14.03.2017

محمدباقر قالیباف در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری: می‌توانیم یک‌ساله به سوئد برسیم!


خُسن آقا: البته ایشان نفرمودند با خر قرار است ما را برسانند به سوئد یا با لاغ
آمدنیوز: محمدباقر قالیباف شهردار تهران که قرار است در سومین دوره از سلسله کاندیداتوری‌های خود برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ نامزد شود، در بخشی از گفت‌وگوی خود با ویژه نامه نوروزی همشهری مانند سایر کاندیداها روی به وعده‌های پوچ آورده و گفته است: در آستانه سال ۹۶ به یک‌سوم کاهش پیدا کرده؛ درحالی‌که هزینه‌ها سرسام‌آور شده است. مردم حق دارند بگویند که حداقل باید ارزش یارانه نقدی مطابق با تورم افزایش پیدا می‌کرد و من معتقدم با مدیریت بهینه منابع مالی و هزینه‌های دولت می‌توان یارانه نقدی را تا ۳ برابر افزایش داد!

به گزارش «آمدنیوز»، بخش‌هایی از گفت‌وگوی محمدباقر قالیباف با ارگان رسانه‌ای شهرداری تهران را با هم می‌خوانیم:

– واقعه پلاسکو برای همه ما تجربه‌های جدیدی به همراه داشت. این حادثه به اندازه یک هزارم زلزله‌های منجیل و بم هم خسارت‌های جانی و مالی نداشت اما فضای عاطفی و اجتماعی آن هزاران برابر آن ۲ واقعه بود. بعد از واقعه پلاسکو، ملت ایران آنچنان واکنش عاطفی از خود نشان دادند که نظیر آن را فقط در دوران دفاع‌مقدس شاهد بوده‌ایم. شهادت مظلومانه فرزندان آتش‌نشان ما، روحیه ایثار و فداکاری و جوانمردی را بار دیگر در جامعه ما زنده کرد.

– من معتقدم بازنده‌های این جریان [پلاسکو] چند دسته بودند؛ اول از همه، تروریست‌های جنایتکار داعش بودند که از ریختن خون هم میهنان ما ابراز خوشحالی کردند. سعودی‌ها را نیز باید در همین ردیف به‌حساب آورد که اعلام کردند از ریخته شدن خون مجوس‌ها خوشحالند. دسته بعدی منافقین و ضد‌انقلاب‌ها و طرفداران رسانه‌ای آنها بودند که سقوط پلاسکو را بهانه‌ای برای حمله به‌نظام قرار دادند. اما دسته آخر این مردودین، سیاست‌بازانی بودند که نقش ستون پنجم را در این واقعه ایفا کردند. همان افراد، جریان‌ها و رسانه‌هایی که از پشت جبهه، آتش‌نشانان ما را هدف قرار دادند.

– بنده سال‌هاست که به چنین بداخلاقی‌ها و تخریب‌ها عادت کرده‌ام اما همکاران من که چنین تجربه‌ای نداشته‌اند. همکاران بنده در شرایطی کار می‌کردند که پیکرهای ده‌ها تن از بهترین دوستانشان زیرآوار مانده بود. در شرایطی که یکجا دمای زیرآوار به ۴۸۰درجه می‌رسید و در یک جای دیگر تا زانو زیرآب بودند. در شرایطی کار می‌کردند که دودسفید خفه‌کننده‌ای تمام فضا را گرفته بود و نفس‌کشیدن عادی هم سخت بود چه برسد به‌کار کردن در چنین فضایی. در شرایطی که هر لحظه امکان داشت بار لودرها و جرثقیل‌ها بر رویشان بیفتد و فاجعه دیگری رقم بخورد. در شرایط خستگی، کم‌خوابی، دلهره و اندوه شدید. در چنین شرایطی یک عده در خانه‌های گرم و راحت خودشان پشت کامپیوتر نشسته بودند و دائما از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی پیغام می‌دادند که فلان کار آتش‌نشانان اشتباه بوده است، مدیریت بحران دروغ می‌گوید، آمارها اشتباه است یا فلانی باید استعفا بدهد.

– در زلزله بم و رودبار هیچ‌کس به فکر این نبود که حالا از این فرصت برای تضعیف دولت استفاده کنیم. بیاییم از این فرصت برای تخریب رقیبان سیاسی‌مان استفاده کنیم. در آن دوران هیچ فرد، حزب و جریانی به‌خودش اجازه نمی‌داد که به رزمندگان خط مقدم جبهه از پشت خنجر بزند. در منجیل و بم همه مردم و مسئولان در یک جبهه می‌جنگیدند و هیچ‌وقت نگران توطئه‌های پشت سرمان نبودیم. در آنجا هیچ وقت دل‌نگران دسیسه‌های سیاست بازان نبودیم. آن موقع هیچ‌وقت فکر نمی‌کردیم که در یک جامعه دینی و انقلابی عده‌ای از یک فاجعه ملی به‌دنبال ماهیگیری سیاسی باشند.

– واقعه پلاسکو برای بنده به‌عنوان شهردار و برای همه نهادهای نظام این تجربه را به همراه داشت که «مدیریت واحد شهری» یک ضرورت حتمی برای ایران است. بدون مدیریت واحد شهری، شهرداران هیچ‌گونه مسئولیت و اختیاری برای پیشگیری از بحران‌ها و حوادث شهری ندارند. بدون مدیریت واحد شهری، هر حادثه کوچک شهری در این کشور می‌تواند به یک فاجعه بزرگ تبدیل شود.

– شهرهای دیگر ایران حتی بیش از تهران به مدیریت واحد شهری نیازمندند. شهرهای دیگر به‌واسطه کمبود امکانات مالی و مادی بسیار بیش از تهران نیازمند توجه مسئولان هستند. اختیارات شهرداران در تمام ایران از تمام مقامات محلی کمتر است. در یک شهرستان فرمانده نیروی انتظامی یا دادستان یا خیلی از مقامات اداری و اجرایی دیگر اختیارات بسیار بیشتری از شهردار دارند.

– آلودگی هوا هم مانند ترافیک و واقعه پلاسکو و زلزله احتمالی تهران یک واقعیت است که تنها از پشت میز و کامپیوتر حل نمی‌شود. تا مستقیما وارد میدان نشویم و مشکلات و مسائل را از نزدیک نبینیم نمی‌توانیم برای آنها راه‌حلی بدهیم. بنده به‌عنوان شهردار هر قدر هم مترو و بزرگراه و تونل بسازم باز هم نمی‌توانم مشکل ترافیک و آلودگی هوای شهر بزرگی مثل تهران را حل کنم. چنین کاری نیاز به اقدامات دولتی دارد. بنده هیچ کنترلی بر تولید خودروهای بی‌کیفیت ندارم. بنده هیچ اختیاری درباره جمع‌آوری خودروها و موتورسیکلت‌های فرسوده که بار اصلی آلودگی هوای تهران بر دوش آنها است، ندارم. اما با وجود این اگر مسئولیت حل آلودگی هوای تهران و سایر کلانشهرهای کشور با اختیارات مربوطه به بنده واگذار می‌شد، در کمترین زمان ممکن این مشکل را حل می‌کردیم.

– با اطمینان می‌توانم بگویم پروژه متروی تهران بزرگ‌ترین پروژه عمرانی کشور است، بگونه‌ای که بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر به‌صورت شبانه روزی در این کارگاه بزرگ مشغول به‌کار هستند. بسیاری از مقامات خارجی که از تهران دیدار داشته‌اند متروی تهران را یکی از پیشرفته‌ترین متروهای جهان عنوان کرده و آن را یکی از افتخارات بزرگ ایران در سطح جهانی می‌دانند.

– در تمام سال‌های قبل که کشور به‌خاطر تحریم‌ها و البته تعطیلی برخی از ارکان دولت در تعطیلی کامل بود و هیچ اقدام مهمی در کشور صورت نمی‌گرفت، فعالیت‌های عمرانی و زیربنایی در تهران حتی برای لحظه‌ای متوقف نشد. ما در اوج تحریم‌ها و بی‌پولی، بزرگ‌ترین پروژه‌های شهری را در تهران اجرا کردیم؛ به‌طوری که هر که در این سال‌ها وارد تهران شده آن را شبیه به یک کارگاه بزرگ دیده است. به اعتقاد بنده آنقدر ظرفیت‌های بزرگ در این کشور وجود دارد که اگر کمی همت، انگیزه و تدبیر داشته باشیم باز هم می‌توانیم کارهای بزرگ انجام دهیم.

– سال ۹۶ سال سرنوشت‌سازی‌ برای همه ملت ایران است. در ۲۹ اردیبهشت ۲ انتخابات بزرگ پیش رو داریم که نتایج آن می‌تواند هم در عرصه مدیریت شهری و هم در عرصه مدیریت کلان اجرایی کشور تأثیرات زیادی داشته باشد.

– ما متأسفانه نتوانسته‌ایم منابع کشورمان را به‌درستی مدیریت کنیم. یک درصد جمعیت دنیا در ایران است اما ۷ درصد ذخایر کشف‌شده معدنی جهان را در اختیار داریم. کشورهای زیادی که عکس این نسبت را دارند توانسته‌اند با مدیریت بهینه منابع به پیشرفت و رفاه اقتصادی برسند.

– اینکه برای رسیدن به این مرحله ما نیاز به سرمایه گذاری خارجی، رفع همه تحریم ها و… داریم یک آدرس غلط است. آدرس واقعی معضل ریشه ای عرصه توزیع است نه تولید. این البته به معنای بی توجهی به معضلات عرصه تولید ثروت نیست اما مشکلات تأمین حداقل معاش و حاشیه‌های آن که چندین دهه است مسئولان گرفتار آن هستند وابسته به این حوزه نیست که البته این موضوع بحث مفصلی دارد و اینجا جای آن نیست؛ به عنوان نمونه درخصوص حمایت از اقشار کم‌درآمد مردم حرف حقی دارند که ارزش یارانه‌ای که در سال ۸۹ به مردم داده شد، الان در آستانه سال ۹۶ به یک‌سوم کاهش پیدا کرده؛ درحالی‌که هزینه‌ها سرسام‌آور شده است. مردم حق دارند بگویند که حداقل باید ارزش یارانه نقدی مطابق با تورم افزایش پیدا می‌کرد و من معتقدم با مدیریت بهینه منابع مالی و هزینه‌های دولت می‌توان یارانه نقدی را تا ۳برابر افزایش داد.

– چون درست مدیریت نکردیم؛ چون در اقتصاد به شیوه منتظران منفعل عمل کردیم؛ زلف همه معضلات را به حل و فصل چالش‌های بین‌المللی گره زدیم و سفره دولت را از سفره مردم بزرگ‌تر کردیم. من معتقدم بیشتر از آنکه باید به فکر بردن نفت به سر سفره مردم باشیم باید به فکر حذف نفت از سفره دولت باشیم.

– مطابق با آمار دولت امروزه مناطقی در کشور ما وجود دارند که نرخ بیکاری در آنها بیش از ۶۰ درصد است. هم‌اکنون حدود ۲ میلیون نفر معتاد در کشور زندگی می‌کنند که اعتیاد اکثر آنها از مواد سنتی به سمت مواد صنعتی و پرخطر رفته است. ۶۰ درصد از تعداد زندانی‌های موجود در کشور به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با اعتیاد و مواد‌ مخدر در ارتباط هستند؛ همچنین عامل ۵۰ درصد از طلاق‌ها اعتیاد است. مطابق با آمار رسمی امروز ۳۶درصد از ازدواج‌ها منجر به طلاق می‌شود که این تعداد در شهرهای بزرگ بیشتر است و هم‌اکنون حدود ۲٫۵ میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور زندگی می‌کنند. به‌خاطر همین مشکلات اقتصادی و اجتماعی هر سال ۶۰۰ هزار نفر عازم زندان‌ها می‌شوند که از این تعداد ۲۰۰ هزار نفر در زندان‌ها باقی می‌مانند. در همین تهران ما هرشب ۱۵ هزار کارتن‌خواب را ساماندهی می‌کنیم.

– وزیر بهداشت مردادماه گفت ۳۰ درصد مردم گرسنه‌اند. متأسفانه آمار خودکشی هم در کشور افزایش یافته است و آمار مربوط در این زمینه بسیار نگران‌کننده است؛ در سال گذشته بیش از ۴ هزار نفر در اثر خودکشی در کشور فوت کردند و این آمار نشان می‌دهد که وضعیت سلامت روانی جامعه مطلوب نیست.

– برای حل این مسائل ما نیازمند یک انقلاب بزرگ اقتصادی هستیم که مهمترین گام آن نیز تامین معیشت اولیه مردم است. در همه دنیا، مهمترین وظیفه همه دولتها، تامین معیشت اولیه مردم آن کشور است. برنامه بسیاری از کشورهای پیشرفت دنیا مثل سوییس، آمریکا، آلمان، فرانسه و …. را مطالعه کرده ام و با اطمینان می گویم که مهمترین اولویت یک دولت تامین معیشت اولیه مردم است و سایر برنامه‌های دولت در اولویت‌های بعدی قرار می گیرند. در کشوری که مردم در تامین معاش اولیه خود مشکل دارند، هیچ برنامه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی قابل اجرا نیست.تا معیشت اولیه مردم یک کشور تأمین نشده است هیچ دولتی حق ندارد منابع اقتصادی خود را در جای دیگری هزینه کند. هر دولتی در گام اول خود باید جامعه را بگونه ای قوی کند که امکان تداوم داشته باشد. باید معیشت مردم را به‌گونه ای تامین کنیم که بتوانند در برابر بحران‌ها مقاومت کنند.

– به آنهایی که دچار فقر مطلق هستند نمی شود وعده داد که صبر کنید قرار است ۴ سال دیگر یا ۸ سال دیگر ما مشکلات کشور را حل می کنیم. این افراد به کمک اورژانسی دولت نیازمندند. در همه جای دنیا، دولت‌ها موظف هستند که به این افراد کمک کنند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates