حسن عشوری «سرباز گمنام»؛ شاهکار اطلاعاتی حکومت تهران!
کیهان لندن: رضا تقیزاده – عنوان این نوشته جوک نیست؛ از شاهکارهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی است. بنا بر گزارشی که خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، روز پنجشنبه بیست و پنج خرداد، انتشار داده یکی از «سربازان گمنام امام زمان» طی درگیری مسلحانهای در بندر چابهار (استان سیستان و بلوچستان) روز چهارشنبه ۲۴ خرداد به «شهادت» رسید.
نکته خاص خبر یادشده، در به قتل رسیدن یکی از ماموران حکومت طی درگیری با مخالفان مسلح و یا «از میان بردن یک تیم تروریستی» تازه نیست که بعد از حملات مسلحانه همزمان در مجلس اسلامی و محل دفن خمینی در جنوب تهران، هر روز گزارشهایی پیرامون آن در رسانههای دولتی منتشر میشود؛ معرفی و اعلام مشخصات و مختصات کامل مردی است که از او به عنوان «سرباز گمنام امام زمان» یاد شده!
حسن عشوری
«سرباز گمنام» مورد اشاره فردی است به نام حسن عشوری، متولد رودسر، استان گیلان و ساکن شهر رشت، از ماموران وزارت اطلاعات حکومت تهران، که بنا بر شواهد، به عنوان عامل اطلاعاتی– پوششی، در منطقه سیستان و بلوچستان فعال بوده و احتمالا بعد از کشف هویت در محل ماموریت، طی درگیری مسلحانه و یا توسط اعضای گروه شورشی سنی نسبتا تازهای بنام «انصار الفرقان» روز چهارشنبه به قتل رسیده است.
منبع خبر، فردی است به نام ایوب درویشی که خبرگزاری تسنیم او را «فرماندار ویژه چابهار» معرفی کرده. ظاهرا چابهار نقطهای استثنایی در ایران است که برای آن یک فرماندار عادی برای رتق کردن فتق امور معمول، تعیین شده و یک فرماندار ویژه، برای اداره امور امنیتی و کشتن مخالفان و کشته شدن به دست ناراضیان مسلح.
بنا بر قول درویشی، طی درگیری مسلحانه چابهار که چند ساعت طول کشیده ابتدا گروه تروریستی «انصار الفرقان» منهدم شده و بعد دو نفر از گروه مسلح کشته و پنج نفر دستگیر شدهاند. در این داستانپردازی اطلاعاتی که در آن نه نامی از کشتهشدهها در میان است و نه خبری و یا تصویری از دستگیرشد گان، ظاهرا «سربازان گمنام امام زمان» افراد مسلح مخالف حکومتاند و نه ماموران وزارت اطلاعات که نام و مشخصات کامل آنها توسط حکومت انتشار یافته!
معرفی الفرقان ایران
الفرقان که خود را «جماعت» معرفی میکند و در ایران خود را «حزب الفرقان» میخواند، یک گروه سنی با گرایشهای سلفی است. این گروه بعد از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی رهبر جندالله، در ۳۰ خرداد سال ۱۳۸۹ در زندان اوین، فعالیتهای خود را بخصوص در استان سیستان و بلوچستان افزایش داد.
نخستین رهبر الفرقان ایران فردی بود به نام عبدالجلیل قنبرزهی که طی درگیری با ماموران سپاه به اتفاق یکی از همراهان مسلح خود به نام حمزه سراوانی در روز دوم فروردین سال ۱۳۹۱ به قتل رسید.
بعد از اعلام تشکیل حکومت اسلامی (داعش) در سوریه و عراق، گروه الفرقان روابط نزدیکی با گروههای افراطی جنگجو در آن دو کشور برقرار کرد و فعالیتهای خود را هم از نظر سیاسی و هم نظامی افزایش داد.
گزارشهایی در دست است که الفرقان با گروه افراطی موسوم به جبهه النصره در سوریه همکاری داشته. النصره از جمله گروههایی است که ماموران سپاه قدس در حمایت از دولت اسد بیش از دو سال است که با آن در سوریه میجنگند.
الفرقان علاوه بر شاخه نظامی، دارای یک شاخه سیاسی است که خود را حزب الفرقان ایران معرفی میکند و مدعی است که در نقاط سنینشین از جمله سیستان و بلوچستان، استان فارس، مناطق جنوب ایران، ترکمنصحرا و کردستان فعال است.
بعد از قنبرزهی، رهبری الفرقان را فردی به نام سیفالله خادم از اهالی سیستان و بلوچستان عهدهدار شد. از آن تاریخ تا کنون درگیریهای متعددی بین نیروهای بسیج سپاه و سپاه قدس که عملیات «برونمرزی» خود را در سیستان و بلوچستان «درون مرزی» ساخته است، و الفرقان روی داده که طی آنها از دو طرف شماری به قتل رسیدهاند.
از جمله شدیدترین درگیریها با الفرقان روز جمعه ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۴ در حاشیه شهر کوچک قصرقند در استان سیستان و بلوچستان بود- شهری که بلوچها آن را «کسر کند» میخوانند.
به تلافی از دست دادن شماری از افراد خود در درگیری روز جمعه، روز بعد نیروهای هوایی و زمینی سپاه به کمک هلیکوپتر مواضع مشکوک به استقرار افراد الفرقان را مورد حمله قرار دادند که طی آن درگیری هم تعدادی از دو طرف جان باختند.
پنهانکاریهای اطلاعاتی!
الفرقان یک گروه جهادی است و معمولا اسیر گرفتن از گروههای جهادی میسر و یا آسان نیست. قصد اعلام زنده دستگیر کردن یک تا تعدادی از افراد مسلح گروههای مبارز و یا تروریست ایجاد نگرانی در تیمها و هستههای وابسته، به دلیل امکان لو رفتن آنها توسط فرد دستگیر شده، زیر شکنجه است. به این علت همیشه بعد از یک درگیری مسلحانه، جمهوری اسلامی بدون انتشار کمترین اطلاعات از نام و یا تصویر فرد دستگیر شده مدعی به اسارت گرفتن دست کم یکی از آنها میشود.
پس از دو حمله به مجلس و مقبره خمینی، روزی نیست که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به ادعای خودشان، گروهی را منهدم نکنند!
طی درگیری روز چهارشنبه ۲۴ خرداد نیز جمهوری اسلامی از کشتن دو فرد مسلح و دستگیری ۵ فرد دیگر خبر داد. با وجود انتشار نام سرباز گمنام درگیریهای مسلحانه بندر چابهار، کمترین نام و تصویری از طرفهای دیگر درگیری، زنده و یا کشته، انتشار نیافته است.
با مخدوش شدن تلاش برای ترسیم تصویر «کشور امن» از ایران که مورد علاقه علی خامنهای است، نهادهای امنیتی، بخصوص بعد از دو حمله مسلحانه و انتحاری هماهنگ شده اخیر در تهران و گورستان جنوب شهر، آمارسازی در مورد انهدام گروههای تروریستی مرتبط با داعش و یا تکفیری، وهابی و سلفی را افزایش دادهاند به طوری که طی یک هفته این آمار به انهدام پنجاه گروه سر زده است.
در صورت صحت آمار دولتی، پرسش اینجاست که در صورت اطلاع داشتن از محل این گروهها و تروریستها با کدام توجیه، مبارزه با آنها پیش از حمله اخیر و استفاده از حد اکثر توان صورت نگرفته؟
رفتارهای اطلاعاتی خاص جمهوری اسلامی و اعتیاد حکومت به پنهانکاری، دروغگوییهای آشکار و ابتدایی و خودداری از انتشار اطلاعات روشن و قابل اثبات در مقابله با گروههای مسلح، در شرایطی که خود متهم به همکاری با گروههای افراطگرای اسلامی و حتی تجهیز بعضی از آنها هستند، موجب شده که نگرانیهای جامعه از ناامنیها ادامه یافته و حتی اقدامات انجام شده ماموران امنیتی نیز تحت هر شرایط، از سوی مردم پذیرفته نشود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.