میترا پورشجری: دارند پدرم را ذره ذره زجرکُش میکنند
خبرگزاری هرانا: گزارشی از وضعیت وخیم پدرم محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) در سیاه چال “ندامتگاه مرکزی کرج”
محمدرضا پورشجری نویسندهٔ وبلاگ گزارش به خاک ایران با نام مستعار سیامک مهر، بیش از دو سال و نیم است بدون حتا یک روز مرخصی، به جرم بیان اندیشهها و باورهایش و تلاش در راه روشنگری، در سختترین شرایط ممکن در سیاه چالهای جمهوری اسلامی زندانی است. در حالی که از بیماری شدید قلبی و گرفتگی رگهای حیاتی قلب و نیز دیگر بیماریها رنج میبرد؛ حتا پزشکان بند تأیید و تأکید کردهاند که در صورت عدم درمان از راه عمل جراحی قلب باز، هر لحظه احتمال ایست قلبی و مرگ حتمی، پدرم را تهدید میکند. محمدرضا پورشجری تحت شرایطی بسیار مخوف، وخیم و غیر انسانی در یکی از بدنامترین زندانهای ایران در میان زندانیان جرایم دیگر و افراد شرور و خطرناک به سر میبرد.
دادستان با مرخصی درمانی یا حکم عدم کیفر ایشان موافقت نمیکند تا نشان دهد نه تنها هیج ارزشی برای جان انسانها ندارد و در کارش کاملا سیاسی زده و نامستقل عمل میکند، بلکه احتمالا خودش هم بویی از انسانیت نبرده است!
تمامی این فشارها حتا در حال افزایش است؛ وقتی اخیرا «مطلع شدم گارد بیرحم زندان ندامتگاه مرکزی کرج، در فاصلهٔ زمانی ده روز، سه بار زندانیان بیدفاع و بیپناه و اموال ناچیزشان را مورد یورش، ضرب و شتم و تخریب قرار دادند و حتا به اندک مایحتاج غذایی آنان نیز رحم نکردند و آن را زیر پا له کردند! حملات مشابه از این دست نیز به برخی دیگر از زندانها از جمله زندان رجایی شهر کرج از سوی ماموران مسلح زندان علیه زندانیان سیاسی بیدفاع و بیگناه صورت گرفته است؛ این در حالی است که با وجود شرایط جسمی بحرانی پدرم هر نوع استرس و فشار روحی و محیط کثیف داخل زندان، وضعیت او را به مراتب بدتر میکند.
آخر به چه جرم؟! حتا به فرض ارتکاب جرم هم در کجای دنیای انسانی و حتا حیوانی، چنین ستم وحشیانهای در حق انسانهای بیدفاع انجام میشود؟ در حق امثال پدر من که هیچ سلاحی نداشتند جز قلمشان برای بیان اندیشهها و باورها در محیطی که سانسور و بیعدالتی، بیداد میکند؟! آیا به راستی حق گویی و قلم زنی در این سرزمین تا این اندازه برای حکومت جمهوری اسلامی خطرناک است؟! حکومتی که ادعا میکند» سربازان گمنام امام زمانش «برای هر ماموریتی آمادهاند؟! آیا پدر من سلاح داشته، آدم کشته، اختلاس کرده، به چه جرمی؟ به کدامین قانون نانوشتهای این همه زجر در حق پدرم و مانند او انجام میشود؟
جمهوری اسلامی حتا قوانین نیم بند خودش را هم نقض میکند. از نظر سرکوبگران این حکومت کسانی مانند پدر من صرف نظر از ارتکاب یا اثبات جرم ناکرده یشان، مجرم و محکوم هستند، مگر ابن که خلافش ثابت شود! و این قانون بیدادگرانهای در هیچ جای دیگر کرهٔ زمین وجود ندارد!
دارند عزیزانمان را در زندانهای مخوفشان ذره ذره زجرکُش میکنند و بیخبری از وضعیت آنان را در میان بحثهای پوشالی سیاسی مانند انتخابات رژیم پوشش میدهند، تا صدای افرادی چون پدرم به هیچ جا نرسد.
مسبب اصلی هر اتفاقی که برای پدرم و مانند او بیافتد بدون شک بر عهدهٔ ولی فقیه و رهبر این نظام است که با سکوت و فرمان خود، مجوز این جنایتها را صادر میکند.
به عنوان تنها فرزند محمدرضا پورشجری، دادخواهی خودم را از تمام مجامع حقوق بشری و سازمانهای بین المللی برای نجات جان پدرم و رسیدگی به وضعیت دیگر زندانیان سیاسی-عقیدتی خواستارم؛ هرچه بیشتر دست روی دست گذاشته شود و پروندهٔ پدرم مشمول گذر زمان گردد، بیش از پیش جان او در خطر است.
میترا پورشجری
۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
۲۵ اپریل ۲۰۱۳
پیام برای این مطلب مسدود شده.