ماجرای «اسلحه به دست گرفتن من» و بیاخلاقی «ایرانوایر»
ایران وایر: من هیچ گلایهای نه از خانم شیما شهرابی که با ایشان گفتگو با ایرانوایر را انجام دادهام دارم و نه از هیچیک از همکارانشان که اساساً بهجز خانم شهرابی هیچکدامشان را نمیشناسم. مشارالیها هم نزدیک به دو سالی است که از آمریکا تماس میگیرند و راجع به مسائل ایران مصاحبه میکنند و بعداً هم در ایرانوایر منعکس میکنند. یکی دو بار هم گفتهاند که در ایران دانشجوی بنده بودهاند. فیالواقع نمیتوانم هم گلایهای از ایشان یا ایرانوایر داشته باشم چون حسب ظاهرش مرتکب خطایی نشدهاند؛ اما این یک روی سکه ماجرای «اسلحه به دست گرفتن من» است. روی دیگرش آن است که آنها دروغ ننوشتهاند اما آنچه نوشتهاند یا درستتر گفته باشم تنظیم کردهاند، در نهایت بیاخلاقی حرفهای و بدون رعایت کوچکترین احترامی برای معیارهای حرفهای خبرنگاری بوده. از قریب به نیم ساعت گفتگو پیرامون اهدای جایزه «آزادی بیان دویچهوله»، چند ثانیه از دل آن را بدون رعایت صدر و ذیلش تیتر مصاحبه کردهاند، بهگونهای که هر کس که به آن مصاحبه به روایت ایرانوایر نگاه میکند، تنها تصوری که میکند آن است که محور و موضوع آن گفتگو این بوده که من از چه نوع اسلحهای برای رویارویی با مردم بهمنظور حفظ و حراست از نظام استفاده خواهم کرد! زهی بیاخلاقی حرفهای.
آنها دروغ ننوشتهاند اما آنچه نوشتهاند یا درستتر گفته باشم تنظیم کردهاند، در نهایت بیاخلاقی حرفهای و بدون رعایت کوچکترین احترامی برای معیارهای حرفهای خبرنگاری بوده.
آیا بهراستی نیازی به تأکید وجود دارد که من که کارم جز پژوهش و نوشتن نیست هرگز و در هیچ شرایطی اسلحه را راهحل ندانستهام، چه رسد به آنکه خود بخواهم آن را به دست بگیرم؟ آنچه در آن مصاحبه گفتهام چیزی جز این نبود که در شرایط کنونی ایران و منطقه، به گمان من بهعنوان یک استاد علوم سیاسی، فروپاشی نظام سیاسی مستقر به فروپاشی کشور و میهن ما خواهد انجامید. همه استدلال من این بود و هست که بگویم برای حفظ استقلال و یکپارچگی ایران، حتی گاه باید به سختترین انتخابها تن داد و آن مثال اسلحه است. قبلش میگویم که چقدر از تفنگ و فشنگ یا بهعبارتدیگر خشونت، متنفرم. منتهی مثالم برای نشان دادن میزان دشواری این انتخاب و تصمیمگیری بود، نه اینکه آنطور که ایرانوایر سهواً یا تعمداً خواسته نشان دهد و برخی از مخالفین یا منتقدینم هم فرصت را برای بهرهبرداری سیاسی علیهام مناسب دیدهاند. من در مصاحبه با دویچهوله که اسباب شکایت علیهام در دادگاه و محکومیتم شده صراحتاً گفتهام که نظام در خوشبینانهترین وضعیت از حمایت ۳۰درصد از مردم برخوردار است. آنوقت چگونه ممکن است که خواسته باشم جلوی آن ۷۰درصد با اسلحه بایستم و به آنان شلیک نمایم؟ عقل هم چیز شریفی است. بازهم تأکید میکنم که فروپاشی نظام راه را برای خطر فروپاشی و تجزیه کشور فراهم میآورد. یک نگاه سطحی به وضعیت اقلیتها حکایت از عمق و گستردگی نارضایتیهای قومیتی و دینی گسترده مینماید و آوردن استعاره تفنگ همانطور که گفتم به معنای آن است که مسئله حفظ تمامیت ارضی کشور آنقدر اهمیت دارد که لیبرالی مثل من که از تفنگ متنفر است و در تمام عمرش با آن سر کار نداشته ممکن است به آن متوسل شود. والا بهعنوان یک معتقد به لیبرالیسم معتقدم که حتی مقدسترین نظامها را هم نمیتوانیم وقتی اکثریت آن را نمیخواهند بهزور حفظ نماییم. ایضاً هیچ قوم، ملیت و اقلیتی را بهزور نمیتوانیم وادار به تن دادن به حاکمیت اکثریت نماییم.
بغض، سرخوردگی و ناامیدیهای نسلهای جوان همچون آتشی به زیر خاکستر تلنبار شده و اگر روزی فوران کند معلوم نیست که چه بر سر تمامیت ارضی کشور خواهد آمد.
من اصل گفتگو را جهت قضاوت عزیزان آوردهام و مشخص است که موضوع گفتگو اساساً در چه خصوصی است. حتی قرائت چند سطر از مصاحبه هم برای مخاطب روشن میسازد که اساس و بنیان آن مصاحبه در خصوص موضوع دموکراسی و آزادی بیان در ایران است. همه دغدغهام آن است که اگر نظام فعلی به هر دلیلی سقوط نماید همین مختصر دموکراسی و فضای بازی که در کشور وجود دارد هم دستکم در کوتاهمدت از میان خواهد رفت. حتی یک نگاه سطحی به مصاحبه روشن میسازد که اصرارم برای حفظ نظام بههیچروی بهواسطه آن نیست که مدافع آن بوده و آن را بیعیب و نقص میدانم. بلکه بهواسطه آن است که معتقدم هر آسیبی که به نظام وارد شود نهایتاً باعث تنگتر شدن عرصه بر آزادیهای مدنی، خرابتر شدن وضعیت حقوق بشر و محدودتر شدن آزادی بیان میشود. در جایی از گفتگو اشاره میکنم که بغض و کینهای که در دهه هفتادیها در ناآرامیهای دیماه گذشته ظاهر شد، دارد بهتدریج به دهه هشتادیها هم میرسد. میگویم بغض، سرخوردگی و ناامیدیهای نسلهای جوان همچون آتشی به زیر خاکستر تلنبار شده و اگر روزی فوران کند معلوم نیست که چه بر سر تمامیت ارضی کشور خواهد آمد؛ و در مصاحبه اصرار میورزم که بهجز اصلاحات و تغییرات ولو اندک گزینه دیگری نداریم. ایرانوایر بجای انعکاس این مطالب، آن را بهگونهای منعکس نموده کانه موضوع مصاحبه بر سر حفظ و حراست نظام از سوی بنده با اسلحه است.
دیدگاه نویسنده الزاما بیانگر نظر ایران وایر نیست. ایران وایر در بخش وبلاگ ها، از انتشار همه دیدگاه ها استقبال می کند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.