پروین در صف انتخابات؛ از دسته گل ولیعهد تا نامه احمدینژاد
ایران وایر: «علی پروین» را میتوان سلبریتی سیاسیون دانست؛ از روزهایی که به دلیل بازی در پیکان و پرسپولیس مورد توجه خانواده پهلوی قرار میگرفت تا بعد از انقلاب که با تغییر سیما و افزودن محاسن بهصورتش، بدل به یکی از چهرههای اول فوتبال ایران شد.
پروین گاهی ناخواسته وارد سیاست میشود. او گاهی هم بدون آنکه برنامهای از پیش چیده باشد، به یک جریان سیاسی الصاق شده است؛ مثل سال ۱۹۹۳ و در رقابتهای انتخابی جام جهانی امریکا در شهر دوحه. او سرمربی تیم ملی بود و در حساسترین بازی سیاسی وقت، به عراق باخت. میگفتند بعد از بازی که به هتل «شرایتون» دوحه برگشته بود، از ساعت ۱۰ شب تا ۸ صبح فردای آن روز روی صندلی چوبی، تکوتنها به آبنمای هتل خیره ماند.
چند روز بعد، تیمش ژاپن را برد و امیدهایش برای رسیدن به جام جهانی ۱۹۹۴ زنده شد. تیم هنوز در رختکن بود و در حال شادی که یکی به در رخت کن میکوبد. در را باز میکنند و سبد گلی بزرگ ظاهر میشود. پیک میگوید: «این پیشکش ولیعهد (فرزند شاه ایران) است برای پیروزی شما عزیزان.» پروین فریاد زده بود: «اعلیحضرت تاج سرما است. دسته گل را ببرید بالای مجلس!»
میگفتند چشمهای «محمد مایلی کهن» که آن روزها دستیار پروین بود، از حدقه بیرون زد. سال ۷۹ خورشیدی به روزنامه «صبح ورزش» گفته بود: «حالا همونی که من رو توی قطر فروخت، داره به من التماس می کنه که بیاد بشه دستیار من!» پروین در بازگشت از دوحه، بیش از پنج سال خانهنشین شد.
بازگشت علی پروین به فوتبال را میشود نتیجه تلاشهای «فائزه هاشمی رفسنجانی» در دوران مدیریت «مصطفی هاشمی طبا» در سازمان تربیتبدنی دید. پروین در اواخر دهه 70 خورشیدی رابطهای حسنه با «جماران» و همینطور خانواده هاشمی رفسنجانی پیدا کرد. او در همان مصاحبه خود با روزنامه «صبح ورزش» گفته بود: «همانهایی که روزی مخالف من بودند، حالا حامی من هستند… پشتم هستن عین کوه.»
اما جریانات سیاسی گاهی برعلیه او پیش رفت. او در انتخابات سیاسی، برخلاف آن چه از فوتبال میفهمد، کمی اشتباه میکند. در مورد علی پروین، مرحوم «ناصر حجازی» یک مثال تاریخی داشت: «او بهترین بازی خوانی است که تا به حال در فوتبال دیدهام.» اما بازی خوانی او در سیاست همواره اشتباه بوده است.
مهمترین چالش سیاسی پروین را میتوان به حمایت تمامقد او در سال ۱۳۸۴ خورشیدی از «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» در انتخابات ریاست جمهوری دید. پروین تقریباً در تمامی میتینگ های تبلیغاتی هاشمی رفسنجانی شرکت کرد و با پوسترها و بنرهای پرتعداد و مصاحبههای ویژهاش سعی داشت آرای هواداران خود و هواخواهان پرسپولیس را به سوی رقیب محمود احمدی نژاد سرازیر کند.
مهمترین جملهای که او در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری به زبان آورد، کلید زندگی ورزشی وی در دهه ۸۰ شد. او به روزنامه خبرورزشی گفت: «اگر هاشمی انتخاب نشه، من از ورزش می رم!»شاید تصور میکرد هوادارانش را با این تهدید، بهپای صندوقهای رأی میآورد. اما بلافاصله بعد از رأی شماری در دور دوم، گفته بود: «بدبخت شدیم رفت!» حالا محمود احمدینژاد رییسجمهور بود و او باید به وعدهاش عمل میکرد.
این تقریباً پایان عمر مربی گری پروین در فوتبال بود. کم تر از یک سال بعد، علی پروین با آن جمله تاریخی «خداحافظ فوتبال، خداحافظ پرسپولیس»، در پایان بازی با «فجر سپاسی» شیراز، مهیای جدایی از فوتبال شد. «محمدحسن انصاریفرد» به عمر مربی گری علی پروین بهصورت موقت خاتمه داد.
