عراقچی در جلسه با مدیران صدا و سیما چه گفته بود؟
بیبیسی: انتشار اظهارات عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران و از مذاکرهکنندگان هستهای این کشور در سایت خبرگزاری صدا و سیما اعتراض او را برانگیخته و واکنشهایی را در شبکههای اجتماعی به همراه داشته است.
+بیشتر بخوانید: اعتراض عراقچی به انتشار محتوای ‘جلسه خصوصی با مدیران صدا و سیما’
در این جلسه که خبر مربوط به آن بعد از چند ساعت از سایت صدا و سیما حذف شد، آقای عراقچی جزییات تازهای از مذاکرات و همین طور نگرانیهای مقامهای ایرانی را بیان کرده است. در مطلب زیر بخشهایی از صحبتهای او را میخوانید:
خسران بزرگ
اگر سراغ بمب بخواهیم برویم، برجام (برنامه جامع اقدام مشترک یا توافق اتمی با قدرت های جهانی) شکستی کامل است، اما اگر در پی غنیسازی مشروع بینالمللی و برنامه هستهای کاملا صلح آمیز و مشروعیم، این توافق، پیروزی بزرگی است.
همواره گفتهام که اگر برنامه هستهای کشورمان را بخواهیم صرفا با معیارهای اقتصادی بسنجیم، خسرانی بزرگ است یعنی اگر هزینه مواد تولیدی را بخواهیم محاسبه کنیم اصلا تصورش را نمیتوانیم بکنیم. اما ما این هزینهها را برای عزت، استقلال و پیشرفتمان دادهایم، برای اینکه زیر بار زورگویی دیگران نرویم.
تایید ارسال سلاح به حزبالله
گفتیم ما نمیتوانیم به حزبالله سلاح ندهیم و حاضر نیستیم آنها را قربانی برنامه هستهای خود کنیم، لذا -اگر می خواهید تحریمهای تسلیحاتی را به عنوان بخشی از توافق نگه دارید- به کار خود ادامه خواهیم داد و تا مدتها سر این بحث میکردیم -اگر بخواهیم بگوییم واقعا این دو ساله چه گذشته ماجراها دارد- ولی بالاخره خود آنها آمدند و گفتند ما قطعنامه را از توافق جدا می کنیم، تحریم تسلیحاتی و موشکی را در قطعنامه می آوریم که نقض آن، نقض توافق نباشد.
‘قربانی موفقیت’
جان کری چندین بار اعلام کرد که شما در تحریم تسلیحاتی، قربانی موفقیتهایتان در منطقه شدهاید و این توفیقات در یمن، بیروت، بغداد و دمشق منطقه را آن قدر علیه شما حساس کرده است که اگر تحریم تسلیحاتی شما را در این فضا برداریم، نه پاسخ اسرائیل نه جواب عربستان را میتوانیم بدهیم… بالاخره در شبهای پایانی مذاکرات از تحریم ۱۰ ساله تسلیحاتی کوتاه آمدند و به پنج سال رسیدیم و تسلیحات موشکی در قطعنامه وجود دارد.
تهدید نظامی
اینها ده سال هر راهی را که توانستند امتحان کردند، تهدید نظامی را در حد اعلای خودش به کار بردند، حالا شاید مردم از جزئیات آن باخبر نیستند ولی دوستان سپاهی و نظامی ما می دانند شب هایی بود حدود سال های مثلا ۸۵- ۸۶، که ما هر شب با این نگرانی [مواجه بودیم] که فردا صبح ممکن است تمام امکانات لازم برای حمله به ایران را دورتادور ایران چیده باشند… در جلساتی دوستان نظامی روی نقشه پایگاه هایی که وجود دارد توضیح میدادند چه هواپیماهایی را در چه پایگاههایی مستقر کردند و حمله به ایران فقط به اراده سیاسی آقای اوباما مانده بود که تصمیم بگیرند و بزنند… با این حال ما ایستادگی کردیم و کوتاه نیامدیم، تحریم اقتصادی را تا جایی که می توانستند پیچش را سفت کردند و به جایی رسید که ادامه آن به درگیری می رسید، بنابراین ده سال تحریم های اقتصادی و تهدیدهای نظامی را امتحان کردند و این قدرت و توانایی ما بوده است که اینها را پای میز مذاکره آورد.
‘(رهبر ایران) خیلی صراحت داشتند در اینکه به اصطلاح همه کلیات، اصول، چهارچوب ها و خطوط قرمز از جانب ایشان تعیین شود’
پیک رهبر
ایشان (رهبر ایران) خیلی صراحت داشتند در اینکه به اصطلاح همه کلیات، اصول، چهارچوب ها و خطوط قرمز از جانب ایشان تعیین شود و زیر نظارت ایشان باشد و حتی بعضی جاها در جزئیات هم اظهارنظر کردند… رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان کلیات قضیه و خطوط قرمز بودند و به موقع هم با هر یک از اعضای تیم مذاکره کننده که مدنظرشان بود تشکیل جلسه دادند و به ما هم ابلاغ می شد. در طول مذاکرات اخیر هم دو بار پیکهایی آمد و برای ما پیغامهایی آورد.
تصویب مجلس
مجلس طبق مصوبه خودش باید این توافق را بررسی کند نه تصویب… مقام معظم رهبری فرمودند روال قانونی باید طی شود، اما در دو سه باری که به این موضوع اشاره کردند اسمی از مجلس نیاوردند. ظاهرا دو تا راه وجود دارد یا مجلس یا شورای عالی امنیت ملی باید آن را تصویب کند که اگر مصوبه این شورا را رهبر معظم انقلاب امضا کند، این مصوبه هم تبدیل به قانون میشود. معتقدم به صلاح نیست که مجلس آن (برجام) را تصویب کند زیرا مجموعهای اقدامات داوطلبانه در برجام هست که اگر مجلس آن را تصویب کند تبدیل به اقدامات اجباری میشود.
‘جزئیات آزاردهنده’
جزئیات آزاردهنده هزینههایی بوده که باید پرداخت میکردیم. شما عملیاتی مانند فتحالمبین را در جبهه نشان بدهید که جزئیات آزاردهنده نداشته باشد. برای آزادی خرمشهر یا رفع حصر آبادان چند نفر شهید شدند؟ پایی که قطع شده باشد آزاردهنده است چه برسد به کسانی که شهید شدند… حتما جزئیات آزار دهنده وجود دارد، اما آیا در عملیات موفق به جای این که بگوییم چه دستاوردی داشتیم می گفتیم چند دستگاه تانک از دست دادیم یا چند نفر شهید شدند، آیا گفته میشد که آقای فرمانده چرا دروغ گفتید مثلاً صد نفر نبود ۱۲۰ نفر بود؟ قطعاً این طور نیست.
نباید غرور و اعتماد به نفس ملی خدشهدار شود، مردم باید احساس کنند که دشمن سرجای خود هست، اما ما دماغش را به خاک مالیدیم. در دوره دفاع مقدس، عملیات کم نداشتیم که شکست خوردیم اما هیچ گاه نمی گفتیم شکست خوردیم، حداکثر می گفتیم “عدم الفتح”، این عباراتی بود که شما در اخبار به کار میبردید.
‘ارزش راهبردی چنین تاسیساتی (اراک) برای کسی است که میخواهد بمب تولید کند’
دو سال دعوا بر سر اراک
درباره رآکتور آب سنگین اراک: اصلا نیازی به چنین تاسیساتی نداریم و در برنامه ما هم نیست ضمن اینکه رآکتورهای قدرتی آب سنگین در حال منسوخ شدن است و اکنون بهرهبرداری از رآکتورهای آب سبک جزو فناوری های روزآمد دنیاست… ارزش راهبردی چنین تاسیساتی برای کسی است که میخواهد بمب تولید کند، زیرا سالانه ۱۰ کیلوگرم پلوتونیوم تولید میشود و هر هشت کیلوگرم از این ماده برای تولید یک بمب کافی است.
این دو سال دعواها سر همین بود که گفتند که رآکتور ترکیبی از آب سبک و سنگین بسازیم و ظاهرا طراحی ارائه کرده و مدعی شدند یک میلیون دلار بابت آن طرح هزینه کردهاند که ابتدا استقبال کردیم و گفتیم ایده بدی نیست، اما پس از بررسی مشخص شد که در آن آب سنگین به کار می رود، اما ماهیتش آب سبک است.
پیشدستی در فردو
زمانی که فردو را کشف کردند متوجه شدیم که فهمیدهاند و همین که خواستند اعلام کنند، پیشدستی کردیم و سریع به آقای سلطانیه (نماینده وقت ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی) دستور داده شد که موضوع را آژانس اعلام کند و او هم در نامهای موضوع را به آقای البرادعی اعلام کرد… زمانی که برای ارائه نامه مراجعه کرد، گفتند که او (آقای البرادعی) به فرودگاه رفته تا به واشنگتن برود، اما آقای سلطانیه به فرودگاه رفت و نامه را به او داد. او را سرزنش کردند که چرا نامه را گرفته است زیرا قرار بود همان روزها موضوع را اعلام کنند… این پیشدستی ما اهمیت حیثیتی فردو را افزایش داد.
ارزش فردو
از نظر تولید و غنیسازی به چنین تاسیساتی (فردو) با سه هزار سانتریفیوژ نیازی ندارید، ارزش صنعتی و علمی ندارد. کاری که آنجا میشود کرد هر جای دیگر هم قابل انجام است، کار غنیسازی حتما نباید زیر کوه باشد… ارزش فردو به این است که نمیشود به آن جا حمله کرد، البته آمریکایی ها مدعیاند که میتوانند اما این فرضی بیهوده است زیرا نمیتوانند.
