مخالفت نایاک به اعطای بودجه به مخالفان نظام
خودنویس: نایاک با دریافت بودجه از سوی «شرکا» در ایران، مشکلی نداشت و موسسهی همیاران هم از بودجههای دولت آمریکا بهرهمند میشد، اما…
در سال ۲۰۰۹، سناتور مارک کرک نایاک را «همدل با جمهوری اسلامی [2]» خواند و گفت که «آنها به کنگره آمدند تا بودجههای مربوط به برنامههای [ایجاد و توسعه] دموکراسی در ایران قطع شود.» نایاک به دنبال پایان دادن به «بودجههای ایجاد دموکراسی» دولت بوش در مورد ایران بود، چرا که این بودجهها را ابزاری برای کمک به براندازی جمهوری اسلامی میدید. نایاک در پاسخ [3] به حرفهای سناتور کرک، این بودجهها را ساخته و پرداختهی دولت بوش و سیاست شکستخوردهی این دولت در خاورمیانه خواند که میخواست با تامین [بودجه] موسسات غیر دولتی ایرانی نهایتا دولت ایران را براندازد.
نایاک با همه موسسات غیر دولتی ایرانی مشکلی ندارد، از جمله با همیاران که مدیر آن، محمد باقر نمازی بود و یکی از اعضای هیات مدیرهاش، حسین ملک افضلی اردکانی، از نزدیکان رئیس جمهوری اسبق ایران به حساب میآید. نایاک این موسسه را کاملا مستقل اما با مجوزهایی ویژه از دولت[جمهوری اسلامی] ارزیابی و معرفی کرده بود.
همیاران، مانند نایاک از بودجه بنیاد ملی دموکراسی یا NED بهرهمند [4] شد (حدود ۲۰۰ هزار دلار)، آن هم در سالهای ۲۰۰۲، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ (دوران حکومت بوش). نایاک، همیاران را به عنوان شریک اصلی خود در ایران به بنیاد ملی دموکراسی معرفی کرده بود. … نایاک و همیاران کارگاه آموزشیای تحت عنوان کارگاه تولید فیلم دیجیتالی [5] جهت آموزش فعالان ایرانی برای استفاده از ابزارهای دیجیتالی بر پا کردند؛ گروههای انتخاب شده برای این کارگاه، یا با دولت[جمهوری اسلامی] قرارداد و یا ارتباط کاری زیادی داشتند.
کارل گرشمن، رئیس بنیاد ملی دموکراسی در بارهی نایاک به دیلی بیست گفت: «ما الان از نایاک حمایت نمیکنیم و هیچ ارتباطی هم با آنها نداریم».
گرشمن میافزاید: «آن زمان، کسانی بودند که میگفتند “تلاش کنید وارد ایران شوید” و ما فکر میکردیم این راهش است…ما زمان اعطای این بودجهها، نمیدانستیم که نایاک دارد خودش را به عنوان لابی مطرح میکند. هدف ما کار با فضای رو به رشد در ایران بود. داشتیم تلاش میکردیم کاری کنیم که به نفع مردم داخل باشد. بعدا نایاک خود را به عنوان یک نهاد لابیگر عرضه کرد، پس ما دیگر کاری به کارش نداریم. همهی بودجهها به آنجا فکر میکردهاید منتج نمیشوند.» دیلی بیست از گرشمن میپرسد که آیا منظورش این است که از کار با نایاک پشیمان است، و گرشمن در پاسخ میگوید: «بله، فکر میکنیم همینطور باشد.»
همان زمانی که نایاک از مالیات شهروندان آمریکایی بهرهمند میشد، به دنبال پایان دادن بودجههای نهادهای غیر دولتیای بود که مخالف جمهوری اسلامی ایران بودند. در بهار ۱۳۸۶ ، نایاک یک جلسهی کاربردی با حضور گروههای بینالمللی مدافع حقوق بشر از جمله عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشربرگزار کرد. نمایندهی دیدهبان حقوق بشر، عضو سابق هیات مدیره نایاک، هادی قائمی بود که قبلا برای نایاک در ایران کار [6] کرده بود. قائمی در سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷، عضو دیدهبان حقوق بشر بود. بر اساس یک ایمیل ارسال شده بهوسیلهی تریتا پارسی، قائمی در این جلسه گفته بود که گروههای مشخصی که از وزارت خارجه کمک مالی دریافت میکنند به دنبال براندازی نظام ایران هستند و از این بودجهها به عنوان پوشاندن فعالیت خود استفاده میکنند. قائمی همچنین تاکید کرده بود که باید مراقب این گروهها بود و خیلی از گروهها که خود را تلاشگر برای بهبود حقوق بشر و دموکراسی در ایران میخوانند، [کارکرد]خود را درست معرفی نکردهاند. قائمی البته نگفت کدام گروهها مد نظرش بوده است. وقتی دیلی بیست با هادی قائمی از طریق ایمیل تماس گرفت، او گفت نمیتواند وجود جلسه مورد نظر را تایید کند. اما پس از اینکه دیلی بیست ایمیل تریتا پارسی را برایش فرستاد، او دیگر در دسترس نبود.
ادامه دارد
پیام برای این مطلب مسدود شده.