۲۷ نکته درباره ۲۷ سال ریاست ناطق نوری بر فدراسیون بوکس
رادیوفردا: توسط مهدی رستمپور
احمد ناطق نوری با ۲۷ سال ریاست، رکورد طولانیترین مدیریت بر یک فدراسیون ورزشی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی را در اختیار دارد.
مصطفی داودی در سال ۱۳۶۲ به سمت ریاست فدراسیون ناشنوایان منصوب شد و بیست و هفت سال رییس این فدراسیون بود. رکوردی که با آغاز سال ۹۵ توسط ناطق نوری در فدراسیون بوکس فرو ریخت. او برادر بزرگتر علی اکبر ناطق نوری است و خودش هفت دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده.
در این گزارش تحقیقی با بررسی رسانههای منتشر در ۲۷ سال گذشته، به گوشههایی از دوران مدیریت طولانیاش بر فدراسیون بوکس جمهوری اسلامی ایران، همچنین بخشهایی از ادعاها و اظهارات بحثانگیز وی اشاره شده است.
بدیهی است که نمیتوان مدعی شد طی این مدت طولانی، تمام فعالیتهای او اشتباه بوده است. اما با توجه به اینکه ایشان به یاری دوستان پرتعداد رسانهای، همواره تصویری کاملاً مثبت و موفق از خود ارائه داده، نیمهای پنهان مانده از چهره و کارنامه رییس فدراسیون بوکس را مطالعه خواهید کرد.
۱- «در تظاهرات پانزده خرداد ۴۲ یک ارتشی با قنداق تفنگ من را زد. باید کشته میشدم اما چون بوکسور بودم، با مشت دماغش را شکستم. در حالی که تیر خورده و خون زیادی ازم میرفت فرار کردم به کوچه سیدنظام در خیابان خیام. رسیدم خانه، زنگ در را زدم و افتادم…»
غیر از خرداد ۴۲ او بدون ارائه سند، سوابق سیاسی خود را تا دوران مصدق امتداد داده و میگوید: «۳۰ تیر در میدان بهارستان، مجروحان را با درشکه به بیمارستان میرساندم!» این در حالی است که آنموقع ۱۵ ساله بوده.
۲- پس از افزایش خاطرات بوکس ناطق نوری در رسانهها، تعدادی از اعضای پیشین تیم ملی گفتند اینکه او دهه سی در پارکشهر زیر نظر پطرس نظربیگیان مربی تیم ملی تمرین میکرده، صحت ندارد و حتی یک نفر از پیشکسوتان آن دوره نیز حاضر به تأیید این موضوع نشده.
۳- خرداد ۸۱ علی دوریش عضو تیم ملی، سه هفته قبل از مراسم ازدواجش روی سکوهای سالن بوکس ورزشگاه شیرودی در اثر اتصال کابلهای برق رها شده بر روی زمین، جانش را از دست داد.
نامزدش بنفشه رضایی گفت علی تا موقعی که زنده بود، حقش را خوردند و آخرش هم باعث مرگش شدند. ناطق نوری به این دختر عزادار پاسخ داد: برو بهشت زهرا، جوانان زیادی میبینی که حتی بهتر از علی بودند. اتفاقی است که افتاده. جوانهای دیگر هم میمیرند!
خبرگزاری ایسنا نوشت: «اگر فقط حرفهای او را شنیده بودیم شک میکردیم. اما رییس فدراسیون بوکس با صراحت به ما گفت هیچ مرجعی مسئول نیست و اتفاقی است که افتاده!» فدراسیون بوکس حتی از برگزاری مراسم یادبود برای مرحوم درویش خودداری کرد.
۴- در المپیک ۱۹۹۲ بارسلون علی اصغر کاظمی بدون دستکش روی رینگ رفت. او در مقابل دیدگان بهتزده داور و تماشاگران، رقص پا کرده و با گرفتن گارد، از حریف پاکستانی میخواست مبارزه را آغاز کند! ویدئویی که تقریباً تمام شبکههای خبری دنیا پخش کردند.
ناطق نوری درباره آن ماجرا میگوید: وقتی دیدم دستکشها نرسیده، به کاظمی گفتم که به روی رینگ برو و اعلام آمادگی کن که او نیز همین کار را کرد!
۵- حدود سه دهه نمایندگی او در مجلس، دستاوردی برای ورزش ایران نداشت. زیرا به خاطر تداوم مدیریت خود در فدراسیون بوکس، هرگز به انتقاد از مدیران ورزش نپرداخت و هیچوقت به عنوان منتقد، پشت تریبون نرفت.
آخرین نمونه، ماجرای انتخاب وزیر ورزش در دولت احمدی نژاد بود که او مانند همیشه، سکوت بر روی کرسی وکالت را به هرگونه اظهار نظر ترجیح داد.
۶- ناطق نوری در گفتگو با صدای جمهوری اسلامی ایران درباره جلوگیری از اعزام تیم ملی به مسابقات جهانی گفت: «زنگ تفریح میشدند. نمیتوانستیم هزینه کنیم و آبروی ما و پرستیژ ما در دنیا برود. نمیتوانیم هزینه کنیم که یک نفر بخواهد برود قطر بگردد که هیچ کوفتی هم نیست.»
حاصل حدود سه دهه ریاستش بر فدراسیون بوکس، از پیش باخته دانستن تیم ملی و تفریحی دانستن مسابقات جهانی است. گرچه از نظر او حضور شخص خودش به عنوان همراه، در یک اردوی تمرینی به میزبانی ایتالیا مانعی نداشت و هزینهاش هم فراهم بود!
۷- بوکس ایران قبل از انقلاب و تا دهه ۶۰ پس از کشتی و وزنه برداری، سومین ورزش مدالآور کشور بود. امروز جایی در جمع ۲۰ ورزش مدال آور ندارد. مطابق آمار، حتی بیش از ده رشته ورزشی زنان، موفقتر از فدراسیون بوکس هستند.
۸- بازنشستگان دولتی و دو شغلهها اجازه حضور در انتخابات فدراسیونها را ندارند و با همین قانون از حضور هادی ساعی در تکواندو، محمدرضا طالقانی در ورزش باستانی و رضازاده در وزنه برداری جلوگیری شد. وزارت ورزش اما پس از اعمال نفوذ ناطق نوری، این قانون را در قبال ورزش بوکس اعمال نکرد!
۹- بهترین بوکسور حال حاضر ایران احسان روزبهانی است. اما وقتی همین روزبهانی در مصاحبهای خواستار توجه فدراسیون به قهرمانان شد، برایش احضاریه فرستادند تا پاسخگوی “اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی” باشد! ناطق نوری به ایسنا گفت غیر از روزبهانی، با مربیاش هم برخورد میکنیم.
وقتی روزبهانی برای اخذ تنها سهمیه بوکس المپیک ایران راهی بلغارستان شد، ناطق نوری به سوییس رفت! روزبهانی با دست پر به ایران بازگشت اما به خاطر فشار جسمانی و آسیب شدید در مسابقات، یک هفته در بیمارستان بود. او به خبرنگاران گفت هیچکدام از مسئولین فدراسیون به عیادتش نرفتند.
۱۰- پس از درخواست پناهندگی دو بوکسور تیم ملی از انگلستان، ناطق نوری با تکذیب خبر به ایسنا گفت: «آنها وقتی دیدند که نمیتوانند در انگلستان کار خاصی انجام دهند، سرافکنده به ایران بازگشتند.» اما واقعیت این بود که آنها هرگز بازنگشتند و سرافکندگی نه برای بوکسورها که برای فدراسیون باقی ماند.
زمانی که دو قهرمان بوکس ایران در کمپ پناهندگان بودند، رییس فدراسیون به جای انجام وظایف قانونی خود راهی عراق شده و مشغول نصب ضریح بود. او همراه مسئولان اجرایی عملیات نصب ضریح عتبات عالیات، در نصب ششمین ضریح امام سوم شیعیان مشارکت کرد.
۱۱- عیسی گلمحمدی از بهترین مربیان بوکس ایران از جمله منتقدان پرشمار فدراسیون است و میگوید: «نمیدانم بودجه فدراسیون بوکس را کجا هزینه میکنند؟ فدراسیون باید دلش به حال این جوانها بسوزد و آینده آنها را نابود نکند.»
۱۲- ناطق نوری مدام اظهاراتش را تغییر میدهد. دو نمونه از مصاحبههای متناقض او با خبرگزاری ایسنا: ۱۳۹۱/۴/۳۱: در المپیک سیدنی همه منتظر انوشیروان نوریان بودیم که متوجه شدیم فریب خورده و دیگر باز نگشته که خیلی ناراحت شدم.
ششم خرداد ۹۲: نوریان در المپیک سیدنی با هماهنگی من و فائقی در استرالیا ماند. خودم پاسپورتش را دادم. گفت که میخواهد در اینجا کار کند و اقامت داشته باشد.
۱۳- تیر ۹۲ به سایت صراط گفت: «منتظری اعلام کرد این چه ورزشی است؟ این زد و خوردها حرام است، بنابراین بوکس را تعطیل کردند.» در حالی که این اظهارات صادقانه نیست و صرفاً برای خوشامد حکومت و سایت مورد نظر، در خصوص آیتالله منتظری عنوان شده.
بوکس در پی مصاحبه آیتالله خامنهای با جواد متقی مسئول وقت ورزش صداوسیما تعطیل شد. در این مصاحبه که نوار آن در آرشیو صداوسیما موجود است، آقای خامنهای با صراحت تاکید کرد که از بوکس خوشش نمیآید و این ورزش را نمیپسندد.
۱۴- منوچهر مقصودی نایب رییس فدراسیون میگفت: «میانگین سنی افراد حاضر در فدراسیون بالای ۷۰ سال است! یکی قلبش را عمل کرده و دیگری هر روز بیمار است. با این شرایط بوکس پیشرفت نمیکند. یک نفر بیاید شناسنامه مسئولان فدراسیون را بررسی کند، اگر کسی را زیر ۷۰ سال پیدا کرد به او جایزه میدهم!» البته سرانجام فقط خود مقصودی از فدراسیون رفت!
۱۵-سیزدهم اردیبهشت ۸۸ در پاسخ به انتقادات قهرمانان و پیشکسوتان، به روزنامه جام جم گفت: «این حرفها صرفاً بازی سیاسی است. من نوکر مردم هستم و در فدراسیون برای رضای خدا کار میکنم. اگر بازیهای سیاسی اجازه دهد دوست دارم باز هم به بوکس خدمت کنم!»
۱۶- بابک مقیمی از تکنیکیترین بوکسورهای تاریخ ایران که در المپیک آتلانتا هم خوش درخشید، به خاطر تصادف و ناتوانی در پرداخت دیه، ۳۴ ماه در زندان به سر برد. حتی پس از آزادی هم فدراسیون تمایلی به استفاده از تخصص مقیمی نشان نداد.
۱۷- در المپیک سیدنی از پنج نفری که ناطق نوری اعزام کرده بود، تست دوپینگ دو بوکسور ایران مثبت اعلام شد و نتوانستند مبارزه کنند. دو نفری که به خاطر مشکلات معیشتی و بی توجهی فدراسیون، ترجیح دادند در استرالیا بمانند و از این کشور تقاضای پناهندگی کنند.
۱۸- حضور در تورنمنتهای تقلبی و غیر واقعی که بدون مبارزه، مدال میدهند! سایت تابناک نوزدهم تیر ۸۹ نوشت: «بوکسورهای ایران در جام روسیه بدون انجام مسابقه، مدال گرفتند!» فدراسیون هم بدون اشاره به عدم برگزاری مسابقه، فقط خبر دریافت مدالها را منتشر کرد!
۱۹- آیا تمام مربیان بوکس خارجی که همه ساله به ایران میآیند، واقعاً مربی هستند؟ و آیا مبالغ قراردادشان به طور کامل به خودشان پرداخت میشود؟!
خرداد ۹۴ ولادیمیر وینکوف سرمربی تیم ملی ایران گفت: نمیخواهم از همکاران اوکراینی بدگویی کنم اما آنهایی که به ایران آمده بودند، در فدراسیون اوکراین به کارهای اداری و دفتری مشغول بودند. نمیدانم چطور اینجا به عنوان مربی تیم ملی مشغول به کار شدند!
۲۰ – مصطفوی عضو تیم ملی گفت وقتی در صداوسیما به عنوان منتقد ناطق نوری صحبت کرده، در استودیو با اهانت کاظمی “همان بوکسور بدون دستکش در بارسلون” مواجه شده. او به فارس نیوز گفت از طرف ناطق نوری، خانواده من تهدید شده و خودم هم دیگر اجازه تمرین و تدریس ندارم.
۲۱- در سال ۸۲ رییس جمهور خاتمی، مبلغ یک صد میلیون تومان برای ساخت خانه بوکس در قیطریه به فدراسیون بوکس اهدا کرد. آیا برای خاتمی مهم است که چنین خانهای احداث نشده، یا به طور کلی میخواسته کمکی به ناطق نوری کند؟
۲۲- مرحوم خسوس گیل مدیرعامل اسبق آتلتیکو مادرید به عنوان “نماد برکناری مربیان” مشهور است. در ورزش ایران رکورد در اختیار ناطق نوری است که تاکنون دهها مربی خارجی و داخلی را به عنوان سرمربی تیم ملی منصوب کرده.
۲۳-خبرآنلاین پرسید چرا تیم ملی فقط مربی دارد و بدون سرمربی است؟ ناطق نوری پاسخ داد: لقب که بیاید دعوا میشود. بنده با اجازه خودم کلمه”سر” را حذف کردم!
۲۴- او سابقه درگیری لفظی با محمد مایلی کهن را هم دارد. مایلی کهن گفت: «سلطنت ناطق نوری بر بوکس بیشتر از سلطنت محمدرضا پهلوی است! آقای ناطق آیا میدانید حق چند ورزشکار با مدیریت شما از بین رفت؟ بازنشسته وزارت بهداشت هستید و در جاهای مختلف مثل وزارت نفت به عنوان مشاور کار میکنید. بیش از ۲۴ دفعه هم به خانه خدا مشرف شدهاید، البته نه با هزینه شخصی.
۲۵ – انوشیروان نوریان را که در المپیک سیدنی پناهنده شده بود، با وعده سرمربیگری به کشور برگرداندند. او وقتی متوجه توخالی بودن وعدهها شد به استرالیا برگشت و در این باره گفت:
«از ناطق نوری خواستم در قراردادم بنویسد اگر در المپیک برزیل دو مدال نگرفتیم، تمام مبلغ قراردادم را پس میدهم. فدراسیون گفت پول ندارد و ماهانه 300 هزار تومان میتواند به من حقوق بدهد. اگر فدراسیون با مشکل مالی روبروست، چطور 50 کارمند دارد؟»
۲۶- مرتضی سپهوند نماینده ایران در المپیک ۲۰۰۸ پکن نیز به دلیل مشکلات معاش، در رادیو ورزش اعلام کرد نمیتواند به ورزش ادامه دهد. تمام قهرمانان ملی بوکس از وضعیت نامناسب اقتصادی گلهمند هستند. سجاد محرابی میگوید: سالها مجانی در اردو بودم و مجانی مسابقه دادم. پس از ۱۱ سال عضویت در تیم ملی حتی یک موتور گازی ندارم.
۲۷-آخرین اظهارنظر را به مجید سپهوند اختصاص میدهیم که همین هفته از مسابقات گزینشی المپیک بازگشت و گفت:
«فدراسیون هیچ حمایتی از تیم ملی انجام نداد. در طول ماههایی که در اردو بودیم حتی یک ریال هم به ملیپوشان ندادند. وقتی تورنمنتها حذف میشود، وقتی بوکسورها را با دستان خالی اعزام میکنید نباید انتظار شقالقمر داشته باشید. مربی تیم ملی حتی از جیب خود هزینه میکرد. هر حرفی بزنم تاثیری بر فدراسیون ندارد زیرا دیگر بیتفاوت شدهاند.»
پیام برای این مطلب مسدود شده.