معمای ایران
بیان: هیئت سردبیری نیویورک تایمز در سر مقالهی تحت عنوان معمای ایران مینویسند: یکی از بزرگترین آرزوهای اوباما ایجاد رابطه با ایران بود. کشوری که همواره و خصوصا پس از سقوط شاه و روی کار آمدن و قدرت گرفتن حکومت مذهبی از سال ۱۹۷۹ در رابطه بدی با آمریکا بوده است. یکی از مهمترین نشانههای دستیابی به به این آرزو توسط اوباما، تلاشهای و ایجاد رابطه با دولت ایران بود تا بتواند به وصول یک رابطه سالم و ایجاد یک توافق نامهی هستهای و مشکلات آن فائق آید چیزی که در نهایت منجر به وصول توافقنامه برجام و برداشتن تحریمهای اقتصادی ایران شد. چنین موافقت نامهای که اگر بتوانیم آنرا موافقتنامه و یا توافقنامه بنامیم، همان قراردادی که در حال حاضر واقعاً در خطر است. بخشی از این خطر بهواسطه جاه طلبیهای منطقهای و سیاسی ایران ایجاد شده و بخشی دیگر بهواسطهی نزدیکی دونالد ترامپ و عربستان سعودی؛ کشور سنینشینی که توانسته وی را قانع کند که کشور شیعهنشین ایران، یعنی رقیب اصلی سعودیها در منطقه، کشوری است شیطانی و خطرناک که همواره قصد استیلاء و نفوذ در منطقه را داشته است.
نقطهی عطف پریشانی، سوریه است؛ جایی که اگر چه ایران در کنار آمریکا با هم با داعش و مواضع این گروه تروریستی میجنگند اما در عین حال در مسیر رقابت برای منافع ملی خود و در رویارویی قدرت هستند. بازی رقابتی که مثل جنگ با داعش هر لحظه شدت میگیرد و تقریبا نزدیک به پایان است؛ «پایان بازی».
در ادامه این نوشته آمده است: مقامات دولت ترامپ نگران آنند که در صورت حمایت ایران از اسد و نهایتا پیروزی این جناح (عملی که تثبیت رژیم بشاراسد بیانجامد) ایران کنترل منطقه را هم در عراق و هم سوریه بهدست خواهد گرفت و در این صورت پلی مستقیم به لبنان زده تا دوباره به نیروهای متفق خود از جمله حزبالله لبنان کمکهای مالی و نظامی برساند تا بدینوسیله هم استیلاء خود را در منطقه تثبیت و گسترش داده و هم با اسرائیل درگیر شود. ایران بیشک قصد دارد نقش بزرگتری در منطقه بازی کند و این یقینا موجب نگرانی آنها است. اما مقامات دولت ترامپ هرگز از این نگرانی در عموم حرفی نزدهاند. سوال اصلی اینجاست که چگونه میخواهند با چنین مقولهای برخورد کنند و چه نقشهای برای برخورد با آن طراحی کردهاند!؟ از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ ایران با فرستادن نیروهای داخلی خود و شبه نظامیان حزبالله به سوریه همواره یکی از بزرگترین متحدان اسد تبدیل شده است. ایران با کمکهای مالی، نظامی و شبه نظامی و در عمل با جنگ با نیروهای مخالف رژیم اسد، همواره در حال کمک به او و قدرت گرفتن در منطقه بوده است. و اینهمه به منظور حمایت از دولت اسد و منافع ایران انجام گرفته است. در عراق نیز با همین سیاست با داعش جنگیده است. به باور ایالات متحده هدف ایران از جنگ با داعش در غرب عراق و شرق سوریه نه تنها استیلاء بر این کشور در منطقه میباشد بلکه باز شدن مسیر پل آزاد از تهران بیروت است. آنها میگویند که ایران به بهانه جنگ با داعش، حضور نظامی و هژمونی خود را در منطقه گسترش و تثبیت میکند. در واقع راه خود را به لبنان باز میکند و همزمان بر رژیمهای عراق و سوریه مسلط میشود.
هیئت سردبیری در ادامهی این یادداشت آورده است: مشکل دیگر در منطقه یکی دیگر از حامیان بزرگ اسد، «روسیه» است که تهدید به عملیات تلافیجویانه علیه آمریکا دارد. آنچه که واشنگتن بهعنوان دفاع از خود مینامد و مانع از اجرای اهداف آمریکا در منطقه شده است. در نظر مقامات آمریکا با وجود رئیسجمهوری که با عربستان سعودی، متحد شده و دیدگاههای تند ضد ایرانی دارد، ایران خطر و مشکل بزرگتری از روسیه محسوب میشود زیرا ایران میتواند تهدیدی برای اسرائیل، عربستان و اردن و دیگر متحدان آمریکا باشد. آیا آقای ترامپ میتواند به جنگ گستردهتری در سوریه برود؟ او تاکنون برنامهای جامع برای مقابله با سوریه و ایران و روسیه تدوین نکرده و همینطور دیپلماسی لازم برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه و حل این مناقشات را هم به درستی اتخاذ نکرده است. ترس همه اینجاست که خشم ترامپ نسبت به ایران و عدم تمایل او به حل این مناقشات توسط مقامات و دولت او، منجر به درگیریهای بیشتر با داعش و ایران در منطقه شود؛ چیزی که از نفوذ ایران در منطقه جلوگیری نخواهد کرد.
@bayanmedianetwork
در نهایت سر مقاله نیویورک تایمز نتیجهگیری میکند: ایران یک حکومت سرکش است که مشکل و معمایش باید با درایت حل و مدیریت شود نه اینکه به عنوان یک دشمن آشتی ناپذیر محسوب شود.
فایل صوتی: https://t.me/bayanmedianetwork/1591
پیام برای این مطلب مسدود شده.