مصاحبه روز با دختر محمدرضا پورشجری: وبلاگ نویس را به قزل حصار فرستادند تا بمیرد
روز: خانواده محمدرضا پورشجری، وبلاگ نویس زندانی در زندان قزل حصار کرج، در مصاحبه با “روز” اعلام کردند که جان این وبلاگ نویس در خطر است.
میترا پورشجری، دختر محمدرضا پورشجری از حمله قلبی پدرش درزندان و جلوگیری از درمان او هم خبر داده و افزوده قاضی اجرای احکام صراحتا گفته است “او را به زندان قزل حصار بردیم تا آنجا بمیرد”.
نویسنده وبلاگ “گزارش به خاک ایران” ۵۴ سال دارد و از شهریور ۸۹ در زندان به سر می برد. او ابتدا در رجایی شهر زندانی بود اما در حال حاضر در زندان قزلحصار به سر می برد. دخترش میگوید پدرش به خاطر مطالب وبلاگش، متهم به “توهین به رهبری، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مقدسات” و به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
میترا پورشجری درباره آخرین وضعیت پدرش میگوید: “۲۰ فروردین ماه پدرم دچار حمله قلبی می شود و او را به بیمارستان شهید مدنی کرج منتقل میکنند اما به ساعاتی نکشیده او را به زندان بازمیگردانند بدون اینکه درمان و معالجه ای روی او صورت بگیرد. با توجه به حمله قلبی و سکته پدرم در مهرماه که بعد از آن این دومین بار است دچار ناراحتی می شود ما به شدت نگران وضعیت سلامتی اش هستیم. جان او در خطر است و هیچ کسی هم پاسخگو نیست”.
وی در ادامه می گوید: “مهرماه گذشته پدرم دچار سکته قلبی شد. او را به بیمارستان منتقل و آنژیوگرافی کردند. پزشک متخصص قلب در بیمارستان تشخیص داده بود که باید عمل قلب باز انجام شود چون دو رگ مسدود شده بود. از نظر تنفسی هم مشکل شدید داشت. اما اجازه ندادند در بیمارستان بماند و عمل شود او را به قزل حصار بازگرداندند. طی این مدت دو بار باز به پدرم حمله قلبی دست داده و وضعیت خوبی ندارد”.
به گفته او، پزشکان زندان قزل حصار و همچنین پزشک متخصص قلب در بیمارستان تاکید کرده اند که آقای پورشجری نیاز به عمل جراحی قلب باز دارد و تحمل کیفر هم ندارد و باید به دلیل عدم تحمل کیفری آزاد شود تا تحت درمان قرار بگیرد: “رئیس زندان هم بر این مساله صحه گذاشته و تایید کرده بود اما متاسفانه دادستان کل کرج توجهی نکرد. او تاکنون نه با درمان، نه با مرخصی استعلاجی جهت درمان و نه با عدم تحمل کیفری موافقت نکرده است”.
او می افزاید: “از داخل زندان ابتدا گفتند که هزینه این عمل بالاست و زندان نمی تواند کاری بکند. ما درخواست مرخصی استعلاجی کردیم که اجازه دهند بیاید خود ما درمان کنیم و هر چه سریع تر تحت عمل جراحی قرار بگیرد. اما موافقت نشد. گفتیم خودتان او را از زندان ببرید بیمارستان و هزینه هر چه باشد خود ما می پردازیم باز هم قبول نکردند.”
سئوال میکنم چرا پدرتان در زندان قزل حصار نگهداری می شود؟ میگوید: “پدرم ابتدا در زندان رجایی شهر و در بند زندانیان سیاسی بود.بعد او را به قزل حصار تبعید کردند. قبل از حمله قلبی ، پدرم مشکل پروستات و سنگ کلیه داشت اما او را به بهانه اینکه میخواهند به بیمارستان رسول اکرم تهران منتقل کنند بدون اطلاع خودش وما به زندان قزل حصار بردند. من به دادستان ، قاضی ناظر و قاضی اجرای احکام مراجعه و نسبت به این امر اعتراض کردم. دادستان کرج و قاضی ناظر که هیچ جوابی ندادند اما قاضی اجرای احکام گفت پدرت انسان نیست. آدم نیست و کلی توهین کرد. گفتم پدر من با این وضعیت جسمی در قزل حصار دوام نمی آورد. گفت ما او را به قزل حصار بردیم که بمیرد. یعنی رسما و مستقیما همین جواب را به من داد. بعد از آن هم پیگیری هایمان هیچ پاسخی نگرفت. هیچ وقت هم که اجازه گرفتن وکیل ندادند و پدرم وکیلی هم ندارد”.
خانم پورشجری می افزاید: “از زمانی که پدرم بازداشت شد تاکنون هیچ وقت اجازه ملاقات حضوری ندادند. دو هفته یکبار ملاقات کابینی داریم”.
او سپس می گوید: “الان هم بیش از هرچیز وضعیت سلامتی پدرم برای ما مهم است. او باید به بیمارستان منتقل و تحت عمل جراحی قرار بگیرد. وضعیت زندان قزلحصار هم برای او واقعا خطرناک است. این گرانی ها و وضعیت اقتصادی ایران بر وضعیت داخل زندان و زندانیان هم خیلی تاثیر گذاشته به طوریکه ۵ – ۶ ماه گذشته وسایل بهداشتی برای شستشو نمی توانند تهیه کنند. زندان به شدت کثیف است. برای تخت باید پول بپردازند وگرنه تختی به آنها برای خواب داده نمی شود. همیشه هم دعوا و سر و صدای دعوا و استرس ناشی از آن است. تا جایی که پدرم در یکی از نامه هایش وضعیت زندان قزلحصار را به یک باغ وحش تشبیه کرده بود.”
پیام برای این مطلب مسدود شده.