چیزهایی که در هیچ کجای قانون نیامده اند…!
ایران وایر: سخنگوی محترم قوه قضائیه جناب محسنی اژه ای در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسیده بود چرا نرگس محمدی به عنوان یک زندانی، تنها وقتی حق صحبت تلفنی با فرزندان کوچکش را به دست می آورد که دست به اعتصاب غذا بزند، فرمودند “کجای قانون آمده که زندانی حق دسترسی به تلفن را دارد؟” بعد از این جواب دندان شکن سکوتی سنگین بر فضای جلسه مطبوعاتی حکمفرما شد و شخص سوال کننده که به شکل بدی قانع شده بود، نشست سر جایش!
از آنجا که در آینده نیز ممکن است برخی از خبرنگاران کم اطلاع نسبت به موارد نیامده در قانون، بخواهند با طرح سوالات مشابهی وقت سخنگوی محترم قوه قضائیه را بگیرند، ما در این نوشته سعی خواهیم کرد به شکل فشرده و فهرست وار چند مورد از مواردی که در قانون “نیامده” را جهت روشن شدن اذهان عمومی و به خصوص شیرفهم شدن مدعیان حمایت از حقوق زندانی و به طور کلی حقوق بشر، فهرست وار ذکر نمائیم.
– در هیچ کجای قانون نیامده است که زندانبان و یا بازجو حق ندارد، سر زندانی ای را که پر رو بازی در آورده، توی چاه مستراح فرو نماید… اگر کسی مدعی ست که چنین چیزی در قانون آمده است لطفا با سند و مدرک حرف بزند و ماده قانونی منع فرو کردن سر زندانی در چاه مستراح را ذکر نماید. (توضیح آنکه مواردی مانند “حفظ کرامت انسانی” و “ممنوع بودن تحقیر و شکنجه” صرفا «کلی گویی» بوده و قابل قبول نیست. بازجویی که کارش را بلد باشد میتواند به شکلی این کار را انجام دهد که کرامت انسانی زندانی نیز به شکلی حفظ شود.)
– در هیچ کجای قانون نیامده است که داخل توالت و حمام زندان نباید دوربین مدار بسته کار گذاشت و قانونگذار محترم هیچ منعی برای تماشای پخش مستقیم قضای حاجت و یا استحمام زندانی در نظر نگرفته است. کلا در مورد حریم خصوصی زندانی، قانون مساله را به عهده حجب و حیای خود زندانبان گذاشته.
– در هیچ کجای قانون نیامده است که زندان ها نباید ده برابر بیشتر از ظرفیتشان زندانی پذیرش نمایند…بدیهی ست که خوابیدن زندانیان به شکل خیاری کنار هم، روی زمین و توی راهروی بین بندها و جلوی در دستشویی زندان نیز منع قانونی ندارد.
– در هیچ کجای قانون نیامده است که مجرمین سیاسی از جمله اساتید دانشگاه و وکلا و یا شخصیتهای سیاسی، نباید با اصغر قاتل و ابرام دو کله و هاشم خفت کن در یک بند نگهداری شوند. از نظر قانون همه ی مجرمین با یکدیگر برابر و برادرند و اعضای یک پیکرند و از این صحبتا…!
– در هیچ کجای قانون نیامده است که وقتی زندانی به خاطر از کار افتادن کلیه و یا ابتلا به سرطان در دوران زندان و یا حتی ضربه مغزی به علت اصابت جسم سخت به سرش، برای درمان به بیمارستان منتقل میشود، دست و پاهایش را نباید با غل و زنجیر به تخت بیمارستان بست… مریض بودن با مجرم بودن منافاتی ندارد. درمان به جای خود و غل و زنجیر هم به جای خود!
مواردی که ذکر شد تنها بخش کوچکی از مسائلی بود که در ارتباط با حقوق زندانی در قانون نیامده است.
شاید بگوئید این مسائل دیگر انقدر بدیهی ست که شاید قانونگذار حتی ضرورت ندانسته که در قانون در موردشان تصریح نماید و رعایت آنها تنها نیاز به مقداری شعور و وجدان و انسانیت دارد.
ولی فراموش نکنید یکی از وظایف اصلی و البته نانوشته ی ضابطین قضایی در جمهوری اسلامی نَسَق کشی از متهمین و گرفتن حال زندانیان است… برای این کار هرجا لازم باشد قوانینی که وجود دارد نادیده گرفته میشود تا خدایی نکرده زندانی با استفاده از آن قوانین فکر نکند که حق و حقوقی هم دارد و البته هرجا هم که لازم باشد قوانینی که وجود ندارد در مرکز توجه قرار میگیرد تا سخنگوی دستگاه قضا بتواند در موقع لزوم در برابر خبرنگاران سینه سپر کند و بگوید: «کجای قانون آمده که زندانی حق دسترسی به تلفن را دارد؟»
پیام برای این مطلب مسدود شده.