14 سال ممنوع الکاری؛ گفت وگو با حسین زمان
ایران وایر: حسین زمان یکی از خوانندگانی است که طعم سانسور و حذف از موسیقی را با روح و جانش چشیده است.
در اواسط دهه هفتاد با خواندن چند آهنگ پاپ خیلی زود به شهرت رسید اما الان چهارده سال است که نه رنگ صحنه را دیده، نه توانسته مجوز انتشار آلبوم بگیرد و نه حتی آثار قبلیاش اجازه پخش از تلویزیون و رادیو دارند.
حسین زمان یکی از خوانندگانی است که طعم سانسور و حذف از موسیقی را با روح و جانش چشیده است. او به دلیل مواضع سیاسیاش از عرصه موسیقی رسمی حذف شده و سالهاست که ممنوع الکار است: « ممنوعیتهای موسیقی در ایران به دلیل تندرویهای مذهبی و تفکرات تند دینی از اول انقلاب وجود داشته منتها این اواخر شدت گرفته به دلیل این که مخالفتهای سیاسی هم به آن اضافه شده است.»
دلیل ممنوعیت کاری حسین زمان سیاست بوده است: « تفکرات و اعتقادات من به مسائل سیاسی و اجتماعی که حاکمیت مخالفش بوده، من به هرحال به عنوان یک هنرمند وظیفه خودم را فقط خواندن نمیدانستم و همیشه باورم این بود که یک هنرمند باید روشنگری کند و دردهای جامعه را بشناسد و نسبت به مسائل و مشکلات جامعه به مردم آگاهی دهد و من به این وظیفه هم عمل میکردم. اگر ناهنجاری در جامعه میدیدم، ساکت نمیشدم، در مصاحبههایی که با مطبوعات انجام میدادم به همه اینها با صراحت اشاره میکردم و انتقاد هم میکردم، آقایان نمیتوانستند زبان ننقد را تحمل کنند.»
پخش آثار حسین زمان اول از صداو سیما ممنوع میشود: «من فعالیت هنریام را به طورررسمی از سال 75 شروع کردم و فقط پنج سال توانستم کار کنم. از سال 80 به این طرف اول از صداوسیما کارهایم ممنوع الپخش شد. آقای لاریجانی آن زمان نامه رسمی به تمام شبکهها نوشت که کارهای فلانی را نباید به هیچ عنوان پخش کنید و آن ممنوعیت ادامه دارد.»
دلیل ممنوعیت او دفاع از دولت اصلاحات بوده است: «یکی از دلایلی که باعث شده بود مخالفت با من شروع شود. دفاع من از اصلاحات بود. من در میتینگهای آقای خاتمی شرکت میکردم و برای ایشان تبلیغ میکردم.»
او بعد از این محدودیت اما اجازه انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت را داشته، تا این که حق انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت هم از او گرفته میشود: «حدود چهارده سال پیش به وزارت ارشاد مراجعه کردم و آنها به طور رسمی گفتند ما نمیتوانیم به شما مجوز فعالیت روی استیج بدهیم بعد انتشار آلبوم هم به آن اضافه شد و از هر دوی این کارها ممنوع شدم.»
او دنبال چراییاش هم رفته اما تنها یک پاسخ دریافت کرده، پاسخی که با گذشت این همه سال تغییر نکرده: «وقتی ازشان پرسیدم چرا؟ جوابی که وزارت ارشاد از چهارده سال پیش تا همین الان به من داده این بود که از بالا به ما دستور دادند به شما مجوز ندهیم. آنها هیچ وقت به این سوال من که بالا چه کسی است که من حداقل به او مراجعه کنم و حقام را مطالبه کنم، پاسخ روشنی نمیدهند.»
سال گذشته وقتی حسین نوش آبادی؛ سخنگوی وزارت ارشاد در نشست خبریاش عنوان کرد که در داخل کشور خواننده ممنوعالکار نداریم، حسین زمان در نامهای به علی جنتی؛ وزیر وقت ارشاد وضعیت خودش را شرح داد و نوشت: « آقای وزیر! دروغ است؛ همکاران تان به من گفتهاند اجازه کار ندارم، بهتر است وزارت ارشاد بجای دروغ و سفسطه و زدن حرفهای چند پهلو با شجاعت و بهپاس احترام به مردم اعلام کند. در این زمینه و برخی زمینههای دیگر از خود اختیاری ندارد و از جای دیگر دستور میگیرد، به این ترتیب مردم بیشتر باورتان خواهند کرد. »
به گفته حسین زمان محدودیتهای او در عرصه موسیقی از اواخر دوره اصلاحات شروع شده است، در دوره احمدینژاد ادامه پیدا کرده و در دوره روحانی هم بیشتر از ده بار به ارشاد مراجعه کرده اما جواب درستی نگرفته است.
با این حال در چند سال گذشته او تک آهنگهایی خوانده و روی سایت خودش در فضای مجازی منتشر کرده: « این کار را کردم فقط برای اینکه اجازهد ندهم صدایم را خفه کنند.» البته انتشار این آهنگها بدون واکنش نبوده است: «همان اوایل که اقدام به انتشارشان کردم، تلفنی با من تماس گرفتند، نگفتند از کجا تماس میگیرند فقط گفتند: برای چی اینها را منتشر کردی؟ گفتم: من برای انتشار کارهایم در فضای مجازی نیازی به گرفتن مجوز ندارم برای این که من نمیخواهم داخل کشور اینها را منتشر کنم. اینها را در سایتم میگذارم. خیلی هم عصبانی شدند یادم میآید به من گفتند هرچه زودتر این کارها را جمع کن. در جواب گفتم: این کار را نمیکنم و آنها پاسخ دادند: اگر جمع نکنی ما تو رو جمع میکنیم. گفتم: به هرحال قدرت دست شماست هرکاری دوست دارید بکنید. البته اتفاقی نیفتاد اما به هر حال شرایط برای من سخت بوده انتشار اینها در فضای مجازی بدون امکان تبلیغ و روی استیج رفتن بسیار سخت است.»
او با اشاره به این که مهمترین قسمت درآمد هنرمندان موسیقی از برگزاری کنسرت است میگوید: « انتشار آلبوم داخل ایران تیراژش اینقدر پائین است که شاید یک دهم هزینههایش را هم نتواند تامین کند. همه هنرمندان موسیقی ما از اجرای زنده درآمدشان تامین میشود و من مجبور شدم در این چند سال اخیر فقط برای این که در این عرصه بمانم و اجازه ندهم که صدایم را خفه کنند از هزینه شخصی خودم با قرض و وام و کمک دوستان، چهار پنج کار آماده کردم و در فضای مجازی منتشر کردم.»
او در بعضی از این تکاهنگها هم او به وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران اشاره میکند مثل تک آهنگ «زندونی» که درباره وضعیت زندانیان سیاسی سال 88 است. در انتخابات بحثبرانگیز 88 حسین زمان از طرفداران میر حسین موسوی بوده و فشارها و محدودیتها روی او بعد از 88 بیشتر شده است: « محدودیتها از قبل وجود داشت اما فشارهای دیگر هم بعد از 88 وارد شد. من حدود پانزده سال است که در جزیره کیش ساکن شدهام چون تهران هم خودم و هم خانوادهام اذیت میشدیم وقتی آمدم کیش چند سالی از فشارهایی که در تهران به من وارد میشد راحت بودم اما بعد از 88 حتی در دو نوبت میخواستند من را از جزیره کیش هم بیرون کنند. حراست سازمان منطقه آزاد کیش من را خواستند و به صراحت گفتند اراده سازمان در این است که شما در جزیره نباشید. بیست و پنج خرداد سال 88 من و همسرم در جزیره کیش توی ماشین داشتیم تردد میکردیم که ما را گرفتند. بیست و چهار ساعت من را بازداشت کردند دادگاه بردند و شبانه محاکمهام کردند، وقتی میپرسیدم به چه دلیل من را بازداشت کردید. میگفتند: تنها عنصر نامطلوب در جزیره شما هستید. ما به شما شک داشتیم و آوردیمتان ببینیم که درصدد ایجاد بلوا و شورش نباشید.»
زمان در رشته مهندسی الکتریک و مخابرات تحصیل کرده و سالها به عنوان استاد دانشگاه درس داده. او در کیش هم از اعضای هیات علمی پردیس بین الملل دانشگاه شریف کیش بوده است اما حالا او از تدریس هم محروم شده: «من از سال 65 به صورت حق التدریس و قراردادی در مراکز آموزش عالی کشور تدریس میکردم. جاهای زیادی درس دادم، آخرین جا پردیس بین الملل دانشگاه شریف در کیش بوده که حدود ده سال عضو هیئت علمی این مجموعه بودم و تدریس میکردم اما از اواخر دوره اقای احمدینژاد مدیریت مجموعه عوض شد و من را از مجموعه جدا کردند و عذرم را خواستند. از آن زمان تا الان دیگر، من بعد از بیست و هفت هشت سال تدریس امکان تدریس هم ندارم.»
او حالا به یک شرکت اینترنتی درجزیره کیش مشاوره میدهد و دانشجوی دکترای آی تی است: «هنوز درس میخوانم در یکی از دانشگاههای خارج از کشور ثبتنام کردهام و در رشته ای تی درس میخوانم. چون تخصصام در زمینه مخابرات و الکترنیک است، به یک شرکت در همین زمینه مشاوره میدهم در حقیقت کار خاصی انجام نمیدهم، یعنی جای دیگری شاغل نیستم. من از دو منبع درامد داشتم، یکی تدریس در دانشگاه بود و دیگری فعالیتهای هنری که هر دو را قطع کردند.»
پیام برای این مطلب مسدود شده.