روایت یک خبرنگار از مصاحبه با دکتر صادق زیباکلام
ایران وایر: شیما شهرابی
یک هفته است که برای نوشتن این یادداشت دست دست میکنم. نه این که برای گفتن واقعیت تردید داشته باشم اما ترجیح میدادم قضاوت را به عهده مخاطبان بگذارم. مخاطبانی که گفتوگوی من را با عنوان«حاضرم برای جلوگیری از سقوط نظام اسلحه به دست بگیرم» خوانده بودند و جوابیه دکتر زیباکلام را هم با عنوان «ماجرای اسلحه به دست گرفتن من و بیاخلاقی ایرانوایر» دیدهبودند. اما انبوه پیامهایی که درباره این مصاحبه دریافت کردم باعث نوشتن این یادداشت شد. در جوابیه آن چه در مصاحبه آمده انکار نشده اما من و رسانهام به بیاخلاقی و بی تعهدی متهم شدهایم. بسیاری از افرادی که با من تماس گرفتند ،معتقدند سکوت من تائید این حرفهای دکتر صادق زیبا کلام است. از سوی دیگر احساس میکنم. این که فردی مصاحبه کند و بعد که مورد حمله قرار گرفت، رسانه و خبرنگار را متهم کند یک بی اخلاقی تمام عیار است که البته از سوی سیاستمداران بارها دیده شده.
بنابراین تصمیم گرفتم پشت پرده این مصاحبه را روایت کنم و فایل صوتی بخش مورد بحث را همینجا بگذارم.
درست یک هفته پیش با دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران یک گفت وگوی تلفنی انجام دادم. بهانه این گفت وگو انتقادهای بعضی کاربران شبکههای مجازی به انتخاب ایشان برای جایزه آزادی بیان دویچهوله بود. به وقت تهران ساعت 8 صبح بود و ایشان پای تلفن گفتند که باید به کلاس بروند و چون پیشتر چندباری تماس گرفته بودم و نتوانسته بودند پاسخ بدهند، قرار شد تلفن را روی اسپیکر بگذارند و گفتوگو در حضور شاگردانش سر کلاس انجام شود. سوالی که من از آن تیتر مصاحبه را استخراج کردم، دومین سوال مصاحبه بود. «عدهای معتقدند شما حامی نظام جمهوری اسلامی هستید نظامی که خودش آزادی بیان را تحدید میکند. با این حساب تعلق جایزه آزادی بیان به شما جای تردید دارد. شما چهار سال پیش در مصاحبه با خود من هم به صراحت گفتید که حامی نظام هستید.» اینجا دکتر زیباکلام میدانست قرار است به موضوع مهمی اشاره کند.
چون پیش از بیان اصل حرفش بارها تاکید کرد که یک گام جلوتر میگذارد و صریح و آشکار حرف میزند که بعدا نتواند حرفهایش را به شیطنت رسانهای ربط دهد و از آن شانه خالی کند: «شما میفرمائید چهار سال پیش با من مصاحبه کردید آقای زیباکلام و گفتید که من با تمام وجود از نظام جمهوری اسلامی دفاع میکنم، من امروز که چهارسال از آن تاریخ گذشته و ما 16اردیبهشت 97 هستیم هم تاکید میکنم که من با تمام وجود از نظام دفاع میکنم و حتی یک قدم هم میآیم جلوتر و خیلی صریح و آشکار و بدون این که با کلمات بازی کنم و بگویم: نه مقصودم این نبود، خانم شهرابی به اصطلاح شیطنت کرده و این بخش از مصاحبه را دستکاری کرده و اینا، نه خانم شهرابی ببینید من سعی میکنم خیلی ساده و صریح بگویم که هیچجوری بعدا نتوانم از زیرش فرار کنم.»
او بلافاصله جملههای بعدی را میگوید و تاکید میکند که اگر این نظام با همین مشخصاتش از رهبری تا شورای نگهبان و روزنامه کیهان و… در معرض سقوط قرار بگیرد با این که او از اسلحه متنفر است و کار با تفنگ را هم بلد نیست اما اسلحه دست میگیرد و از نظام دفاع میکند: «اگر این نظام در معرض سقوط قرار بگیرد- منظورم از این نظام، همین مجلس شورای اسلامی، همین مقام معظم رهبری، همین شورای نگهبان، همین روزنامه کیهان و مابقی است- اگر همین نظام دچار بحران شود و من ببینم در شرف سقوط است که یا در نتیجه خیزش مردم در داخل کشور و یا حمله امریکا، اسراییل و.. به کشور باشد، من شرمنده شما و شرمنده خیلی از مردم ایران هستم، ولی با تمام وجود از نظام دفاع میکنم. من از اسلحه و فشنگ و…متنفرم اما اگر پایش بیفتد، اسلحه هم دست میگیرم و از نظام دفاع میکنم که سقوط نکند.»
من نمیدانم زمانی که دکتر صادق زیباکلام این جوابیه را مینوشتند حرفهایشان را فراموش کرده بودند یا دلشان میخواسته فراموش کنند؟ اما این جوابیه برای من به عنوان خبرنگاری که بیش از چهار سال است با ایشان بارها گفتو گو کردهام، شوکهکننده بود، هنوز هم باورم نمیشود آقای زیباکلام که بارها از صداقت نداشتن سیاستمداران حرف زده بود، خودش این جوابیه غیر منصفانه را بنویسد. کاش صداقت داشتید اگر فکر میکردید، حرفتان نامناسب بوده. در همین جوابیهتان به جایی که به ایران وایر بتازید. میگفتید که مثال نامناسبی زدهاید، اشتباه کردهاید. هرگز اسلحه دست نمیگیرد و … لااقل کاش توی مصاحبه تاکید نمیکردید که میخواهید طوری صحبت کنید که راه فراری نداشته باشید…. اما شما هم دیواری کوتاهتر از خبرنگار و رسانه پیدا نکردید
پیام برای این مطلب مسدود شده.