18.02.2018

مخملباف: مملکت از هم «بپاچه» منم میشم «محسن چریک»!؛ ف. م. سخن


گویانیو: آدم هایی هستند که هر کار هم بکنند و هر پشتک واروی فکری و سیاسی-ایدئولوژیک که بزنند، نمی توان به آن ها اعتماد کرد؛ نمی توان به آن ها علاقه پیدا کرد؛ نمی توان با تمام قلب، حرف هایشان را باور کرد.

در طول چهل سال گذشته بسیاری افراد بوده اند که در مقابل مردم پشتک واروی سیاسی و ایدئولوژیک زده اند. برخی حتی چند بار و به اشکال مختلف این کار را کرده اند.

یکی از «شخصیت»هایی که هرگز نتوانسته ام با او ارتباط فکری و سیاسی بر قرار کنم محسن مخملباف بوده است. این شخص که فیلمساز نیز هست، سعی کرده است در طول زندگی سیاسی و هنری اش دست به «ابتکاراتی» بزند که شاید جذاب و خیره کننده هم بوده، اما همیشه مواردی به صورت پنهان با خود همراه داشته که نمی توانسته باعث جلب اعتماد من شود. حتی یکی دو اثر سینمایی قابل توجه او نتوانسته نگاه درونی مرا نسبت به او تغییر دهد.

زمانی که لونا شاد در فیلم «فریاد مورچه ها» ی مخملباف بازی کرد، بعد که حکایت صحبت های مخملباف با او را شنیدم دلیلی برای بی اعتمادی خود به مخملباف پیدا کردم.

به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید

بعد در جریان جنبش سبز و داستان های عجیب از ثروت و دارایی و عصا و اسب خامنه ای که توسط مخملباف منتشر شد، دلیل دیگری پیدا کردم برای بی اعتماد بودن به او.

و یکی دو روز پیش که سخنان مخملباف در بی بی سی در باره ی رفراندوم را شنیدم، متوجه علت بی اعتمادی خود به او شدم:
سال ها کار در حوزه ی فرهنگ هم نمی تواند دلیلی برای فرهنگی شدن انسان شود و لوازم فرهنگی شدن انسان «تنها» یک بخش اش کار در حوزه ی فرهنگ است.

من به محسن مخلباف که می گوید بعد از این که مملکت را «بپاچانیم»، و رضا پهلوی بیاید و حاکم شود، من دوباره «محسن چریک» خواهم شد می گویم:
برادر! کمی آهسته تر! سن من و شما از چریک بازی گذشته است! شما فکر نکن مغز را هم می توان مانند موی سر رنگ کرد و به آن حالت جوانی بخشید. ادای جوان ها را در آوردن مثل همان رنگ مو، از ده فرسخی، مصنوعی بودن خود را نشان می دهد. این یک.

دوم آن که شما که می خواهی در صورت بر روی کار آمدن رضا پهلوی، «محسن چریک» شوی، خب، چرا همین الان نمی شوی؟! مگر وضع ما و مردم، در چهل سال گذشته از زمان شاه بهتر بوده است که در آن دوران چریک بوده ای و اکنون فیلمساز شده ای؟!

و سوم آن که به صرف اسم «پهلوی»، چریک شدن کمی ابلهانه به نظر می رسد. دستکم پهلوی سوم از دمکراسی و آزادی سخن می گوید و هنوز امتحانی پس نداده که بخواهی علیه اش قیام کنی. داغ کردن و شعارهای بزرگ دادن، از خصائل «چریک ها»ست ولی زیاد داغ کردن هم کار خوبی نیست و ممکن است آدم یاتاقان بسوزاند! فعلا از رضا پهلوی گرفته تا همان اصولگراهای حکومت اسلامی که می خواهی آن ها را هم شریک فردای ایران کنی همگی مثل عروسک در دستان سربازان گمنام و مجاهدان گمنام امام زمان قرار داریم. شعار «محسن چریک» دادن و تبدیل به «محسن چریک» شدن هنوز زود است. بگذار ببینیم عمرمان به رفتن حکومتی که با همین چریک بازی ها بر سر کار آمد قد می دهد یا نه! آن وقت فرصت خواهیم داشت که در مملکت از هم «پاچانده» شده، من و شما هم دوباره چریک شویم!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates