04.05.2016

به روحانی پیغام داده‌اند که انصراف بدهد

اعتدال: علی تاجرنیا
علی تاجرنیا می‌گوید: «از گوشه و کنار شنیده می‌شود برخی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای آقای روحانی پیغام می‌فرستند که وی را از ادامه ریاست‌جمهوری خود در مرحله دوم منصرف کنند. این پیغام‌ها عمدتا توسط افراد پرنفوذی که در ساختار قدرت نقش دارند برای آقای روحانی فرستاده شده است».

به گزارش اعتدال، روزنامه «آرمان» با انتشار گفت‌وگویی تفصیلی با علی تاجرنیا نماینده مجلس ششم، آورده است: تاجرنیا در مجلس ششم جوان‌ترین نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بود و در زمان انتخاب به نمایندگی تنها 30 سال سن داشت.

وی می‌گوید: «فقدان چهره‌های شناخته‌شده هر دو جریان سیاسی در مجلس دهم سبب زورآزمایی جدی در بین نمایندگان جوان مجلس خواهد شد. مجلس دهم نسبت به مجالس گذشته نسبت به تحقق مطالبات مدنی و سیاسی جامعه پیشرو‌تر خواهد بود اما به شکلی نخواهد بود که بتوان آن را با مجلس ششم مقایسه کرد. نکته دیگر اینکه جوان بودن نمایندگان مجلس نوعی تهدید نیز به شمار می‌رود. ممکن است نمایندگان جوان مجلس دهم درگیر مسائل کوچک کشور و منطقه‌ای شوند و از قدرت بالانس زیادی در جهت تاثیرگذاری عمیق بر فضای کلی جامعه برخوردار نباشند».

در ادامه متن گفت‌وگو با دکتر علی تاجرنیا را از نظر می‌گذرانید:

مهم‌ترین دلایل پیروزی قاطع اصلاح‌طلبان در دور دوم انتخابات چه بود؟ چرا مردم با توجه به اینکه تعداد کاندیداهای اصلاح‌طلب در سراسر کشور از اصولگرایان کمتر بود اقبال بیشتری نسبت به اصلاح‌طلبان نشان دادند؟

شرایط اصلاح‌طلبان برای ورود به انتخابات مجلس دهم نسبت به 9 دوره قبلی انتخابات نامناسب‌تر بود. اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات از یک سو با ردصلاحیت‌ها روبه رو شدند و از سوی دیگر با نابرابری در فرصت‌ها و امکانات تبلیغات انتخاباتی مواجه بودند. با این وجود اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم دستاوردهای مهم‌تری نسبت به دوره‌های قبل به دست آوردند. مهم‌ترین دلیل این مساله نیز غلبه عقلانیت و تدبیر بر احزاب و طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب و همچنین غلبه عقلانیت و اعتدال بر فضای جامعه و افکار عمومی بود. در انتخابات اخیر تحلیل یکسان و همسانی بین نخبگان سیاسی و مردم به وجود آمده بود.

مردم و نخبگان سیاسی از گذشته درس گرفته بودند و با زمان‌شناسی به این نتیجه رسیده بودند که اگر مانند برخی مقاطع گذشته در انتخابات مشارکت نداشته باشند ممکن است کشور با آسیب‌های جدی مواجه شود. در انتخابات مجلس دهم میزان مشارکت مردم مانند گذشته بود اما ترکیب رای‌دهندگان تغییر کرده بود. مردم از مشارکت خود در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84 و 88 نتیجه عکس گرفته بودند و متوجه شده بودند شعارهایی که دولت های نهم و دهم در جهت بهبود اوضاع معیشت و عزت ملت ایران می‌داد در نهایت به وضعیت ناگواری منجر شد که باعث آسیب‌ها و خسارت‌های جدی به کشور شد.

در نتیجه در هفتم اسفند طبقه متوسط که در انتخابات گذشته حضور کمرنگی داشت احساس کرد باید در صحنه انتخابات حضور فعال‌تری داشته باشد. در شرایط کنونی افکار عمومی از نظر روانی اصلاح‌طلبان را پیروز انتخابات مجلس دهم قلمداد می‌کند. نتایج انتخابات تهران به عنوان قلب تپنده سیاسی کشور و همچنین مراکز استان‌ها نشان‌دهنده اقبال بیشتر مردم نسبت به جریان اصلاحات است. به نظر من اگر کاندیداهای جریان اصلاحات در شهرهای کوچک‌تر نیز با کمبود امکانات روبه رو نبودند ما شاهد پیروزی قاطع اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم بودیم. با این وجود اصلاح‌طلبان نباید به مطالبات و توقعات جامعه دامن بزنند. در شرایط کنونی اصلاح‌طلبان و حامیان دولت موفق شده‌اند اکثریت نسبی مجلس را به دست بگیرند که این مساله می‌تواند فضای کلی مجلس را تغییر بدهد. اصلاح‌طلبان نباید گمان کنند با پتانسیل موجود در مجلس می‌توانند هر اقدامی که تمایل داشتند انجام دهند.

در شرایط کنونی هرگونه دامن زدن بیجا به مطالبات مردم ممکن است با ناتوانی و کمبود فرصت مواجه شود که در نهایت سبب سرخوردگی مردم می‌شود. نکته دیگر اینکه شرایط انتخابات مجلس دهم به شکلی بود که اصلاح‌طلبان مجبور شدند از چهره‌های معتدل اصولگرایی نیز حمایت کنند و آنها را در لیست خود قرار بدهند. در نتیجه در فضای کلی مجلس نیروهای معتدل اصولگرایی در کنار اصلاح‌طلبان در فراکسیون امید قرار خواهند گرفت. بدون شک اینگونه چینش سیاسی مستلزم سازو کار سیاسی جدیدی است که جریان اصلاحات باید به آن توجه کند و برنامه‌های خود را بر اساس چنین شرایطی ترسیم کند. ترکیب مجلس دهم به صورت مطلق به سود یک جریان نیست و هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا از وزن سیاسی یکسانی برخوردارند. به همین دلیل چهره‌های مستقل نقش بسیار مهمی در مجلس دهم ایفا خواهند کرد.

اصولگرایان با وجود اینکه در دور اول انتخابات مجلس لیست انتخاباتی خود را با سر و صدای زیادی ارئه کردند اما در دور دوم بدون ارائه لیست وارد انتخابات شدند و تلاش کردند چراغ خاموش حرکت کنند. آیا عدم ارائه لیست توسط اصولگرایان در دور دوم انتخابات به منزله پذیرفتن شکست انتخاباتی بود؟

اصولگرایان پیش از آنکه در نتایج انتخابات بازنده شوند درتصمیم‌گیری‌های درون تشکیلاتی بازنده شده بودند. اصلاح‌طلبان با وجود اینکه با ردصلاحیت‌های گسترده مواجه شدند اما در ارائه لیست انتخاباتی خود بسیار هماهنگ و معتدل رفتار کردند و در نهایت نیز نتیجه عقلانیت و تدبیر خود را در روز انتخابات مشاهده کردند. اصلاح‌طلبان به هیچ عنوان به دنبال ارائه دو یا چند لیست انتخاباتی نبودند. این در حالی است که جریان اصلاحات در درون خود با طیف‌های فکری گسترده‌تری مواجه است. از سوی دیگر اصولگرایان در ارائه لیست انتخاباتی خود موفق عمل نکردند و نتوانستند با یک لیست منسجم و جامع وارد صحنه انتخابات شود. به نظر من دلیل اصلی این مساله نیز تسلیم شدن جریان اصولگرا در مقابل تندروها بود. غلبه تندروها بر فضای فکری جریان اصولگرایی اتفاق ناگواری است که این جریان سیاسی را به‌شدت تهدید می‌کند و ممکن است عواقب غیرقابل جبرانی برای اصولگرایان داشته باشد.

فضای تصمیم‌گیری اصولگرایان در آستانه انتخابات به شکلی بود که چهره‌های معتدل و متعهد تحت تاثیر تندروهای سیاسی قرار گرفته بودند و به همین دلیل اصولگرایان نتوانستند با عقلانیت و تدبیر در انتخابات حاضر شوند. نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان با نگاهی فراجناحی و مبتنی بر منافع ملی لیست انتخاباتی خود را ارائه کردند، در حالی که نگاه اصولگرایان صرفا به منافع حزبی و گروهی خود بود. مردم نیز این وضعیت را درک کردند و از جریانی حمایت کردند که منافع ملی را بیشتر در نظر گرفته است. وضعیت اصولگرایان به شکلی بود که هر کدام از طیف‌های اصولگرایی تلاش می‌کرد به جای دیگران تصمیم بگیرد و هیچ گونه خرد جمعی در اردوگاه اصولگرایی به چشم نمی‌خورد. به نظر من اصولگرایان قبل از انتخابات و از درون خود شکست خورده بودند. وضعیت برخی اصولگرایان در فضای انتخابات به شکلی شده بود که هویت خود را انکار می‌کردند و خود را «میانه‌رو» و «تحول‌خواه» و فارغ از اصولگرایی و اصلاح‌طلبی معرفی می‌کردند.

این مساله نشان می‌دهد اصولگرایان پس از اینکه دو دوره ریاست‌جمهوری و سه دوره مجلس را در اختیار داشتند نتوانستند کارنامه قابل قبولی از خود برجای بگذارند و مردم نیز به این نکته پی بردند. کتمان هویت اصولگرایی از دور اول انتخابات آغاز شد. با این وجود بسیاری از اصولگرایان در دور دوم انتخابات به این نتیجه رسیدند که اگر از مارک اصولگرایی استفاده کنند نه تنها به نتیجه مثبتی دست پیدا نمی‌کنند و بلکه با ریزش آرا نیز مواجه خواهند شد. بسیاری از کاندیداهای اصولگرا در دور دوم انتخابات به این نتیجه رسیده بودند که اگر خود را وارد مناسبات منطقه‌ای و بومی کنند ممکن است به نتیجه بهتری دست پیدا کنند تا اینکه از مارک اصولگرایی استفاده کنند.

مهم‌ترین چالش مجلس دهم ناشناخته بودند مواضع سیاسی چهره‌های مستقل و شفاف نبودن رویکرد این افراد در مجلس باشد. به نظر می‌رسد چهره‌های مستقل بیش از آنکه در قالب گروه‌بندی سیاسی قرار بگیرند به دنبال این هستند که کدام جریان سیاسی بیشتر منافع آنها را تامین می‌کند. در نتیجه ممکن است در تصمیم‌گیری‌های مجلس آینده نوسان و چند دستگی به وجود بیاید. ارزیابی شما از این مساله چپیست؟

ورود چهره‌های مستقل در مجلس به معنای ناامید شدن مردم از جریان‌های سیاسی نیست. در انتخابات هفتم اسفند اغلب مردم تمایل داشتند از کاندیداهای جریان اصلاحات حمایت کنند. با این وجود هنگامی که چهره‌های اصلاح‌طلب ردصلاحیت شدند مردم مجبور شدند از چهره‌های مستقل حمایت کنند. به همین دلیل تعداد نمایندگان مستقل در مجلس دهم بیشتر از مجالس قبلی شده است. بنده حضور چهره‌های مستقل در ساخت قدرت را در راستای تحول خواهی ارزیابی نمی‌کنم. به صورت طبیعی چهره‌هایی که دارای مواضع روشن سیاسی نیستند از نظر رفتارشناسی سیاسی قابل پیش بینی نیستند. این در حالی است که غیرقابل پیش بینی بودن در فضای سیاسی مساله‌ای مطلوب نیست و سبب سردرگمی و بی‌برنامگی می‌شود. با این وجود در شرایط کنونی چهره‌های مستقل به صورت بالقوه تحول خواه هستند و مواضع آنها با جریان تحول خواه نزدیک‌تر است.

از سوی دیگر اصولگرایان از تمام توانایی‌ها و امکانات خود استفاده خواهند کرد که چهره‌های مستقل را به سمت خود بکشانند و آنها را در اردوگاه خود تعریف کنند. نکته دیگر اینکه تاثیرگذاری چهره‌های مستقل در مجلس دهم به عملکرد جریان اصلاحات و همچنین جریان اصولگرا بستگی دارد. به نظر من در مقاطعی که مسائل اقتصادی و معیشتی در مجلس مطرح شود همراهی چهره‌های مستقل با جریان اصلاحات و حامیان دولت آقای روحانی بیشتر خواهد شد. با این وجود هنگامی که مسائل چالش برانگیز سیاسی، فرهنگی و مدنی در مجلس مطرح شود چهره‌های مستقل حاضر نخواهند بود هزینه زیادی برای این مسائل بپردازند و از همراهی با اصلاح‌طلبان خودداری خواهند کرد.

نکته دیگر اینکه چهره‌های مستقل هنگامی که احساس کنند فضای مجلس در اختیار اصلاح‌طلبان است تلاش می‌کنند با اصلاح‌طلبان همراهی کنند، اما زمانی که فضای مجلس در اختیار اصولگرایان قرار دارند در اختیار اصولگرایان قرار می‌گیرند و از هرگونه مخالفت با سیاست‌های اصولگرایان خودداری می‌کنند. در نتیجه با توجه به پتانسیل موجود نمی‌توان از مجلس دهم توقع داشت به صورت جدی به مسائل مهم مدنی وسیاسی ورود کند و بیشتر وقت و انرژی خود را صرف مسائل معیشتی و رفاهی مردم خواهد کرد.

ناشناخته بودن و جوان بودن نمایندگان مجلس دهم سبب مبهم بودن آینده مجلس دهم شده است. وضعیت به شکلی است که نمی‌توان از هم‌اکنون رویکرد مجلس آینده را ترسیم کرد که به چه سمتی حرکت خواهد کرد. آیا این توانایی و پتانسیل در مجلس دهم وجود دارد که به سمت تحقق مطالبات مدنی جدی مردم و تصویب لوایح تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی حرکت کند؟

در شرایط کنونی فضای کلی جریان اصلاحات به سمت عقلانیت و اعتدال حرکت می‌کند و تمایلی برای انجام اقدامات رادیکال وجود ندارد. شرایط عمومی جامعه نیز خواستار عقلانیت و تدبیر است و به همین دلیل جریان اعتدالگرا تلاش می‌کند با درایت و دوراندیشی عقلانیت را بر فضای سیاسی کشور حاکم کند تا کشوربه یک آرامش سیاسی دست پیدا کند. در شرایط کنونی حتی اگر اصلاح‌طلبان اکثریت قاطع مجلس را نیز به دست آورده بودند به مصلحت نبود به سراغ تصویب لوایح پرحاشیه و دردسر‌ساز بروند. با این وجود همواره در مجالس گذشته تک چهره‌هایی وجود داشته‌اند که رویکرد آزادی‌خواهانه در پیش گرفته‌اند و حاضر شده‌اند هزینه‌های زیادی برای مطالبات خود یا جریان متبوع خود بپردازند.

به نظر من رویکرد مجلس دهم در سال اول فعالیت خود محافظه‌کارانه خواهد بود و نمی‌توان توقع اقدامات بلندپروازانه از نمایندگان مجلس داشت. البته ممکن است در سال‌های آینده این محافظه‌کاری کمتر شود اما به اندازه‌ای نخواهد بود که توانایی تحقق برخی مطالبات جدی مدنی وسیاسی جامعه را پیدا کند. نکته دیگر اینکه فقدان چهره‌های شناخته‌شده هر دو جریان سیاسی در مجلس دهم سبب زورآزمایی جدی در بین نمایندگان جوان مجلس خواهد شد. در شرایط فعلی جریان اصولگرایی از لحاظ داشتن چهره‌های شاخص وضعیت بهتری نسبت به اصلاح‌طلبان دارند.

مجلس دهم نسبت به مجالس گذشته نسبت به تحقق مطالبات مدنی و سیاسی جامعه پیشرو‌تر خواهد بود اما به شکلی نخواهد بود که بتوان آن را با مجلس ششم مقایسه کرد. نکته دیگر اینکه جوان بودن نمایندگان مجلس نوعی تهدید نیز به شمار می‌رود. ممکن است نمایندگان جوان مجلس دهم درگیر مسائل کوچک کشور و منطقه‌ای شوند و از قدرت بالانس زیادی در جهت تاثیرگذاری عمیق بر فضای کلی جامعه برخوردارنباشند.