چهار سال بعد، او خودش را آماده حضور در یک صفآرایی سیاسی جدید کرد. درحالیکه همهچیز آماده حضور او در ستاد انتخاباتی «علی پروین» بود، بنا به توصیه و فشار اطرافیانش، به ستاد «محمود احمدینژاد» پیوست! هرچند حاضر نشد مانند چهار سال قبل، از جملات تند در حمایت یک شخصیت سیاسی استفاده کند اما در روزی که احمدینژاد برای سخنرانی به مصلای تهران رفته بود، علی پروین در کنار شخصیتهایی مانند «حبیب کاشانی»، «حمید استیلی» و … حمایت خود را از رییسجمهوری اعلام کرد که بر اساس رأی شماری سال ۸۸، بازهم رییسجمهور ایران شد.
انتخاب احمدینژاد بهعنوان رییسجمهور، اتفاق ویژهای برای پروین بود. او موفق شد به هیات مدیره باشگاه پرسپولیس برسد و زوج «محمد رویانیان» در هیات مدیره شود. قدرت ویژه پروین برگرفته از یک نامه دستنویس بود؛ نامهای که اردیبهشتماه سال ۸۸ و در کوران انتخابات ریاست جمهوری، محمود احمدینژاد برای پروین نوشته بود. در آن برگه دستنویس، رییسجمهور خطاب به پروین گفته بود: «باشگاه پرسپولیس باید به شما و پیش کسوت های این تیم تعلق بگیرد.»
پروین چهار سال با این نامه در دفتر وزیر ورزش، رییسجمهور و مجلس به دنبال خصوصی کردن و تصاحب باشگاه پرسپولیس گشت اما هرگز به نتیجهای نرسید.
«خبرآنلاین» در روز شانزدهم مهرماه سال جاری خبر از یک مکالمه خصوصی میان علی پروین و محمود احمدینژاد داد. رییسجمهور اسبق به مجلس ختم «هادی نوروزی» رفته بود که با علی پروین روبه رو شد. احمدی نژاد به او گفته بود چرا پرسپولیس نتیجه نمیگیرد که پروین در جوابش گفت: «چرا دوران خودت کاری نکردی که مشکل تیم حل شه؟» او هم چنان از بیارزش بودن آن دستنویس احمدینژاد برافروخته است.
سال ۱۳۹۲ دیگر نه از محمود احمدینژاد خبری بود و نه از هاشمی رفسنجانی. اما بازهم علی پروین از انتخابهای اشتباه سیاسی خود خسته نشد. این بار میان تمام گزینههای ریاست جمهوری، سراغ مردی رفت که به نظر نمیرسید شانس برتر پیروزی باشد. او «محمدباقر قالیباف» را انتخاب کرد.
پروین در میتینگ تبلیغاتی قالیباف گفت: «اگر قرار به شعار باشه، همه خوب بلدن شعار بدن! اما شما ببینین کی اون تیم پاس رو قهرمان کرد؛ همین آقا قالیباف.»
در روزهایی که قالیباف فرماندهی نیروی انتظامی را برعهده داشت، «پاس» تهران با بودجه کلان نیروی انتظامی، قهرمان لیگ شد. سردار «مصطفی آجرلو»، یار آن روزهای محمد باقر قالیباف، پاس را مدیریت میکرد و «مجید جلالی» سرمربی آن بود.
پروین به همراه «خداداد عزیزی»، «حمید استیلی»، «بهداد سلیمی»، «محمدرضا طالقانی» و چند چهره سرشناس دیگر ورزشی، در ستاد قالیباف حضور داشتند. اما باز هم ورزشیها نتوانستند رأی را به صندوق یک کاندیداتور سیاسی سرازیر کنند.
علی پروین تقریباً هرگز پیروز انتخابات سیاسی نبوده اما بازهم علاقهمند است که خودش را بهعنوان یک چهره ورزشی که شاید هنوز میان جامعه مقبولیتی دارد، وارد گود انتخابات کند. این بار او از «صادق لاریجانی» در انتخابات پیش رو حمایت کرده است؛ اتفاقی که شاید بر اساس گذشته پروین، بتوان از آن یک نتیجه در آینده انتخابات داشت.
علی پروین گزینهای خوشیمن برای کاندیداتورها نبوده و همینطور انتخابهایی اصلح هم در سیاست نداشته است. کاندیداتور مورد حمایت او فقط یک بار در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ پیروز شد که آنهم کم با حرفوحدیث همراه نبود. آیا سرنوشت دوباره برای پروین و مردان موردحمایتش تکرار میشود؟
پیام برای این مطلب مسدود شده.