهای روحانی در دیدار با اسرائیلیها در ۱۳۶۵
خودنویس: حسن روحانی در ۱۳۶۵ به مشاور نخستوزیر اسرائیل در پاریس گفت: «با او [خمینی] نرم برخورد کردهاید. اگر کمی خشنتر عمل میکردید، حالا دست بالاتر میداشتید.» روحانی او را با یکی از مقامهای آمریکاییها اشتباه گرفته بود.
یکی از مدیران مجلس در دههی ۶۰ به خودنویس گفته است که حسن روحانی، در سفرهای خارجی، بعد از چند ساعت ناپدید شدن، سر وکلهاش پیدا میشد و گاه دیرتر از بقیه به ایران باز میگشت. گروه اندکی از کسانی که حسن فریدون آن زمان و حسن روحانی این زمان را میشناسند، معتقدند که رئیس جمهوری فعلی، به دلایل مختلف با مقامهای امنیتی کشورهایی که با جمهوری اسلامی رابطهای دوستانه نداشتهاند، دیدار و مذاکره کرده است. با این حال، بر اساس گزارشی که روزنامهی یدیعوت آخرونوت در سال ۱۹۹۴ منتشر کرد، حسن روحانی نمیدانسته که در پاریس، به جای یک مقام آمریکایی، با مشاور شیمون پرز، نخستوزیر وقت اسرائیل ملاقات میکرده است.
روزنامه یدیعوت آخرونوت، ۲۱ سال قبل در گزارشی، بخشهایی از نوار مذاکرات حسن روحانی با یکی از مقامهای ارشد امنیتی اسرائیل را منتشر کرد. تعداد کسانی که از این نوار در ایران باخبر هستند، بسیار نادر است و تا کنون گزارش کاملی در این باره منتشر نشده است.
روز شنبه سیام اوت سال ۱۹۸۶ (هشتم شهریور ۱۳۶۵)، حسن روحانی به طور محرمانه در پاریس با امیرام نیر مشاور شیمون پرز نخست وزیر وقت اسراییل در امور مبارزه با تروریسم ملاقات کرد. این ملاقاتها که بیارتباط با رسوایی ایران کنترا (ماجرای مک فارلین) نبوده است، در حضور منوچهر قربانیفر تاجر فرش و دلال اسلحه صورت گرفت. در این ملاقات امیرام نیر که خود سابقه روزنامهنگاری نیز داشت، یک ضبط صوت کوچک زیر لباس خود پنهان کرده بود.
ضبط صوت، تنها فریب امیرام نیر نبود. از آنجا که حسن روحانی از سوی اکبر هاشمی رفسنجانی تنها اختیار داشت تا برای تامین تسلیحات در زمان جنگ با مقامهای آمریکایی دیدار کند، قربانیفر به روحانی نگفت که امیرام نیر یک مامور اسراییلی است. نیر یکی از اعضای تیم امنیت ملی کاخ سفید معرفی شد و حسن روحانی نیز که به عنوان فرستاده مجلس به سفری اروپایی رفته بود، قبول کرد تا چند روز بیشتر در پاریس بماند و این ملاقات انجام شود.
ران بنی یشای ژورنالیست حرفهای، گزارشگر جنگ و همکار رادیو اسراییل، شبکه یک تلویزیون اسراییل مجله تایم و روزنامه یدیعوت آخرونوت، ۲۱ سال قبل متن این مکالمات را از روی نوار ضبطشده توسط نیر، در یدیعوت آخرونوت منتشر کرده بود.
گفتنی است که امیرام نیر اندکی پس از آن که در مصاحبه با باب وودوارد از واشینگتن پست گفت که قصد دارد روایت خود از رسوایی ایران کنترا را بفروشد، طی حادثه مشکوک سقوط هلیکوپتر در مکزیک کشته شد.
آنچه در این گزارش و چند مقاله دیگر -که در روزهای آتی منتشر خواهند شد- میخوانید، متن پیاده شده از نوار مکالمه محرمانه حسن روحانی، رییس جمهوری کنونی و فرستادهی وقت اکبر هاشمی رفسنجانی برای مذاکره با آمریکاییها است. این گزارش توسط ران بنی یشای به تاریخ ۱۵ مه ۱۹۹۴ در روزنامه یدیعوت آخرونوت منتشر شده است.
قبل از خواندن بخش اول این متن، لازم به ذکر است که هر آنچه در کروشه میآید، توضیحات نویسنده است. همچنین، از دوستان آکادمیک که در تهیه و ترجمه این متن، خودنویس را یاری کردهاند، بینهایت سپاسگزاریم.
