04.03.2016

نامه ی صادق زیبا کلام به حسین شریعتمداری: پریدن با بال شکسته هنرماست

وکیل ملت: صادق زیبا کلام در نامه ای به حسین شریعتمداری با اشاره به نتیجه انتخابات مجلس نوشت:پریدن با بال شکسته هنرماست.

بسمه‌تعالی
سرور عزیز و مکرم جناب آقای حاج حسین شریعتمداری
مدیرمسئول روزنامه وزین کیهان

با سلام و تحیات، انتظار می‌رفت که نتایج انتخابات اخیر بالأخص آنچه در تهران اتفاق افتاد دست‌کم لختی جنابعالی را در فکر فرومی‌بُرد؛ اما ظاهراً نه شما و نه همفکرانتان نمی‌خواهید این نتایج را ببینید. یقین بدانید ضرر نمی‌کردید اگر دست‌کم در خلوت و محافل خصوصی‌تان لختی از آن عوالم، خیالات و تصویر و تصوراتی که سال‌هاست برای خودتان ساخته‌اید می‌توانستید اندکی بیرون می‌آمدید و با واقعیات عریانِ جامعه‌تان مواجه می‌شدید. البته کار دشواری است و اصحاب قدرت در این‌گونه موارد سعی می‌کنند با سرهم کردن یکسری توجیهات و استدلال‌ها برای خودشان از مواجهه با واقعیات بگریزند. روش مرسوم در جامعه ما فروافتادن در باتلاقی از تئوری‌های توطئه و فرضیه‌های دایی جان ناپلئونی در توجیه واقعیت‌های سیاسی که باب میلمان نمی‌باشند بوده است. این بارهم پای بی‌بی‌سی و توطئه‌های انگلستان در تفسیر رأی مردم تهران به میان آمده.

اما جناب شریعتمداری عزیز، خیلی نیازی به تحلیل‌ها و تئوری‌های پیچیده دایی جان ناپلئونی نیست. دومیلیونی که در تهران به‌پای صندوق‌های رأی رفتند بخشی از همان «خس و خاشاک» سال88 هستند. در طی این 6سال یک‌بار نخواستید ببینید که حرفشان و دردشان و بغضشان در سال88 چه بود. در عوض هرچه به دهانتان رسید نثارشان کردید. فتنه‌گرشان خواندید و متهمشان کردید که با کمک جورج سورس، آمریکا، اسراییل و سفارت انگلستان می‌خواسته‌اند انقلاب مخملی به راه بیندازند. با زنان و مردانی که صادق‌ترین، متعهدترین، متدین‌ترین و پاک دست‌ترین فرزندان نظام بودند، هر طور که دلتان خواست رفتار کردید. غیرقانونی بازداشت کردید، غیرقانونی محاکمه کردید، غیرقانونی حبس کردید، غیرقانونی در حصر نگه داشتید، غیرقانونی از ادامه‌ کار و تحصیلشان جلوگیری کردید، غیرقانونی ستاره‌دارشان کردید و دست‌آخر هم غیرقانونی رد صلاحیتشان کردید. آیا تنبیه و مجازاتی بود که خواستید علیه آنان به اجرا درآورید اما گفتید که «حیف که قانون دست‌وبال ما را بسته و نمی‌توانیم». در پایان هم «حماسه 9دی» را علم کردید. سه میلیون نفر معترض در 25خرداد را ندیدید اما دویست هزار جمعیت «گردآوری‌شده» در 9دی را «حماسه» خواندید. به ندای «آشتی ملی» که آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تاریخی تیر88 سر دادند از روی غرور و کبر پوزخند زدید و شاخه‌ی زیتونی را که به طرفتان گرفته بود به زیر پا له کردید.

از همه این‌ها بدتر آن شد که به‌جای آنکه مردم «داستان فتنه» و «حماسه 9دی» را باور کنند، خودتان خیلی بیشتر از مردم آن‌ها را باور کردید. خودتان بریدید، خودتان دوختید و دست‌آخر هم به‌عنوان «فتنه» آن را بر تن منتقدینتان کردید. 6سال از صداوسیما، تریبون‌های نمازجمعه، مجالس مطیع و گوش‌به‌فرمان هشتم و نهم، مطبوعات و رسانه‌های حکومتی شبانه‌روز علیه «فتنه» و «فتنه‌گران» تبلیغات کردید. دریغ از آنکه در طی این 6سال حتی 6دقیقه هم به «فتنه گران» اجازه دهید که در صداوسیما از خودشان و اتهاماتی که شما به آن‌ها وارد کرده‌اید دفاع کنند. حتی یک‌بار نخواستید در طی این 6سال یک نظرسنجی ساده به عمل بیاورید که چند درصد از اقشار و لایه‌های تحصیل‌کرده کشور «داستان فتنه» و «حماسه 9دی» را باور کرده‌اند؟ شاید اگر یک‌بار به دیگران هم توجه می‌داشتید و برای دیگران هم حق‌وحقوقی قائل می‌شدید، شاید اگر یک‌بار هم صدای مخالفتان را حاضر بودید بشنوید، امروز این‌قدر بهت‌زده و غافلگیر نمی‌شدید. حق‌دارید البته. ما خودمان هم در خواب نمی‌دیدیم که مردم تهران این‌گونه به ندای رهبری اصلاحات پاسخ دهند؛ اما دادند. خود ما را هم بهت‌زده کردند تا چه رسد به شما که یک‌بار نخواسته‌اید غیر خودتان را بشنوید.

جناب آقای شریعتمداری عزیز هنوز هم دیر نشده، به خاطر خدا، برای یک‌بار هم که شده از پشت پنجره آن برج عاج غرور، قدرت و شوکتتان نگاهی هم به بیرون بیندازید و سعی کنید مملکت و ملت را در ورای دنیایی که سال‌هاست برای خودتان ساخته‌وپرداخته‌اید ببینید.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
سیزدهم اسفند یک هزار و سیصد ونودوچهار

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates