03.02.2017

الف: شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه جلوی علم‌الهدی را بگیرد

دیگربان: وب‌سایت «الف» از احمد علم‌الهدی٬ نماینده علی خامنه‌ای در استان خراسان رضوی بدلیل آنچه دامن زدن وی به «اختلافات امت» نامیده٬ انتقاد کرده و از شورای سیاست‌گذاری ائمه و قوه قضائیه خواسته به اظهارات وی از تریبون نماز جمعه رسیدگی کنند.

متن کامل یادداشت با عنوان «هر دم از این باغ بری می‌رسد»:

اخیرا آقای علم‌الهدی امام جمعه مشهد گفته‌اند «هرکسی با هر آرمی، هر جریانی به هر شکلی و هر نماد سیاسی که بخواهد در مقابل منویات، خط حرکتی و رهنمودهای حجت امام زمان قرار گیرد، از نظر ما جریانی است مساوی با کفر و ما با آن می‌جنگیم.» این سخن یاد آوری نکاتی را ضروری می‌سازد.

۱) در روایات متواتر ملاک اسلام و کفر شهادتین دانسته شده است حسب نظر مراجع تقلید نیز ملاک اسلام وکفر همین امر می باشد لذا اینکه ملاک اسلام و کفر را مقابله وعدم تقابل با رهبری بدانیم علاوه بر آنکه از ایشان مطالبه دلیل می‌شود، موجب انزوای اهل ایمان می‌گردد٬ چرا که مثلا وقتی رهبری اصرار می‌کنند بر شرکت تمامی احاد مردم در انتخابات و مثلا پنجاه درصد حایزین شرایط در تهران شرکت نمی‌کنند٬ آیا جناب علم‌الهدی حاضرند حکم به کفر و ارتداد پنجاه درصد تهرانی‌ها بدهند؟ آیا با این حال در تهران امنیتی برای دستگاه‌های حکومت اسلام باقی می‌ماند؟

۲) مخالفت با خود خدا موجب معصیت است نه کفر، لذا تبدیل کردن ملاک ایمان و کفر به همراهی با حاکمیت وعدم همراهی با آن در زمانه‌ای که به خاطر عوامل متعددی بخشی از مردم دل خوشی از حاکمان ندارند به معنی خارج نمودن طیفی از مردم از دین است٬ این امرعلاوه بر ناسازگاری با سیره قطعی پیامبر رحمت که حتی ابوسفیان را در زمره مسلمین پذیرفت وتکریم نمود باسیره وعمل امام راحل هم ناسازگار است که بارها خود را خادم همین مردم می‌دانست و شهادت می‌داد مردم ما از مردم عهد رسول خدا به مراتب بهتر و مومن‌ترند. رهبر انقلاب نیز در تکریم مردم اعم از مخالف و موافق چیزی کم نمی‌گذارند.

تحقیر و توهین به مردم سیره فرعون است که قران می‌فرماید و استخف قومه فاطاعوه و کانوا قوما فاسقین فرعون برای مطیع کردن مردم٬ آنها را تحقیر و استخفاف نمود پس قوم‌اش از در اطاعت درآمدند و این از فسق قوم فرعون بود.

۳) در زمانه‌ای که رهبری و مجموعه حاکمیت مکررا تکفیر را رد و این مرام را خارج ازاسلام می‌دانند٬ چگونه است که آقای علم‌الهدی در پایتخت مذهبی مملکت دست به تکفیر بخشی از مردم کوچه و بازار که به هر دلیل دلخوشی از حاکمان ندارند می‌زند (که در بسیاری موارد ناشی از بد عمل کردن حاکمان خصوصا روحانیت است) مردم چگونه بین دعوت به جذب حداکثری که رهبری عنوان می‌‌کند و تکفیر شما جمع کنند؟

۴) تکفیر شما چه بسا عده‌ای مومن ساده‌دل را وظیفه‌مند به برخورد فیزیکی با جماعت مرتد به زعم شما بکند. مگر در همین مملکت قتل‌های زنجیره‌ای دگراندیشان اتفاق نیفتاد؟ اگراینجا قوه قضائیه به وظیفه قانونی پیشگیری از جرم عمل نکند و اگر بر اثر این تفکر خونی از کسی بریزد، آن دنیا چه پاسخی می‌دهید؟

۵) شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه که وظیفه نظارت بر امامان جمعه را دارد چه می‌کند؟ دامن زدن به اختلافات و کشاندن آن به مرز تکفیر کجایش با وظیفه امامت جمعه سازگار است؟ اقای علم‌الهدی تا کجا می‌خواهد در دامن زدن به اختلافات امت پیش رود؟

۶) بدانیم اگر پیامبر اسلام با صبر و تحمل و گذشت و تغافل و بزرگواری دسته دسته مردم را به دین وارد ساخت (یدخلون فی دین الله افواجا) با تنگ نظری و درشت‌گویی و پرخاش موجبات خروج دسته دسته مردم به ویژه جوانان از دین فراهم می‌شود.

کلام خود را با سخنان ابراهیم علیه السلام در مورد مخالفان خود وکسانی که ایمان نیاوردند پایان می برم: «فمن تبعنی فانه منی و من عصانی فانک غفور رحیم» ابراهیم ۳۶ -هرکس از من تبعیت کرد پس از پیروان من و با من است و هر کس نپذیرفت و مخالفت کرد پس تو ای خدا بسیار بخشنده ومهربان و اهل شفقت هستی.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates