04.10.2017

رهبران عربستان سعودی راهی را می‌روند که شاه ایران رفت؟

بی‌بی‌سی: در روز ۴ مهر ماه، خبر رفع ممنوعیت رانندگی زنان در عربستان به سرعت یکی از مهمترین عناوین خبری جهان را به خود اختصاص داد. شبکه‌های اجتماعی از اظهار نظر‌ها در مورد این خبر پر شد و عده‌ای از فعالان حقوق زنان در غرب تمجیدهای خود را به سوی شاهزاده محمد بن سلمان ۳۲ ساله که گفته می‌شود مبتکر طرح بوده روانه کردند.

کمی بعد مجلس عربستان به زنان اجازه فتوا داد و دیشب هم یکی از شبکه‌های تلویزیون دولتی عربستان پس از سی سال آوازی از ام کلثوم، خواننده بسیار سرشناس زن مصری پخش کرد.

چند نکته در ارتباط با فرمان ملک سلمان و تحولات جدید قابل توجه است. اول، آغاز اجرای فرمان، ماه ژوئن سال ۲۰۱۸ یعنی ۹ ماه دیگر است. در این مدت کمیسیونی از مقامات ارشد سعودی موظف شده که موانع احتمالی اجرایی شدن فرمان را بررسی و مرتفع کند (از جمله آموزش پلیس برای برخورد با زنان). اما در عین حال حکومت سعودی می‌خواهد برخورد جامعه به شدت سنتی عربستان را با این قضیه بسنجد.

دوم، در فرمان آمده است که “اکثریت” شورای روحانیون ارشد عربستان با این تصمیم موافق بوده‌اند. لذا مشخص است که هنوز در بالاترین سطوح رسمی دینی عربستان اجماع بوجود نیامده است. سوم، هنوز معلوم نیست که زنان بتوانند بدون حضور “ولی” خود رانندگی کنند. ابهام از اینجاست که در فرمان آمده است که اجازه رانندگی به زنان “طبق قوانین شریعت” به اجرا در خواهد آمد.

در هفته‌های اخیر حکومت عربستان از چند طرف تحت فشار بود.

اول اینکه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، به ابتکار کانادا و هلند، مصرا درخواست رسیدگی به جنایات جنگی در یمن توسط یک هیئت مستقل را داشت. این درخواست که با تهدید عربستان مبنی بر قطع روابط تجاری با اعضای کمیسیون روبرو شد، بالاخره هفته گذشته جامه تحقق به خود گرفت با این شرط که خاطیان در جنگ یمن به دیوان کیفری بین المللی ارجاع نشوند.

دوم، گزارش‌ها حاکی است که در یک ماه گذشته دستگیری مخالفان در عربستان شدت گرفته است. این دستگیری‌ها در پی بالا گرفتن شایعات کناره‌گیری ملک سلمان به نفع پسرش آغاز شد. نکته جالب توجه اینجاست که گفته می‌شود بعضی روحانیان برجسته هم در میان دستگیرشدگان هستند.

سوم در همین چند روز اخیر سازمان دیده‌بان حقوق بشر با انتشار یک گزارش ۶۲ صفحه‌ای اعلام کرد که حکومت عربستان سعودی به روحانیون وابسته به حکومت مجوز داده است که از سخنان تحریک‌آمیز و نفرت‌برانگیز و صدور فتوا علیه اقلیت شیعه بهره بگیرند و خشونت را علیه شیعیان ترویج کنند.

زنان هنوز از بسیاری از حقوق اولیه در عربستان محرومند، اما موضوع دادن مجوز رانندگی به آنان یا پخش صدای آواز زنان در تلویزیون دولتی در جامعه به شدت سنتی عربستان، آنچنان چشمگیر و شوک‌آور بود که نه تنها وقایع فوق را تحت الشعاع قرار داد، بلکه محمد بن سلمان را به عنوان معمار مدرنیزه کردن عربستان و قهرمان مقابله با تفکر محافظه کارانه سلفی جایگاهی تازه بخشید.

اما در پشت این حرکت، دلایل راهبردی هم وجود دارد. برنامه بلندپروازانه محمد بن سلمان با عنوان “چشم انداز ٢٠٣٠” که بر اساس گزارش اندیشکده بروکینگز از طرح شرکت مشاوره آمریکایی مک کینزی الهام گرفته شده، برنامه مدرنیزه کردن عربستان تا سال ۲۰۳۰ است. سال گذشته بن سلمان در مصاحبه‌ای با اکونومیست گفت که “مک کینزی در بسیاری از مطالعات همراه ماست”. فایننشال تایمز می‌نویسد که تجار سعودی، با حالت تمسخر، وزارت برنامه ریزی کشور را “وزارت مک کینزی” می‌خوانند.

طبق طرح چشم انداز ۲۰۳۰ وابستگی اقتصاد عربستان به نفت باید تا آن سال از میان برود و جامعه‌ای مدرن در آن کشور شکل بگیرد. در چنان جامعه‌ای نمی‌توان از نیروی کار نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان صرف‌نظر کرد. از طرفی در یک جامعه مدرن نمی‌توان ابتدایی‌ترین حقوق را از زنان سلب کرد. دادن مجوز رانندگی به زنان را باید در این چارچوب دید.

شبیه راهی که شاه رفت

تشابه قابل توجهی بین برنامه مدرنیزه کردن ایران توسط شاه و طرحی که وجود دارد.

شاه در آغاز دهه ۱۳۴۰ به توصیه دولت کندی که ادامه اوضاع جاری در آن زمان را خطری برای ثبات ایران می‌دید، یک سلسله اصلاحات از بالا را در کشور آغاز کرد. ابتدا تصویب قانون انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی در دوران نخست وزیری اسدالله علم در سال ۱۳۴۱ بود که اعتراض بلافاصله مراجع را به دنبال داشت.

آیت الله خمینی در نامه‌ای به شاه هشدار داد و نوشت: “پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه‏‌ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی‏‌دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رأی داده است و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است”. وی در نامه دیگری به علم یادآور شد که “ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست”.

با فرا رسیدن رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ که شاه از آن به عنوان “انقلاب سفید شاه و مردم” یاد می‌کرد، آیت الله خمینی طی سخنانی بار دیگر به طرح مسئله پرداخته و گفت “موضوع حق شرکت دادن زنان در انتخابات مانعی ندارد؛ ولی حق انتخاب شدن آنها فحشا به بار می‌آورد. موضوع حق رأی دادن زنان و غیره در درجۀ آخر اهمیت قرار دارد”.

ادامه کشمکش بین روحانیت به رهبری آیت الله خمینی و شاه منجر به حوادث بعدی از جمله حمله مأمورین دولت به مدرسه فیضیه در قم و تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شد که به کشته شدن عده‌ای از معترضان انجامید. بسیاری از تحلیلگران واقعه ۱۵ خرداد را سرآغاز انقلابی می‌دانند که ۱۵ سال بعد به حکومت شاه پایان داد. مخالفت آیت الله خمینی با شاه تنها بر سر مسائل مذهبی و موضوع زنان نبود، اما اختلافات دیگر مانند نفوذ آمریکا در ایران و یا نزدیکی شاه به اسرائیل نیز از تفکرات مذهبی ریشه می‌گرفت.

برخی از اظهارنظرهای اوباما نشان می‌داد که آمریکایی‌ها همان نگرانی که کندی نسبت به حکومت شاه داشت را امروز نسبت به حکومت عربستان دارند. در جریان مذاکرات هسته‌ای که عربستان خطر ایران را عمده کرده بود اوباما خطاب به کشور‌های عرب منطقه و به خصوص عربستان گفت که خطر داخلی که شما را تهدید می‌کند به مراتب بزرگتر از خطر ایران است. وی افزود: “مردم … منزوی، و با واقعیت‌ها بیگانه‌اند، جوانان بیکارند و ایدئولوژی رسمی، مخرب و و تهی از معناست… و این اعتقاد وجود دارد که برای ابراز نارضایی‌های سیاسی هیچ راهی وجود ندارد”.

در همان زمان اوباما گفت که ما به دنبال راهی هستیم که بدنه سیاسی این کشورها [حاشیه خلیج فارس] را طوری تقویت کنیم که جوانان سنی دریابند چیزی به غیر از داعش هم برای انتخاب کردن هست.

غیر از این تشابه، اقدامات اصلاحی از بالا و پیش بردن پروژه مدرنیزاسیون توسط محمد بن سلمان، در جامعه سنتی عربستان، بی شباهت به وضعیت شاه و جامعه مذهبی ایران در ابتدای دهه ۴۰ نیست.

اما با آنکه شاه بی محابا برای مدرنیزه کشور در ابعاد اقتصادی و اجتماعی (برنامه‌های ترویج فرهنگ غربی) تلاش می‌کرد، حاضر به اصلاحات سیاسی و باز کردن فضای سیاسی کشور نبود. این وضعیت، عینا در عربستان قابل مشاهده است. همزمان با انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، فشار سیاسی نه تنها کاهش نیافته، بلکه چنانکه گفته شد، دستگیری‌ها افزایش هم یافته است.

با این تفاسیر سئوالی که ذهن را به خود مشغول می‌کند این است که آیا محمد بن سلمان در پیاده کردن پروژه مدرنیزاسیون عربستان موفق خواهد شد یا سرنوشتی مانند شاه در انتظار او و خاندان سعودی است؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates