فرانسوی ها چگونه با افراط گرائی اسلامی مقابله می کنند؟
رادیوفرانسه: اخیراً اعلام شد که دولت فرانسه تصمیم گرفته است که علیه افراط گرائی اسلامی اقداماتی را سازمان دهد. از این رو بزودی مراکزی بقصد افراطی زدائی از جوانان تندرو در مناطق مختلف کشور آغاز بکار خواهند کرد.
در سالهای اخیر، همزمان با رشد اسلامگرائی رادیکال در میان جوانان فرانسوی، کوشش هائی بقصد چاره جوئی علیه این گرایش خطرناک در میان جامعه شناسان و نیز روانشناسان اجتماعی آغاز شده است. با تشدید جذابیت این گرایش در میان جوانان فرانسوی عرب تبار، که با بحران سوریه و استقرار داعش در این کشور همراه بود و موجب سفر و اقامت تعداد قابل توجهی از این جوانان در سوریه شد، و بویژه همزمان با سرایت آتش این رادیکالیزم به شهرهای فرانسه، این کوشش ها اینک با وسعت و جدیت به مرحله اجرا گذاشته می شوند.
اخیراً اعلام شد که دولت فرانسه مصمم تر در این راه گام گذارده و بزودی مراکزی بقصد افراطی زدائی از جوانان تندرو در مناطق مختلف کشور آغاز بکار خواهند کرد.
پیش از آنکه دولت وارد کار شود، نهاد های مدنی مسئول رسیدگی به مشکلات جوانان، یا کارشناسان مشکلات خانوادگی که در فعالیت های روزمره خود بتدریج متوجه نشانه های بروز افراط گرائی در رفتار جوانان مراجعه کننده شده بودند، در این باره گزارش هائی منتشر کردند. بویژه خانم های مددکار اجتماعی متوجه شدند که برخی مراجعان با آنها دست نمی دهند و حاضر به نگاه کردن در چهره آنها و بطور کلی در صورت خانم ها نیستند.
یکی از اولین تحقیقات میدانی در شناخت رشد اسلامگرائی افراطی توسط فرهاد خسرو خاور جامعه شناس سرشناس فرانسوی ایرانی تبار در زندان های این کشور انجام گرفت. این تحقیق که پس از انتشار مورد استقبال فراوانی روبرو شد ابتدا با کمک مالی “مرکز مطالعات اخلاقی دانشگاه وارویک ” در انگلستان به اجرا در آمد و پژوهش میدانی آن شامل زندان های دو کشور انگلستان و فرانسه بود. بعدها خسرو خاور بخش فرانسه را بصورت کتابی مجزا در سال 2004 منتشر کرد. (انتشارات بالاند)
این کتاب برای اولین بار افشا می کند که مسلمانان که تنها ده در صد جمعیت فرانسه را تشکیل می دهند، در زندان های این کشور اکثریت دارند و بیش از پنجاه در صد زندانیان را تشکیل می دهند . وی در عین حال به پدیده رشد اسلام گرائی در میان آنها تاکید می کند و با تشریح ذهنیت و انگیزه های آنان در روی آوردن به دین، به بازشناسی این پدیده نوین می پردازد.
خسروخاور نشان می دهد که دین و دینداری در میان زندانیان چندگانه است و شکل واحدی ندارد و حتی از مفهوم ” سرهم بندی دینی ” یاد می کند. او می نویسد دانش محدود دینی این افراد و رشد رادیکالیسم دینی در سطح جهان باضافه کینه مندی آنان نسبت به جامعه فرانسه،آنها را به برداشت های ساده انگارانه می کشاند و برخی از آنها اظهار عقیده می کنند که بن لادن کسی است که با درافتادن با آمریکا حیثیت عرب ها و مسلمانان را خریده است.
خسرو خاور در یکی از آخرین مصاحبه هایش با نشریه لوپوان (19 نوامبر 2015) از یک تحول در ترکیب اجتماعی این افراطیون جدید یاد می کند و می گوید که اینک جوانان داوطلب برای سفر به سوریه عمدتاً از افراد طبقه متوسط هستند که انگیزه آنها را دیگر نمی توان با کینه نسبت به جامعه توضیح داد. علاوه بر این سی در صد این افراد از ادیان دیگر به اسلام گرویده اند.
” دنیا بوزار ” یکی از فعالان اجتماعی سرشناسی است که از سالها پیش مرکز ” پیشگیری علیه انحرافات انحصارطلبانه اسلامی” را تاسیس کرده و جوانان مسلمان افراط گرا و نیز خانواده های آنان را در این مرکز مورد بازآموزی قرار می دهد. او تا کنون چهار کتاب در این باره نگاشته و تجارب پر اهمیتی را در این عرصه به معرض داوری گذاشته است. روش او این است که جلسات دستجمعی چند نفره ای را از رادیکال ها و نیز برخی از عناصر نادم ترتیب می دهد و می گذارد که آنها با هم بحث کنند. درست مثل جلسات معتادان گمنام و یا الکلی های گمنام. خانم بوزار مدعی است که در دوسال گذشته به این سو بیش از دویست نفر از این جوانان رادیکال را افراطی زدائی کرده است.
“پاتریک آمویل ” استاد روانشناسی و بنیان گذار سازمان مردم نهاد “در میان دیگران” این پروسه افراطی زدائی را طولانی و پیچیده ارزیابی می کند. او در انجمن خود با رادیکال های افراطی بطور انفرادی جلسه می گذارد. معمولاً دو
روانشناس و یک میانجی که یک اسلام شناس و یا روحانی است این جلسات را همراهی می کنند.
پاتریک آمویل در مصاحبه با نوول ابزرواتور (هفتم ژانویه 2016 ) می گوید هدف ما مطرح کردن نوعی اسلام جایگزین است . یعنی این که بدون افتادن در دام هذیان های بزرگنمایانه،چگونه می شود یک مسلمان خوب بود .
غیر فرانسوی ها در این زمینه چه کرده اند؟
از آنجا که گرایش های افراطی و تند روانه در سراسر اروپا در میان جوانان مسلمان رشد کرده، کشورهای دیگر اروپائی دیگر هم دست به اقداماتی بقصد مقابله با آن زده اند. در آلمان از سال 2011 انجمنی بنام ” حیات” با همین نام عربی در برلن مشغول فعالیت شده و جوانان تند رو و خانواده هایشان را مورد بازآموزی قرار می دهد. این مرکز که در سالهای قبل تجاربی در زمینه مقابله با نئو نازی ها و افراطیون ترک داشته است اینک با استفاده از این تجارب با افراطگرائی جوانان مسلمان مقابله می کند. مزیت این سازمان آنست که غیر دولتی است و از استقلال کامل برخوردار است.
در انگلستان که از سال 2005 رشد افراط گرائی نگران کننده شده است، سازمان های مردم نهاد متعددی در این عرصه مشغول بکارند و برخی از آنها از پیشکسوتان جهادگرای پشیمان شده،که در جنگهای افغانستان شرکت داشته اند بهره میگیرند.
در دانمارک، رسالت این سازمان ها بیشتر هدایت افراطیون بسوی “عدم تعهد” است. کسی با عقاید افراطی آنها کاری ندارد. این افراطیون تشویق می شوند که همچون شهروندان یک جامعه متمدن از خشونت بپرهیزند و به قانون احترام بگذارند. مددکاران این تشکل ها معمولاً تا مدت ها جوانان شرکت کننده را در زندگی روزمره اشان همراهی می کنند.
در مقابله با رادیکال های جهادگرا، عربستان موفق ترین کشور است!
“ژرالد برونر ” یکی از روانشناسان صاحب نامی است که از سوی دولت مامور شده است تا یکی از این مراکز ” افراطی زدائی ” را در فرانسه تاسیس و راه اندازی کند. او که مولف کتاب “اندیشه افراطی ” است و اخیراً نیز کتاب ” دموکراسی ساده لوحان ” را منتشر کرده است، در این عرصه سالهاست مطالعه می کند . او در یکی از آخرین مصاحبه هایش با یک نشریه فرانسوی ( لوپوان- 31 دسامبر 2015) از تجارب دیگر کشورها در این زمینه خبر می دهد.
بروایت او عربستان سعودی در مقابله با جهادگرایان بالاترین رقم موفقیت را دارد. آنها یک هوادار جهاد را تحت کنترل خود میگیرند. برایش یک خانه تهیه می کنند. زنش می دهند . اتومبیلی در اختیارش می گذارند و یک روحانی کارکشته و مدارا جو را نیز مامور تربیت او می کنند.
او همچنین از تجربه ایرلندی ها در مقابله با افراطگرائی های اعضای جنبش مسلحانه ایرلند می گوید. بعقیده او مشکل این است که یک افراطی طرفدار جنگ مسلحانه دچار آنچنان شور و شیفتگی است که با افراطی زدائی، فضای خالی مهمی در ذهن او بوجود می اید و خود را بسیار ” معمولی” می یابد.
بعقیده ژرالد برونر در مقابل کسی که بدلایل ایدئولوژیک به رادیکالیزم دچار شده است، بی فایده ترین روش این است که به او بگوئیم آنچه که فکر می کند نادرست است. او می گوید “در نتیجه ما خیال داریم در مرکز افراطی زدائی خود در مراحل مختلف، از جمله به انها بفهمانیم که چگونه مغز انسان می تواند دچار اشتباه شود و دچار نتیجه گیری های نادرست گردد.
دولتی کردن مراکز افراطی زدائی چه نقاط ضعفی دارد؟
گر چه هنوز مراکز دولتی بقصد باز سازی اندیشه افراط گرایان آغاز بکار نکرده اند، ولی انتقاد از پیامد های اقدامات آنان از چند سو شنیده می شود.
اولین انتقاد این است که بدلیل دولتی بودن این مراکز، مطالب مذهبی، از مباحثی که مطرح خواهند شد بکلی کنار گذاشته شده است. به این دلیل که یک دولت لائیک حق دخالت در اعتقادات مذهبی شهروندان را ندارد. سباستیان پیترو سانتا، نماینده پارلمان فرانسه که گزارشی درباره افراطی زدائی تهیه کرده است می گوید این ها ادعا می کنند که مذهب موتور اصلی افراطی گری این جوانان نیست. در حالیکه برای برخی از این رادیکال ها مذهب نقشی بسیار پر اهمیت دارد.
یک انتقاد دیگر از سوی الیویه روا، پژوهشگر صاحب نام فرانسوی مطرح شده است که می گوید جهادگرائی یک پروژه سیاسی است و باید با یک جایگزین سیاسی به مقابله با آن رفت.
انتقاد دیگری هم مربوط به احتمال بکارگیری سیاست تقیه توسط برخی جهادگرایان است.برخی از کارشناسان فکر می کنند که در جریان تجمع گروهی از هواداران جهاد در یک مرکز، یکی دو جهادگرای کارکشته که بتوانند مقاصد خود را پنهان کنند باعث می شوند که این مراکز به محلی برای عضوگیری مجاهدان تبدیل گردد. آنها به تجارب زندان گوانتانامو و نیز زندان های بغداد اشاره می کنند که داعش در آنها عضو گیری میکرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.