پیامها و نامههای محرمانه رهبران جمهوری اسلامی و آمریکا (بخش اول: خمینی و کارتر)
دویچهوله: میان نخستین رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور وقت آمریکا در هفتههای پیش از انقلاب ۵۷ چند پیام محرمانه رد و بدل شده است. خامنهای و نزدیکانش نیز نامهنگاری محرمانه میان او و باراک اوباما را تائید کردهاند.
در روزهای ابتدای ماه نوامبر ۲۰۱۵ پیامهای رد و بدل شده میان جیمی کارتر، رئیس جمهور پیشین آمریکا و نخستین رهبر جمهوری اسلامی، روحالله خمینی در سال ۱۹۷۹، از شمول اسناد طبقهبندی شده وزارت خارجه آمریکا خارج شد.
انتشار متن این پیامها در رسانههای آمریکایی و بازتاب آن در رسانههای فارسیزبان، به ویژه در روزهایی که بار دیگر فضای ایران آکنده از شعارهای “مقابله با نفوذ”، “استکبارستیزی” و رد هرگونه سازش با “شیطان بزرگ” است، واکنشهای مختلفی به دنبال داشت.
به رغم هیاهوهای برپاشده، شاید تنها ویژگی این رویداد، انتشار رسمی اسنادی است که تا کنون در آمریکا محرمانه بودهاند؛ نه موضوع رد و بدل شدن پیام میان دولت آمریکا و خمینی تازه است، نه متنهایی که اخیرا منتشر شده ناشناس.
بیشتر بخوانید: ربع قرن پس از خمینی؛ در جستجوی “آرمانهای امام راحل”
یزدی واسطه تبادل پیام
در بیش از دو دهه گذشته متن پیامهای خمینی به دولت وقت آمریکا به شکلهای مختلف در خارج و داخل ایران انتشار یافتهاند. گرچه تلاش غالب در داخل مخفی کردن این واقعیت بوده که خمینی پیامهایی از دولت آمریکا گرفته و به آنها پاسخ داده است.
موسسه “تنظیم و نشر آثار امام خمینی” در واکنش به انتشار این اسناد در بیانیهای ادعا کرد: «امام هیچگاه به کارتر پیام نفرستاده است. بلکه سخنان قاطع و متین همراه با هشدارهای جدی امام، پاسخ به درخواستهای دولت کارتر بوده است».
در همین بیانیه وجود گفتوگوهای غیر مستقیم میان “دولت کارتر” و خمینی تائید شده، گرچه گردانندگان موسسه به تبعیت از روایتهای رسمی جمهوری اسلامی میکوشند تفاوت لحن خمینی را در برخورد با آمریکا پیش و پس از کسب قدرت پنهان کنند.
بر اساس شواهد قابل اعتماد، خمینی در فاصله ۲۶ دی تا هفتم بهمن ماه ۱۳۵۷ دستکم پنج پیام از طریق وارن زیمرمن به عنوان نمایندهی دولت و رئیسجمهور آمریکا و با واسطه ابراهیم یزدی دریافت کرده و به آنها پاسخ داده است.
یزدی که در دوران اقامت خمینی در نوفل لوشاتو فرانسه از نزدیکان و معتمدان او بود و نقش مترجم و رابط با رسانهها و سیاستمداران غربی را بر عهده داشت در جلد سوم خاطراتش که به همین دوران اختصاص دارد گزارشی از پیامهای رد و بدل شده میان خمینی و آمریکا ارائه کرده است.
پس از خروج محمد رضا شاه پهلوی در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷، مخالفان حکومت سلطنتی خود را در مسیر پیروزی یافتند. اما شاید کمتر کسی باور میکرد که آنها کمتر از یک ماه بعد قدرت را به دست بگیرند.
موافقت با محرمانه ماندن پیام
پیش از این پیامها (در ۱۸ دی ۵۷) دو نفر به نمایندگی از جانب رئیسجمهور وقت فرانسه، ژیسکار دستن به دیدار خمینی آمدند و پیامی از جیمی کارتر را به او ارائه کردند.
کارتر در این پیام اطمینان میدهد که رفتن شاه از ایران قطعی است و در عین حال نسبت به دخالت ارتش و کودتای نظامی هشدار میدهد و خواستار حفظ آرامش و جلوگیری از هرج و مرج در ایران شده است.
رئیس جمهور آمریکا از خمینی میخواهد بازگشت به ایران را به تعویق بیندازد، با دولت شاپور بختیار مخالفت نکند، مانع فروپاشی ارتش شود و “وضعیت را تماماً زیر کنترل خود” بگیرد.
خمینی کنار آمدن با بختیار را نمیپذیرد و به طور تلویحی تهدید میکند که در صورت وقوع کودتا “حکم جهاد مقدس” میدهد. او از سران آمریکا خواست شاه را از ایران ببرند و جلوی کودتای نظامی را بگیرند.
در پیام رئیس جمهور آمریکا تاکید شده که کارتر مایل است “این پیغام کاملاً مخفی و محرمانه بماند” و یک “وسیله ارتباطی مستقیم با آیتالله امکانپذیر باشد”. چنانکه یزدی نوشته و شواهد نشان میدهد خمینی با این دو درخواست موافقت کرده است.
انتشار پیامها در رسانههای ایران
تنظیمکنندگان آثار خمینی ادعا میکنند که او محرمانه ماندن پیامها را نپذیرفته و “عین یا مضمون” پیامها در سخنرانیها و مصاحبههای آن دوران تکرار شده است.
این حرف از برخی جنبهها، دستکم در ظاهر درست است اما با نادیده گرفتن لحن مداراجویانه برخی پیامها و اطمینانهایی که به آمریکا داده شده، تحریفآمیز و خلاف واقع مینماید.
خمینی در آن روزها درباره مسائلی چون خروج شاه از ایران و عدم همکاری با بختیار تقریبا همان پیامهای خود به کارتر را در مصاحبهها تکرار میکند، در عین حال لحن و موضعگیری او در برابر دولت آمریکا، قبل و پس از کسب قدرت کاملا متفاوت است.
شرح کامل پیامهای رد و بدل شده میان خمینی و کارتر (از طریق نمایندگانشان) در جلد سوم خاطرات یزدی، “شصت سال صبوری و شکوری” و با عنوان فرعی “۱۱۸ روز با امام در پاریس”درج شده است.
این کتاب سال ۹۲ به صورت اینترنتی منتشر شد و بخش مربوط به پیامها به طور کامل و بدون کم و کاست در سایت “تاریخ ایرانی” که به طور رسمی در ایران فعالیت میکند، بازنشر شده است.
حفظ انسجام ارتش
در دیدارهایی که میان یزدی و زیمرمن در رستوران مسافرخانهای نزدیک اقامتگاه خمینی در نوفل لوشاتو انجام شد، طرف آمریکایی که یکی از دیپلماتهای ارشد سفارت آمریکا در فرانسه بود، متن پیام را کلمه به کلمه میخواند و یزدی ترجمه فارسی آن را یادداشت میکرد.
دولت آمریکا در نخستین پیام، ضمن خوب توصیف کردن بیانیه خمینی درباره جلوگیری از فروپاشی ارتش، اطمینان داد که نظامیان ایران به شرطی که سربازان تحریک نشوند “در این دوره ساکت و آرام” خواهند بود.
آمریکا در این دوران نگران نفوذ شوروی در ایران است و با اشاره به نزدیکیهای نظامیان و نیروهای مذهبی هشدار میدهد که این نزدیکیها نباید با “تحریکات تودهایها” نادیده گرفته شود.
یزدی این پیام را به خمینی میرساند و پاسخهای او را یادداشت کرده و از طریق تلفن به نماینده وزارت خارجه آمریکا منتقل میکند.
گسترش فعالیت و نفوذ گروههای مارکسیست، آینده ارتش و وضعیت شهروندان، دیپلماتها و مستشاران نظامی آمریکا پس از سقوط احتمالی حکومت پادشاهی در ایران، از مهمترین دغدغههایی است که در اغلب پیامها در مورد آن گفتوگو شده است.
آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی وقتی وارد ایران شد گفت که “طلبهای بیش نیستم”، اما به او لقب امام داده شد. او بر سادهزیستی اصرار داشت و میگفت “یک موی کوخ نشینان” را به “همه کاخ نشینان” ترجیح میدهد. او بود که در سخنرانیهایش واژه”مستضعف” را به فرهنگ سیاسی ایران وارد کرد. اما حالا مقبرهاش به گرانترین مقبره جهان تبدیل شده است.
نگرانیهای آمریکا، وعدههای خمینی
در فاصله دو پیام نخست، خمینی با درخواست آمریکا برای تماس با فرماندهان ارتش موافقت میکند و به اعضای شورای انقلاب اجازه میدهد با نظامیان دیدار و مذاکره کنند.
کمتر از یک ماه پیش از سقوط شاه، ظاهرا آمریکا تغییر ساختار سیاسی در ایران را پذیرفته اما درباره نحوه این تغییر و آینده ارتش نگرانیهای جدی دارد.
دولت آمریکا به خمینی پیام میدهد که “اگر یکپارچگی و انسجام ارتش حفظ شود، امکان آن وجود خواهد داشت که رهبری ارتش هرگونه فرم سیاسی که انتخاب میشود را مورد حمایت خود قرار دهد”.
آمریکا در دومین پیام چهار پرسش مشخص نیز درباره سرنوشت سرمایهگذاریهای این کشور در ایران، آینده فروش نفت به غرب، آینده روابط سیاسی و نظامی میان دو کشور، و روابط حکومت جدید با شوروی مطرح کرده است.
خمینی در پاسخی که یک روز بعد به طرف آمریکایی منتقل شد، اطمینان داد که فروش نفت به غرب و “همکاری با کمپانیهای خارجی از جمله آمریکاییها” ادامه خواهد داشت و “با دوستی و احترام متقابل” رابطه ایران و آمریکا میتواند حفظ شود.
بیشتر بخوانید: خامنهای در مورد “تحریف شخصیت” آیتالله خمینی هشدار داد
صدور انقلاب و رابطه با “ملحدان خدانشناس”
در سومین پیام به کارتر، خمینی ضمن اشاره به حفظ روابط دوستانه با شوروی به شرطی که در امور داخلی ایران دخالت نکنند، تاکید کرده است: «اما ما خود را با مردمی که به خدا معتقدند نزدیکتر حس میکنیم تا با ملحدین خدانشناس.»
در این پیامها هر دو طرف بر برخی خواستهها، مواضع و شعارها پافشاری میکنند، در عین حال، به ویژه از جانب خمینی خبری از لحن تند ماههای بعدی نیست.
او در تمام پیامهای خود از آمریکا میخواهد نظامیان را مهار کند، مانع کودتا در ایران شود و در مقابل وعده میدهد حکومت آینده “صادرکنندۀ انقلاب به سایر کشورهای منطقه” نخواهد بود و اگر بختیار و ارتش در امور دخالت نکنند و “ما ملت را ساکت کنیم ضرری برای آمریکا ندارد”.
به رغم این وعدهها خمینی در پیام نوروزی سال ۵۹ گفت: «ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمیکنیم کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمیباشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است.»
خمینی در پنجمین پیام محرمانه خود به کارتر گفته است: «وقتی من دولت موقت را اعلام کنم خواهید دید که رفع بسیاری از ابهامات خواهد شد و خواهید دید که ما با مردم آمریکا دشمنی خاصی نداریم و خواهید دید که جمهوری اسلامی که بر مبنای فقه و احکام اسلامی استوار است چیزی نیست جز بشردوستی و به نفع صلح و آرامش همهی بشریت است.»
بیشتر بخوانید: جمهوری اسلامی بر سر دوراهی شعار “مرگ بر آمریکا”
ارتباطهای محرمانه در بزنگاههای حساس
لحن آشتیجویانه خمینی در برابر آمریکا زیاد دوام نیاورد. حاکمان جدید ایران گرچه در روزها و هفتههای ابتدای قدرت گرفتن، درباره حفظ یکپارچگی ارتش و خروج بیدردسر نظامیان و مستشاران آمریکایی از ایران خواستههای واشنگتن را برآوردند، چند ماه بعد تغییر رویه دادند؛ تا جایی که خمینی اشغال سفارت و گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی را انقلاب دوم خواند.
از آن زمان آمریکا “شیطان بزرگ” شد، حامیان حکومت موظف شدند هر چه فریاد دارند بر سر آمریکا بکشند و “صدور انقلاب اسلامی” در سرلوحه سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی قرار گرفت.
ابراهیم یزدی (وسط) در دوران اقامت خمینی در نوفل لوشاتو نقش مترجم و رابط با رسانهها و سیاستمداران غربی را بر عهده داشت
ابراهیم یزدی (وسط) در دوران اقامت خمینی در نوفل لوشاتو نقش مترجم و رابط با رسانهها و سیاستمداران غربی را بر عهده داشت
به رغم این شعارها روابط پنهان و آشکار سران جمهوری اسلامی با مقامهای ارشد آمریکا در ۳۷ سال گذشته همواره برقرار بوده است.
رهبران جمهوری اسلامی نشان دادهاند که در بزنگاههای حساس و موقعیتهای سرنوشتساز، به ویژه اگر پای کسب و حفظ قدرت در میان باشد ابایی از تماس محرمانه با بالاترین مقامهای “شیطان بزرگ” ندارند.
اگر خمینی با رد و بدل کردن پیامهای محرمانه با کارتر آخرین گامها به سمت قدرت را با نگرانی کمتری برداشت، جانشین او علی خامنهای با نامهنگاریهایی که با باراک اوباما داشت، و با عقبنشینیهای کممانند، زمینه گذار از پیچ پرمخاطره مناقشه هستهای را هموار کرد.
بیشتر بخوانید: سایه روشنهای اشغال سفارت آمریکا
دور و نزدیک از نگاه ملت
موضوع پیامهای کارتر و خمینی در سال ۱۹۸۵ در مطلبی از گاری سیک، عضو شورای امنیت ملی آمریکا در دولت کارتر به انگلیسی منتشر شد. این مطلب را غلامرضا نجاتی در جلد دو کتابش “تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)” در سال ۱۳۷۱ نقل کرده است.
به گفتهی ابراهیم یزدی از آنجا که روایت سیک از پیامها، ناقص و بعضا تحریفآمیز بوده او همان زمان به درخواست نجاتی متن کامل پیامها را در اختیارش گذاشته که به همان شکل در کتاب یاد شده منتشر شده است.
کارتر مدتی پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران و با طولانی شدن گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی، در روزهای ابتدایی سال ۵۹ پیام محرمانهی دیگری به خمینی فرستاد.
این بار خمینی دیگر در راه کسب قدرت نبود و نیازی نمیدید نامه را محرمانه نگه دارد. او نامه را برای انتشار به پسرش احمد سپرد، گرچه روابط و مذاکرات پنهانی با آمریکا تا کنون ادامه داشته است.
متن نامه کارتر نهم فروردین ماه انتشار یافت و احمد خمینی در باره این کار به خبرنگاران گفت: «امام فرمودند هیچ چیز نباید از ملت دور باشد ما این [پیام] را به رادیو دادیم و منتشر شد».
پیام برای این مطلب مسدود شده.