عزتالله سحابی: برنامههای شاه به نفع ایران بود و ما متوجه نمیشدیم
خودنویس: عزتالله سحابی، فعال سیاسی مخالف رژیم شاه و از نیروهای ملی-مذهبی که مدتی ریاست سازمان برنامه و بودجه را در دولت مهدی بازرگان در دست داشت، در کتاب خاطرات* خود نوشته که بسیاری از برنامههای محمدرضا شاه، از نظر اصولی به نفع ایران بوده اما اغلب مخالفان، از جمله خودش، این را متوجه نمیشدند.
سحابی مینویسد: «بسیاری از کارشناسان صدیق اذعان میکنند که تعدادی از برنامههای شاه از نظر اصولی به نفع ایران بود. مثلاً وقتی که قرارداد ۱۹۷۵ میان شاه و صدام حسین بسته شد، دو دولت امضاء کردند، در دو مجلس نیز تصویب شد و به سازمان ملل رفت و بسیار در آن محکمکاری شد. این قرارداد خیلی به نفع ایران بود و خطی را به عنوان خط مرز تعیین کردند که قسمت پرعمق اروندرود بود. شرق این خط به ایران تعلق گرفت ولی ما این را متوجه نمیشدیم».
سحابی درباره خریدها و ساختوسازهای نظامی رژیم سابق ایران نیز با ذکر مثال پایگاههای هوایی وحدتی و شاهرخی، نوشته است: «از دهه ۴۰ رژیم شاه در غرب کشور شروع به ایجاد استحکاماتی نمود. پایگاه وحدتی و پایگاه شاهرخی که در حقیقت شهری زیرزمینی است و فرودگاه آن نیز زیر زمین است. من خود در زمان جنگ پایگاه وحدتی دزفول را دیدم. هواپیماهای جت اف-۱۴ از زیر زمین با سرعت تمام بیرون میآمد و به هوا میرفت یا از بالا میآمد، چتری پشت آن باز میشد و یکراست به زیر زمین میرفت؛ تشکیلات عظیمی بود».
مهندس سحابی افزوده است: «در آن روزها یعنی حاکمیت مطلقه شاه، بیشتر دوستان و حتی خود من میگفتیم شاه خیانت میکند و میخواهد جنگ اصلی ما را که باید اسرائیل باشد، به جنگ با اعراب بدل کند! باری انقلاب شد و عراق به ایران حمله کرد، آن روز دانستیم که در اساسنامه حزب بعث «وحدت سرزمینهای عربی زبان» یک اصل شمرده شده است. سرزمینهای عربی زبان منظور همین استانهای عربی زبان بود که در ایران است. یعنی ایلام، گیلانغرب و خوزستان. پس عراق به طور ذاتی به ایران نظر داشت و میخواست قسمتی از ایران را ضمیمه خاک خود نماید. شاه این را فهمیده بود و در غرب استحکامات میساخت اما ما به او ناسزا میگفتیم».
عزت الله سحابی مسأله منابع طبیعی را مثال آورده و نوشته است: «منصور روحانی وزیر کشاورزی وقت، یک زمان اعلام کرد که باید هشت میلیون رأس دام، از مراتع کشور خارج شود والا مرتع از بین میرود. خود شاه نیز در سخنرانی خود گفت حیوان شریری به نام بز وجود دارد که ریشههای گیاهان را میکند. این حیوان باید از بین برود. من در زندان این مطالب را در روزنامه خوانده بودم و پیش خود تحلیل میکردم که شاه با این کار میخواهد روستاییان را وابسته نماید».
او افزوده: «روستاییان از بز، پشم و شیر به دست میآورند و از همه چیز و حتی شاخ و گوشت آن استفاده میکنند. این حیوان اساس زندگی روستاییان است و آنان با همین حیوانات و زندگی سادهشان از دولت مستقلاند. و ما فکر میکردیم شاه میخواهد به این دسیسه روستاییان را به دولت وابسته کند».
سحابی در ادامه مینویسد: «در حالی که پس از انقلاب هنگامی که به عنوان نماینده مردم به مجلس راه یافتیم، در کمیسیون برنامه و بودجه مسوولین وزارت کشاورزی پس از انقلاب به کمیسیون میآمدند، برخی از آنان مسوولان سازمان جنگلها بودند و میگفتند باید سی میلیون رأس دام از مراتع خارج شود، تا کنون مراتع از بین رفته است و برای احیای باقیمانده آن این کار باید انجام بشود، و ما دانستیم که واقعاً در کنار گود بودن و شعارهای بزرگ دادن با مسوولیت اجرایی داشتن تفاوت دارد».
—————-
* جلد دوم خاطرات مهندس سحابی (سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۹) به نام «نیم قرن خاطره و تجربه» که در ایران اجازه چاپ نیافته، از سوی نشر خاوران پاریس منتشر شده و در کتابفروشیهای خارج از کشور در دسترس است. متن بالا از صفحات ۲۶ و ۲۷ کتاب مذکور نقل قول شدهاند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.