دستور صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی این بود که هزار سانتریفیوژ آماده به کار باید در فردو بماند و خدا میداند با توجه به مذاکرات، همیشه دل ما میلرزید که این شدنی نیست زیرا آنان به وجود حتی یک سانتریفیوژ هم در آنجا رضایت نمیدادند… اینکه در مذاکرات چه گذشت که راضی شدند این هم حکایت خود را دارد و از عنایات الهی بود.
اشتباهات گذشته
برخی اشتباهات گذشته، سندسازیها و بهانهجوییها به مجموعهای از ادعاها علیه کشورمان تبدیل شد که بعدا آقای آمانو نامش را ابعاد احتمالی نظامی گذاشت، بعد هم گزارشی شصت پاراگرافی ارائه کرد که بخشی از آن، ادعای استفاده از چاشنیهای انفجاری دو و سهزمانه در ایران است.
ما خوش بینی به آژانس نداریم، شک نکنید اطلاعات را افشا خواهند کرد. ما خودمان باید در دادن اطلاعات به آنها دقت کنیم… ما که فقط با آژانس و این جاسوسها طرف نیستیم بلکه با همه کشورهایی که برنامه هستهای دارند طرفیم، فرمولها و شیوههایی وجود دارد که جلوی دادن اطلاعات اضافه به بازرسان آژانس گرفته شود. ما در گذشته این شیوه ها را نمیدانستیم و اطلاعاتی که نباید ارائه کردیم.
“یک سری از کارهایی که باید انجام بدهیم را نگه میداریم تا زمانی که آژانس آن گزارش را بدهد”
آژانس و ارسال ذخایر به روسیه
یکی از کارهایی که قبل از اجرایی شدن (توافق) باید انجام دهیم این است که یکسری سوالات را به آژانس جواب بدهیم. از نظر توافق دیگر کار تمام شده است، ولی بین ما و آژانس یکسری کار میماند تا آژانس جمعبندی کند و آن گزارش خاکستری است که نه سیاه است نه سفید. در این باره یک نقشه راهی امضا شده بین آقای صالحی و آقای آمانو که بر اساس آن، مثلا تا ۱۵ اگوست یکسری از ارزیابی های خودمان را از”پی.ام.دی” (ابعاد احتمالی نظامی) میدهیم و آژانس میآید یک بررسیهایی را روی آن انجام میدهد تا ۱۵ اکتبر کار آژانس تمام میشود. از نظر توافق هم دیگر مشکلی نداریم ولی تا ۱۵ دسامبر فاینانس اساسی توسط آمانو داده می شود و ما یک پیش بینی هایی کردیم که یک سری از کارهایی که باید انجام بدهیم را نگه میداریم تا زمانی که آژانس آن گزارش را بدهد… احتمالا صادرات مواد به روسیه را نگه میداریم تا زمانی که “پی.ام.دی” حل و فصل بشود.
زبان سرخهای
وی (حسین فریدون) رابط ما با رئیس جمهور بود و ما برادر رئیس جمهور را به عنوان عضو تیم مذاکرهکننده وارد جلسات میکردیم اما او دخالتی در مذاکرات نداشت… او در تماسهایش میتوانست درباره مسائل فوری به زبان سمنانی و سرخهای سوال کند و اینها هم میتوانست کمککننده باشد همچنان که در جبهه [وقتی] چیزی کم میآوردند سمنانیها پشت بیسیم میرفتند.
بازگشت به برنامهای که غربیها از آن میترسند
آنان (طرفهای مذاکره با ایران) هم نگرانند که در آینده به علت تحولات سیاسی در ایران دوباره به سمت فعال کردن برنامهای برویم که از آن میترسند، پس سعی می کنند فوری دستشان را خالی نکنند و تا حد ممکن تحریمها را نگه دارند تا پروسه اعتمادساز برای هر دو طرف باقی بماند.
باید زودتر نظرمان را اعلام کنیم
باید زودتر نظر خود را اعلام کنیم تا اگر کنگره آمریکا خواست توافق را رد کند تمام بار رد توافق و شکست مذاکرات به گردنش بیفتد که در این صورت حتما ما ضرر نخواهیم کرد و میتوانیم به برنامه عادی خودمان بازگردیم و دنیا هم به ما حق میدهد… در این صورت دنیا هم میگوید ایران با طی کردن مراحل قانونی، توافق را تایید کرد و کنگره آمریکا بازی را به هم زد بنابراین ما ضرر نخواهیم کرد پس باید زودتر نظرمان را اعلام کنیم.
احساس تنهایی
متأسفانه در این دو سال واقعاً خیلی جاها احساس تنهایی کردیم که همه بار فقط روی دوش ما بود و بقیه نشستند که ببینند وزارت خارجه چکار میکند… حتی در وزارت امور خارجه مواقعی که فشارها بر تیم سنگین بود به وضوح احساس میکردم که همه چقدر فاصله میگیرند و زمانی که مذاکرات خوب میشد دوباره نزدیک میشدند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.