آنچه در نوار آمده بود…
روحانی گاه و بیگاه از صحبت به فارسی باز میایستد تا قربانیفر ترجمه کند: «من انگلیسی را میفهمم، منتها متاسفانه برای صحبت به این زبان آنقدر تسلط ندارم. بنابراین قربانیفر صحبتهای من را ترجمه خواهد کرد. خواهش میکنم این ملاقات را فقط موردی خصوصی بدانید. خیلی خصوصی! من از سوی دولتم صحبت نمیکنم. [میرحسین موسوی نخست وزیر وقت و دولت وی در جریان این ملاقات نبودند و حسن روحانی از سوی هاشمی رفسنجانی به این ماموریت فرستاده شده بود] این ملاقات خلاف منطق است. اما فقط به این دلیل که من به قربانیفر اعتماد دارم، موافقت کردم تا در این ملاقات شرکت کنم و امیداورم که مثمر ثمر باشد. »
روحانی ادامه میدهد: «من به هیچ عنوان از آنچه که خمینی دیروز در سخنان افراطی خود بیان داشت راضی نیستم و احساس ناراحتی میکنم. فکر میکنم سخنانش این بار از سختترین نطقهای وی از زمان به قدرت رسیدنش تا به حال به شمار میرود. خمینی خواهان خرد کردن و تکه تکه ساختن تمام آنهایی شد که تحت لوای افراطگرایی (ضد آمریکایی) وی قرار نمیگیرند. اما شما آمریکاییها خودتان در این مورد مقصرید. در گوشهای نشستهاید و میبینید چه بین ما و عراق میگذرد و حتی انگشتی برای کمک به ما بلند نمیکنید. تا زمانی که حرکتی از سوی شما صورت نگیرد و آنچه ما نیاز داریم را به ما نرسانید[اسلحه و لوازم یدکی هواپیماهای جنگی]، از ما [باند میانهرو به رهبری رفسنجانی] نیز هیچ کمکی دریافت نخواهید کرد. »
قربانیفر همچنان ترجمه میکند و روحانی نیز ادامه میدهد اما خط سیر را نیز تغییر میدهد: «بدانید آنچه که تا حالا گفتم همان است که رفسنجانی از من خواسته است تا بگویم. اگر این کار را نکنم تحت فشار قرار خواهم گرفت. افراطیهایی مانند آیت الله خمینی و پسرش احمد خمینی در این اواخر در ایران ما را رهبری میکنند. من تحت محاصره مخالفان هستم. شخصا چیزی برای خودم نمیخواهم. حتی پول هم نمی خواهم. برای آنکه شخصی در رتبه من نمیتواند پولی به مصرف برساند. این باعث شک و تردید خواهد شد. آنچه من میخواهم، منافع کشورم است شما باید بفهمید که با چه کسی طرف هستید. اگر شخصیت خمینی را تحلیل کنیم میبینیم که اگر شخصی قوی جلوی او بایستد وی صد قدم به عقب می رود. اگر او قوی باشد و شخص مقابلش ضعیف بایستد او صد قدم به پیش میرود. بدبختانه شماها قدمهای غلط برداشتهاید. با او نرم برخورد کردهاید. اگر کمی خشنتر عمل میکردید، حالا دست بالاتر میداشتید. از خودتان قدرت نشان ندادید. تمامی میانهروها در کشورم بر روی طنابی نازک قدم برمیدارند. ما نمیتوانیم هر هفته به دیدار شما بیاییم. حتی نه هر ماه. ما حاضر به همکاری حقیقی با شما هستیم. اما اول از هر چیز شما باید به ما کمک کنید تا اسلام واقعی را در کشورمان پرورش دهیم و برای همین ما نیاز به پول داریم و کمک شما تا به این جنگ (با عراق) پایان بدهیم.»
نیر در پاسخ میگوید: «ممنون از این صداقت بیانتان. هیچکس از این مکالمه ما باخبر نخواهد شد. در کشور من فقط دو نفر از این ملاقات خبر دارند. اما…»
بخش دوم مکالمات حسن روحانی با امیرام نیر، مشاور نخست وزیر وقت اسراییل در امور مبارزه با تروریسم در روزهای آتی منتشر خواهد شد. در بخش بعدی خواهیم دید که روحانی از عملکرد روحانیون جناح رقیب مانند علیاکبر محتشمیپور (که اندکی بعد در سال ۱۳۶۶ با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز که روحانی از اعضای آن بود، مجمع روحانیون مبارز را تشکیل دادند) از جمله در سوریه و لبنان انتقاد میکند و به زعم خود به آمریکاییها (در واقع مامور اسراییلی) میگوید که چه رفتاری باید با خمینی و جناح او کنند.
ادامه دارد
پیام برای این مطلب مسدود شده.