به نظر می‌رسد مهم‌ترین فراکسیون مجلس دهم فراکسیون امید خواهد بود. این در حالی است که فراکسیون رهروان ولایت در مجلس نهم به لیدری علی لاریجانی و افرادی مانند کاظم جلالی هزینه‌های زیادی برای مشی اعتدالی خود پرداخت کرد تا به بقای خود ادامه بدهند. آیا در مجلس دهم فراکسیون رهروان ولایت یا فراکسیونی با کارکرد مشابه در موازات فراکسیون امید تشکیل خواهد شد؟در چنین شرایطی مناسبات قدرت بین این دو فراکسیون چه تاثیری بر فضای کلی مجلس خواهد گذاشت؟

بدون شک اصولگرایان برای هویت یابی خود در مجلس دهم فراکسیون مستقل تشکیل خواهند داد. به همین دلیل در مجلس آینده سه فراکسیون امید، اصولگرایان و مستقلین تشکیل خواهد شد. با این وجود فراکسیون مستقلین بیشتر سبب بالانس بین دو جریان سیاسی خواهد شد و به تنهایی نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های مجلس تاثیرگذار باشد. برخی از اصولگرایان مانند علی لاریجانی و کاظم جلالی به دلیل رفتارهای متفاوتی که از خود نشان دادند به راحتی نمی‌توانند به فراکسیون اصولگرایان ملحق شوند یا اگر این اتفاق صورت بگیرد جنبه عمیق ندارد و بیشتر صوری است. به نظر می‌رسد فراکسیون اصولگرایان با محوریت افرادی مانند علاءالدین بروجردی در مجلس دهم تشکیل خواهد شد که اعضای جبهه پایداری را نیز در درون خود جای خواهد داد. در نتیجه این فراکسیون به دلیل حضور تندروهای سیاسی در نهایت به سمت رفتارهای افراطی گرایش پیدا خواهد کرد. از سوی دیگر فراکسیون امید با محوریت آقای عارف و اصلاح‌طلبان تشکیل خواهد شد که مهم‌ترین تاثیرگذاری را در تصمیم‌گیری‌های مجلس برعهده خواهد داشت.

در چنین شرایطی افرادی مانند علی لاریجانی و کاظم جلالی تلاش می‌کنند چهره‌ای «فرا فراکسیونی» از خود نشان بدهند و نقشی بینابینی بین فراکسیون‌های مجلس ایفا کنند. این افراد از خاستگاه خود به سمت تحول خواهی عدول کرده و به همین دلیل در یک مرحله گذار قرار دارند که ممکن است از سوی خاستگاه اصلی آنها پذیرفته نشوند. به همین دلیل اصلاح‌طلبان نباید زیاد روی رقابت آقای لاریجانی و آقای عارف تاکید کنند تا فاصله اصلاح‌طلبان با جریان اعتدالگرا عمیق نشود.

توصیه من این است که تکلیف ریاست مجلس قبل از تشکیل مجلس دهم بین طیف‌های مختلف جریان اعتدالگرا مشخص شود تا صحنه مجلس درگیر چالش‌های درونی جریان اعتدالگرا قرار نگیرد. رقابت فشرده و نزدیک آقای عارف و آقای لاریجانی بر سر ریاست مجلس در نهایت باعث ریزش آرای فراکسیون امید و چند دستگی در بین جریان اعتدالگرا خواهد شد.

در مجلس دهم تعداد نمایندگان زن نسبت به تمام ادوار مجلس بیشتر است و زنان با به دست آوردن 17 کرسی رکورد حضور را در مجلس به دست آورده‌اند. این رکوردزنی چه پیامدهایی برای زنان جامعه و همچنین مجلس دهم به همراه خواهد داشت؟

در این اتفاق نقش زنان اصلاح‌طلب بسیار بااهمیت بوده و این مساله از چند ماه قبل از انتخابات نیز به خوبی مشهود بود. فعالان زن اصلاح‌طلب در طول برگزاری انتخابات تلاش زیادی از خود نشان دادند که تعداد کاندیداهای زن افزایش پیدا کند و در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. رویکرد فعالانه و خلاقانه زنان اصلاح‌طلب در نهایت بر فضای فکری جریان اصولگرا نیز تاثیر گذاشت و اصولگرایان نیز از زنان بیشتری در لیست‌های خود در سراسر کشور استفاده کردند. از سوی دیگر رویکرد بانوان جامعه به مساله تصمیم‌گیری سیاسی تغییر کرده و ما شاهد بودیم که زنان در انتخابات مجلس مشارکت بسیار زیادی در زمینه ترغیب خانواده‌های خود در مساله رای‌گیری داشتند. در مجلس دهم اغلب نمایندگان زن به جریان اصلاحات تعلق دارند و به همین دلیل قانونی برخلاف مصالح زنان و خانواده در مجلس تصویب نخواهد شد که همین مساله یک قدم به جلو خواهد بود. نکته دیگر اینکه حضور پررنگ زنان در مجلس دهم با محوریت اصلاح‌طلبی نقطه آغازی بر فعالیت بیشتر زنان در عرصه تصمیم‌گیری کشور خواهد بود. بدون شک تاثیر حضور پررنگ زنان در مجلس دهم در انتخابات شورای شهر و همچنین کابینه دوم آقای روحانی بیشتر مشهود خواهد بود.

استراتژی اصولگرایان برای رقابت با آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 چیست؟ گزینه‌های احتمالی اصولگرایان برای رقابت با آقای روحانی چه افرادی هستند؟ آیا اصولگرایان با علم به این مسأله که رؤسای جمهور در ایران به صورت سنتی در دور دوم نیز توسط مردم انتخاب می‌شوند به صورت منفعلانه وارد رقابت‌های انتخاباتی می‌شوند یا اینکه از تمام امکانات و ابزارهای خود استفاده می‌کنند که برای آقای روحانی در فضای انتخاباتی مشکل‌سازشوند؟

مهم‌ترین استراتژی اصولگرایان این است که آقای روحانی را از ادامه ریاست‌جمهوری خود خسته و منصرف کنند. به همین دلیل تلاش می‌کنند از همه پتانسیل و امکانات خود برای فشار آوردن به دولت آقای روحانی استفاده کنند. از گوشه و کنار شنیده می‌شود برخی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای آقای روحانی پیام می‌فرستند که وی را از ادامه ریاست‌جمهوری خود در مرحله دوم منصرف کنند. این پیام‌ها عمدتا توسط افراد پرنفوذی که در ساختار قدرت نقش دارند برای آقای روحانی فرستاده شده است. استراتژی دوم اصولگرایان برای شکست آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آلترناتیو‌سازی و ظهور پدیده‌های جدید از درون جریان اصلاحات برای رقابت با آقای روحانی است. اصولگرایان به دنبال این مساله خواهند بود که بین اصلاح‌طلبان و آقای روحانی شکاف ایجاد کنند و جریان اصلاحات را بزرگ‌تر و محبوب‌تر از آقای روحانی نشان بدهند. سپس با این بهانه تلاش کنند یک شخصیت اصلاح‌طلب را به نمایندگی از جریان اصلاحات در مقابل آقای روحانی که خاستگاه اصولگرایی دارد قرار بدهند. در سال‌های گذشته اصولگرایان این حربه را برای ایجاد شکاف در دفتر تحکیم وحدت به کار بردند و با قرار دادن طیف «شیراز» در مقابل طیف «علامه» تلاش کردند بین دفتر تحکیم وحدت انشقاق و چند دستگی ایجاد کنند.

اصولگرایان در صورتی که موفق نشوند از این دو استراتژی استفاده کنند تلاش خواهند کرد از طیف تخریب‌گر خود در انتخابات ریاست‌جمهوری علیه آقای روحانی استفاده کنند. مهم‌ترین ابزار این تخریب نیز می‌تواند شخصی مانند محمود احمدی‌نژاد یا فردی شبیه به رویکرد وی باشد. اصولگرایان در شرایطی که موفق نشوند هیچ کدام از استراتژی‌های خود را عملی کنند به سراغ تخریب آقای روحانی خواهند رفت و تلاش خواهند کرد فضای انتخابات ریاست‌جمهوری را علیه آقای روحانی مسموم کنند. در نتیجه فضای سیاسی کشور در ماه‌های آینده و درآستانه انتخابات ریاست‌جمهوری برای آقای روحانی بسیار تنگ‌تر و بسته‌تر خواهد شد. در این مقطع زمانی مهم‌ترین دغدغه آقای روحانی مساله معیشت مردم خواهد بود. به همین دلیل اصولگرایان تلاش خواهند کرد با ناکارآمد جلوه دادن سیستم خدمات‌رسانی دولت تدبیر و امید در مسائل اقتصادی و معیشتی برگ برنده آقای روحانی را از وی بگیرند و اقشار مختلف جامعه و بویژه اقشار ضعیف‌تر جامعه را به سمت کاندیداهای خود متمایل کنند. اصولگرایان با استفاده از این حربه‌ها تلاش خواهند کرد هویت از دست رفته خود را دوباره به دست بیاورند و از سوی دیگر محبوبیت آقای روحانی را در سطح افکار عمومی مخدوش کنند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates